نامه ای به هلند
در شهرهای بزرگ تایلند یک اقتصاد 24 ساعته وجود دارد. در مناطق روستایی مردم ساعت 21.00 شب به رختخواب می روند و ساعت 05.00 صبح از خواب بیدار می شوند. من هرگز لذت آن را درک نکردم. شاید خیلی زود گرم نباشد و بتوان کار کرد.
چون من یکشنبه ها به کلیسای آلمان می روم، می دانم که یکشنبه است و همچنین کریسمس، عید پاک، پنطیکاست و غیره وگرنه شما نمی دانید.
روزهای شنبه و یکشنبه در پاتایا و در ساحل شلوغ تر است، اما در غیر این صورت تفاوتی نسبت به هفته وجود ندارد. همه چیز باز می ماند. عصرها در بازار قدم بزنید، دمای خوب، غذا و نوشیدنی خوب. یا رفتن به رستوران. آب و هوا تقریباً همیشه خوب است، بنابراین همیشه می توانید بیرون بروید، حتی در شب.
پارکینگ رایگان در همه جا، حتی در فروشگاه های بزرگ! و به نمایش هایی که در جاهای مختلف (رایگان) داده می شود بروید.
در زادگاه سابقم در هلند احساس میکردم در دام افتادهام، بهویژه یکشنبهها و دوشنبهها، زیرا همه چیز بسته بود، کاری برای انجام دادن وجود نداشت و اغلب هوا بد بود.
اما طرف دیگر این است که گاهی اوقات برق اینجا قطع می شود، بعد از چند ساعت دوباره وصل می شود، بازرسی های منظم پلیس (گواهینامه رانندگی و ...) و شما هر سه ماه یکبار برای نشان دادن محل زندگی خود به مهاجرت می روید.
در هنگام بارش باران استوایی، برخی از خیابانها زیر یک متر آب هستند و نمیتوانید در آنجا رانندگی کنید، اما دمای هوا خوب است و بعد از نیم روز میتوانید دوباره به هر جایی بروید.
این کشور در حال حاضر از خشکسالی شدید رنج می برد. دولت در زمانی که هنوز ممکن بود اقدامات بسیار کمی انجام داده است! ارتش اکنون آب را به مکان های خاصی می آورد، اما این همان قطره شناخته شده در اقیانوس است.
سلام از تایلند.
من فکر نمی کنم در NL یا بلژیک اصلا کاری برای انجام دادن وجود داشته باشد. من شخصاً فکر می کنم که .... و به خصوص در ماه های تابستان کارهای بیشتری در خانه وجود دارد که به همین دلیل است که من خیلی خوشحال بودم که در ماه های تابستان به غرب برمی گشتم فقط برای اینکه خیلی چیزها را از دست بدهم. همه چیز بعد از چند ماه در تایلند……کنسرت….نمایشگاه های مضمون…نمایش از سراسر جهان…بازارها…..بازارهای دست دوم…..جلسات اتومبیل و موتورسیکلت…تراس های زیبا…..مهمانی های اسپانیایی….. مهمانی های آلمانی…..مسابقه های دوچرخه سواری…..خلاصه، از نظر فرهنگی کارهای بسیار بیشتری نسبت به تایلند وجود دارد که همیشه و همه جا کمی یکسان است…..در جنوب می توانید بین سینگها و لئو و 1500 انتخاب کنید. کیلومتر بیشتر بین یک لئو و یک سینگها…..در چیانگ مای شما Family Mart و Seven Eleven و 1500 کیلومتر بیشتر Seven Eleven و Family Mart دارید.
در شهرهای داخلی مطلقاً هیچ کاری برای انجام دادن وجود ندارد ... به جز برخی چیزهای بودایی در اطراف معابد.
در NL و B مردم نسبت به فرهنگها و چیزهای دیگر کشورها بسیار بازتر هستند…..نمیدانم که قبلاً چیزی در تایلند درباره چیزهای خارج از تایلند سازماندهی شده بود…..درباره ویتنام…چین…ژاپن…لائوس… کامبوج... همسایگان نزدیک من مطلقاً چیزی نمی شنوم یا نمی بینم
فرد عزیز،
من نمی نویسم که در هلند و بلژیک کاری برای انجام دادن وجود ندارد، بلکه در مورد اقامت قبلی ام در ند است.
شخصاً فکر میکنم اروپا پیشنهادهای طبیعی و فرهنگی بسیار متنوعتری نسبت به تایلند دارد، اما همیشه نمیتوانید به آنجا بروید.
fr.g.
لویی
سلام فرد،
پایان سال گذشته، ما اینجا در پاکتونگچای داشتیم
یک جشنواره چینی که هفت روز به طول انجامید
و امسال سال نو چینی،
که یک مهمