مانع فرهنگ

توسط The Inquisitor
Geplaatst در ستون, زندگی در تایلند
برچسب ها:
27 اوت 2017

حتی برای مهاجرانی که مدت زیادی است در اینجا زندگی می کنند، پل زدن با زندگی متفاوت در مقایسه با وطن دشوار است. مانند The Inquisitor، ما در تسلط بر برخی عادات زندگی شکست می خوریم و بارها و بارها در یک تله می افتیم.

با هیکل ما شروع می شود: خیلی سنگین و خیلی حجیم، رنگ پوست و رنگ مو، اکثر ما شکم خوبی از زندگی خوب داریم - ما ظاهری چشمگیر باقی می مانیم. هر جا راه می‌رویم، می‌نشینیم یا می‌ایستیم: خیلی سریع راه می‌رویم، برای نشستن به صندلی یا صندلی دیگری نیاز داریم، بی‌حرکت می‌ایستیم و سانتی‌متر از افراد بومی بلند می‌شویم.

وقتی سعی می کنیم کمی نامحسوس تر باشیم، ویژگی های آزاردهنده دیگری نیز داریم. زبان بدن ما، بیان صورتمان بسته به خلق و خویمان، سریع کارت هایمان را نشان می دهیم. صدای بلند ما زمانی که احساس می کنیم کمی آزرده می شویم، اما حتی در مکالمه گاه به گاه ما می توانیم کیلومترها دورتر شنیده شویم، به خصوص وقتی الکل وارد می شود.

احتیاط ما هنگام آوردن غذای بومی سر سفره، تند بودن نمی تواند اکثر فرنگ ها را خشنود کند چه رسد به موش ها، مارها، قورباغه ها و حشرات موجود در منوی آیسان. نه، ما یک فیل در فروشگاه چینی تایلندی باقی می مانیم - هر ملیتی که داریم.

آب و هوای فوق‌العاده، بسیار سرسبز، اغلب توسط مهاجران به عنوان سختی تجربه می‌شود. رگبارهای باران اغلب آنقدر شدید است که بعد از پنج دقیقه آب در خیابان ها تا زانو وجود دارد. و ما نمی دانیم چنین دوش چقدر می تواند ادامه یابد، ریشه بلژیکی/هلندی ما ساعت ها، بله، حتی روزهای بارندگی را به یاد می آورد. بنابراین کسانی که در مناطق فرنگ زندگی می‌کنند، از حداقل سیستم فاضلاب انتقاد می‌کنند بدون اینکه بدانند XNUMX درصد کشور به سادگی فاقد سیستم فاضلاب هستند.

ما با تعجب به ناودان های گم شده در اکثر خانه ها نگاه می کنیم. در صورت بارندگی ناگهانی محلی، دکل موتوری ما تقریباً همیشه به دلیل انبوه آبی که از پشت بام می‌آید از بین می‌رود - ما اشتباه پارک کردیم، از قبل به بالا نگاه نکردیم. در صورت وقوع رعد و برق ما وحشت می کنیم: ابرهای سیاه به طرز تهدیدآمیزی پایین آویزان هستند، صدای رعد و برق تقریباً ده برابر بیشتر از چیزی است که می دانیم و صاعقه ها و برخوردها همیشه بسیار نزدیک به نظر می رسند.

در حالی که تایلندی ها از باران لذت می برند: به دلیل آب رایگان، به طور خود به خود شروع به شستن ماشین ضمیمه موتورسیکلت خود می کنند. آنها به خاطر طراوت فوق‌العاده‌ای که هر دوش به ارمغان می‌آورد مانند یک کودک می‌خندند، منتظر چند ساعت بدون گرد و غبار هستند و خوشحالند که گیاهانشان می‌توانند با طراوت به رشد خود ادامه دهند - زیرا بدون استثنا همه آنها خوراکی هستند.

خورشید که توسط گردشگران مورد تحسین قرار می گیرد، اغلب در چشم یک مهاجر بار سنگینی است. او ماه ها از طلوع تا غروب آفتاب نیش می زند. بیایید بیرون برویم و اجازه دهیم، تقریباً به اندازه یک توریست، از رنگ پوست قرمز مایل به قهوه ای شگفت زده شویم.

بدون فکر کردن، ما موتور سیکلت خود را در آفتاب کامل پارک می کنیم و سپس به دریور خود از جمله سگ ماده که معمولاً هنوز دامن کوتاه است آسیب می زنیم. همینطور با ماشین، اگر چه ما تجربه داریم. ما به دنبال یک نقطه سایه می گردیم، اما بدون اینکه متوجه باشیم که موقعیت خورشید در حال تغییر است. با تهویه مطبوع در بالاترین درجه، چیز نمی تواند تا یک ساعت اول خنک شود. وقتی گاهی به پارک کردن ماشین زیر درخت فکر می کنیم، معمولا فراموش می کنیم که به بالا نگاه کنیم. ما بدون استثنا در زیر یک درخت میوه می ایستیم - درخت خرما، درخت انبه. و این احتمال وجود دارد که میوه ای روی بدنی که به خوبی نگهداری شده و براق است، بیفتد.

آیا روی تراس نشسته ایم یا در ساحل؟ آیا فراموش می کنیم که از غذاها و نوشیدنی های خود محافظت کنیم - بعد از پنج دقیقه آبجو شما به نوعی نوشیدنی تلخ داغ تبدیل شده است و هر چیزی که غذا باید نمایانگر آن باشد به یک ماش غلیظ غیرقابل تشخیص تبدیل شده است.

اگر مجبوریم به خرید برویم، خیلی سریع و زیر نور آفتاب شروع به راه رفتن می کنیم. از تسکو تا ماکرو، از فودلند تا هفت. دیوانه وار عرق کرده، بیش از حد گرم و بداخلاق به خانه برمی گردیم تا تهویه مطبوع گران قیمت را روشن کنیم.

تایلندی ها اصلاً از آن رنج نمی برند. آنها هر چیزی را که چرخ دارد تا جایی که ممکن است به هدفشان نزدیک است پارک می کنند. و، البته، همیشه در سایه - صرف نظر از اینکه دروازه های ورودی یا خیابان ها را می بندند، اما چه کسی باهوش ترین است؟

آنها فراموش نمی کنند که ناودان ها و گونه های درختی موجود را بررسی کنند. خوب، آنها به طور خودکار در سایه راه می روند. کار در آفتاب کامل - در صورت لزوم یک لباس اسکی شامل کلاه می پوشند، اما این به آنها اجازه می دهد تا زمانی که ما گرم می شویم دمای بدن خود را حفظ کنند.

غذا و نوشیدنی برای آنها مقدس است - آنها به سادگی زمانی برای گرم کردن ندارند.

جانوران و گیاهان آنقدر برای ما ناشناخته هستند که یک عمر طول می کشد تا همه چیز را بشناسیم. گیاهان با سرعت و نشاط بی سابقه ای رشد می کنند و شکوفا می شوند. به حدی که یک مهاجر، ما فلاندی ها و هلندی ها انگشتان سبزی داریم، به سرعت در مورد گونه ها اشتباه می کنند.

برخی از گونه های درختی در عرض هفت یا هشت سال تا سی متر در هوا می روند. تبدیل به یک ماستودون شوید که ریشه هایی ایجاد می کند که همه چیز را از زمین بیرون می کشد، از جمله مسیر پیاده روی زیبا و پر زحمت ما. درختان نخل، با میوه های نارگیل خوشمزه، با گذشت زمان بسیار زیاد می شوند، فقط می توانید به میوه ها نگاه کنید، اما دیگر نمی توانید آنها را به طور مستقل برداشت کنید.

تمام آن رنگ سبز حشرات را به تعداد و اندازه های بی سابقه ای جذب می کند. کلونی مورچه هایی که غیرقابل نابودی هستند. زنبورها و دیگر موجودات پرنده به اندازه گنجشک. وزغ ها و قورباغه هایی که به راحتی کنسرت متالیکا را غرق می کنند. انواع مختلفی از مارمولک ها از جمله توکی گزنده که ما آنها را از گونه های بی ضرر تر تشخیص نمی دهیم. صدپاهای کشنده، مچ ضخیم به طول بیش از بیست سانتی متر. عقرب‌ها، سیاه مانند شب، از عقرب‌های کوچکی که نیش‌های دردناکی را ایجاد می‌کنند تا نمونه‌های چهار اینچی که می‌توانند شما را به بیمارستان ببرند. و البته مارها. از مار درختی بی آزار گرفته تا شاه کبرا و وایپر. ما هنوز آنها را می شناسیم، این همه گونه های دیگر هستند که برای ما خطرناک هستند. تهاجمی یا نه؟ سمی یا خفه کننده؟

تایلندی ها مشکلی ندارند. از بچگی عادت کرده هر چیزی که می کارند باید خوراکی باشد، بنابراین هیچ گیاه یا درختی وقت ندارد تا به اندازه بزرگسالان رشد کند. حشرات زیاد آنها را آزار نمی دهند، اکثر آنها به سادگی آنها را می خورند، پروتئین هایی که می دانید. مارها خیلی سریعتر از ما فرنگ ها تای را می بینند، تقریباً قبل از اینکه متوجه آنها شویم، آنها را از عمق بیست متری می بینیم. آنها معمولاً نمونه اسیر شده را می خورند، اما گاهی اوقات دوباره مار را در صد متری در یک بوته رها می کنند. چرا باید حدس بزنیم و چرا نزدیک به انتشار کاملاً یک راز است: مطمئناً آن جانور بازمی‌گردد؟

ما نمی توانیم حس تایلندی زمان را درک کنیم. در واقع، تایلندی‌ها زمان دقیقی را نمی‌دانند، که تعیین قرار ملاقات دشوار است. و ما همچنان نگران آن هستیم. باید بهتر بدانیم. در سرتاسر تایلند به ندرت هیچ ساعت عمومی یا ساعتی وجود دارد. تنها چیزی که قبلاً در نظر می گرفتند این بود از معبد، راهبی که گونگ در ساعت زد. ، یک ساعت ، ساعت 1.

اکنون، در دوران مدرن، هنوز باقیمانده‌ای از آن باقی مانده است: نونگ توم ساعت 19 بعدازظهر است، سونگ توم ساعت 20 شب است، و .... اما شصت دقیقه در این بین فقط پرکننده است. حتی اگر قرار ملاقات شما به جای 5 ساعت 10 تا 9 باشد، او همچنان فکر می‌کند که به موقع خواهد رسید. برای یک غربی غیر قابل تحمل است.

تنها چیزی که می توانیم قدردانی کنیم و بپذیریم احساس تایلندی است . آنها مهمان درجه یک هستند و این با زندگی تنبل ما کاملاً مطابقت دارد. ما باید سطح رطوبت خود را متعادل نگه داریم، اینطور نیست؟ وقتی 3 روز متوالی آبجو می نوشید اینجا شایعه ای وجود ندارد، برعکس، این مورد قدردانی می شود.

سلیقه آنها نیز با ما کاملاً مطابقت دارد. تایلندی ها چربی و گرس روی یک تکه گوشت را دوست دارند که ما آن را نادیده می گیریم. ما گوشت سفید خوش طعم را از ماهی می گیریم، آنها همه اندام ها از جمله چشم ها را می خورند، بقایای ماهی خورده شده توسط تایلندی ها با نمونه ای قابل مقایسه است که یک گربه قبلا می خورد. اسکمپی ها با تخم های آویزان به سمت خود می روند، آن هایی که بدون جهت ما هستند. غذاهای خانگی - ما کمتر تند هستیم، آنها فلفل هستند. و انتخاب آبجو، یا هر نوشیدنی الکلی، برایشان مهم نیست، همه چیز را دوست دارند.

پس هنوز امیدی هست. با وجود مانع فرهنگی، تفاوت زبان، منطق غیرممکن تایلندی.

یه مدت اینجا هستیم، مریض نیستیم.

تفتیش عقاید

– پیام بازنشر شده –

21 پاسخ به “موانع فرهنگی”

  1. فاستونی نخی می گوید

    قشنگه خیلی قشنگه
    همیشه از خواندن مقالات شما لذت می برم
    متشکرم!!
    (الان در قطار هستم، در راه بروکسل، بعداً با تایلند به بانکوک/پوکت، یک هفته استراحت می کنم و سپس به بلژیک باز می گردم)

  2. کریس می گوید

    هرگز؟
    من در بانکوک زندگی می کنم و هفته ای دو بار یک فروشنده موبایل با طیف وسیعی از حشرات به خیابان می آید. و ساکنان آپارتمان من، بسیاری از آیسان، از او راضی هستند.
    قورباغه ها اینجا در بازار فروخته می شوند (تازه) و من خودم آنها را خورده ام. عیبی نداره طعم خوبی داره Cuisses de grenouille: یک غذای لذیذ فرانسوی.

  3. خان پیتر می گوید

    بهتره به اطراف نگاه کنی قورباغه برای فروش در بازارهای مختلف برای مصرف. یک غذای لذیذ برای مردم تایلند از آیسان. همچنین برای موش ها و مارها صدق می کند.
    https://www.thailandblog.nl/eten-drinken/cambodjanen-smokkelen-elke-dag-3-tot-4-ton-rattenvlees-naar-thailand/
    https://www.thailandblog.nl/eten-drinken/bizar-eten-thailand/

    خواندن بهتر وبلاگ تایلند همچنین به گسترش میدان دید شما کمک می کند.

  4. جر می گوید

    خب در آیسان قورباغه ها برای غذا زیاد شکار می شوند. حتی در ماکرو پیشنهاد می شود. من از شمال و شمال شرق می دانم که مارها و بسیاری از انواع حشرات خورده می شوند. زمان بازدید از بازارهای محلی است، سپس عرضه را ببینید و بدانید که تقاضا برای آن وجود دارد. آیا به نظر شما این محدودیت است که در 50 سال تجربه در تایلند هنوز نمی دانید چه چیزی برای فروش است؟ بسیاری از گردشگران در حال حاضر برای اولین بار در تایلند از بازارها شگفت زده شده اند.

  5. هری می گوید

    corretje عزیز، از سال 1967 به تایلند آمده اید و 10 سال است که در آنجا زندگی می کنید؟ به نظر من خیلی عجیب است که شما هرگز تایلندی را ندیده اید که موش، قورباغه یا حشره بخورد. من خودم فقط از سال 1986 آنجا هستم و بسیاری از تایلندی ها را دیده ام که این جور چیزها را می خورند. تایلندی ها در هلند نیز گاهی اوقات قورباغه می خورند. .
    بنابراین قطعاً داستان اغراق آمیز نیست، اگرچه ما همیشه مجبور نیستیم نظرات آنچه را که شرح داده شده به اشتراک بگذاریم، اما واقعیت ها غیرقابل انکار هستند.

  6. کریستین اچ می گوید

    سلام کورت،

    در سال 1994 و 1995 تقریباً 4 هفته را در روستایی در بوریرام گذراندم. تقریباً هر روز با مردم محلی غذا می خوردم و معمولاً سوپ مار و قورباغه های ریز خرد شده بود.
    سال گذشته، کارگران ساختمانی مشغول ساختن یک ساختمان مدرسه در اینجا در چا-ام بودند. در باغ ما یک مار بود که تازه یک وزغ را خورده بود، کارگران ساختمانی پرسیدند که آیا می توانند مار را بگیرند؟ چند ساعت بعد آن را برای ناهار پختند.

  7. از پا افتادن می گوید

    همچنین به Corretje فکر کنید که هنوز به درستی به اطراف نگاه نکرده اید.
    voruwtje من از Isaan است و من چندین بار آنجا بوده ام و مطمئناً در آنجا خورده می شود.

  8. کووس می گوید

    سلام کورت،
    من در اسان زندگی می کنم و چندین بار مار خورده ام.
    در ضمن، همسر عزیزم به خوبی تهیه کرده، اما قورباغه و موش غذای من نیستند.
    به خصوص هنگامی که برنج برداشت شده است، موش ها در همه جا به عنوان یک غذای لذیذ نمایش داده می شوند.
    در ضمن من از تایلندی ها قدردانی می کنم که فقط ته قورباغه را نمی خورند.

  9. دانزیگ می گوید

    قورباغه، مار، موش و حشرات در همه جا خورده نمی شوند. آیسانی ها ممکن است هر چیزی را در دنیا بخورند، اما مسلمانان جاوی، مردم بومی اینجا در سه استان جنوبی، نباید به آن فکر کنند. در اینجا عمدتاً مرغ زیادی خورده می شود، مسلماً خسته کننده اما خوشمزه.

    • luc.cc می گوید

      همسر من بانکوکیان است و هیچ چیز حشره، قورباغه یا مار نمی خورد، منطقه ای است دوست من از چایافوم بالاتر است خوب دینه همه چیز می خورد

  10. جان چیانگ رای می گوید

    کورتجه عزیز، اگر به بازار تایلند بروید، اغلب می بینید که قورباغه و انواع حشرات می فروشند. ملخ و به اصطلاح mengdaa (سوسک آب)، به نام چند مورد، نیز در دسته حشرات قرار می گیرند و در سراسر کشور خورده می شوند. مارها و موش ها نیز در حومه شهر، عمدتاً در آیسان، خورده می شوند، بنابراین من واقعاً فکر نمی کنم داستان اغراق آمیز باشد. موش‌ها البته موش‌های خانگی آشنا نیستند، بلکه گونه‌ای هستند که بیشتر در یک مزرعه برنج با آن‌ها مواجه می‌شوید. اگر بخواهم تمام عادات غذایی عجیب حیواناتی را که مردم اینجا می خورند فهرست کنم، می توانم ادامه دهم.

  11. رنه می گوید

    قورباغه ها اغلب در منوی آیسان هستند و خیلی خوشمزه هستند

  12. پل اسخیپول می گوید

    کورتژه، تایلند بزرگتر از استراحتگاه های ساحلی و شهرها و مناطقی است که گردشگران در آن رفت و آمد می کنند. از جوامع کوچک در De Isaan دیدن کنید، از آنچه در آنجا می خورند شگفت زده خواهید شد، مورچه ها و موش های غول پیکر از مزارع برنج، پاهای قورباغه و غیره نیز برای غربی هایی که جرات دارند خوشمزه هستند.

  13. کریس از دهکده می گوید

    خب پس میخوام بهت بگم
    که مورچه و مورچه تخم
    اینجا در آیسان و ظرافت هستند .

  14. قصابی کامپن می گوید

    ممکن است به دلیل یک سنت طولانی فقر و محرومیت باشد که مردم در آیسان شروع به خوردن هر چه شل و ول کرده اند. قحطی های بزرگ در گذشته مستثنی نبودند. در زمان‌های قبلی، اما نه بهتر، کشاورزان گرسنه گاهی برای جستجوی غذا به بانکوک می‌رفتند. که ساکنان پایتخت به آن تمسخر می‌کردند: گرسنگی یعنی چه؟ آن کشاورزان همه چیز را می خورند، درست است؟ قورباغه ها، مورچه ها، جیرجیرک ها. وقتی آدم گرسنه است یاد می گیرد همه چیز بخورد.

  15. فرانسهمستردام می گوید

    قورباغه (پاها)، مار و تمساح من قبلاً 25 سال پیش خوردم، مدتها قبل از اینکه تایلند را بشناسم.
    ژاپنی ها ترجیح می دهند قورباغه ها را زنده بخورند، آنها دیوانه هستند.
    هر باغ وحشی در تایلند که به خود احترام می گذارد یک کلبه خرگوش دارد. وقتی اینجا به آنها می گویم که در تعطیلات مذهبی در هلند غذا می خوریم، چشمانشان از سرشان بیرون می رود. همچنین خوشمزه!

    (برای افرادی که معده ضعیفی دارند مناسب نیست)
    https://youtu.be/GTuXoW7NcSg

  16. تئو هوا هین می گوید

    من گمان می کنم نات خودم که فکر می کردم تایلندی و از آیسان است به من دروغ گفته است. من به او چند نکته برجسته (!) از داستان بالا دادم، اما او فکر می کرد که در مورد آفریقا است….

    • قصابی کامپن می گوید

      شباهت های خاصی با آفریقا را قطعا می توان در آیسان یافت. سپردن کار به زنان، مثلاً چند همسری، بطالت و سوء مصرف الکل. Machismo نیز در آنجا یافت می شود.

  17. RonnyLatPhrao می گوید

    شاید این آموزنده باشد.

    با توجه به لینک زیر درخت نارگیل درخت نیست و نخل است و نارگیل مهره نیست بلکه دروپه است؟

    https://nl.wikipedia.org/wiki/Kokospalm

    https://nl.wikipedia.org/wiki/Kokosnoot

  18. ال استاد می گوید

    با دوستان فیس بوکم تعدادی تایلندی هم دارم که در هلند با آنها آشنا شدم، دختر آیسان که اکنون به تایلند بازگشته است عکس های زیبایی در فیس بوک از کباب پر از موش هایش داشت که در مزرعه برنج شکار کرده بودند.

  19. ژاک می گوید

    شما نمی توانید همه چیز را Corretje بدانید. من در آیسان بوده ام و مردم آن را بسیار دوست دارند. اتفاقا اینجا در پاتایا هم چون تقریبا در هر بازاری موجود است. هرگز نخورده و نخواهم خورد. اگر جذاب یا خوش طعم به نظر نمی رسد، این نوشته روی دیوار است. هر طعمی که خواهد بود. همچنین افرادی در این کره خاکی هستند که خوردن مغز میمون را یک غذای لذیذ می دانند. مادرم همیشه می گفت فقط عادی رفتار کن به اندازه کافی دیوانه است پس من با این نوع مزخرفات خود را خسته نکنم.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم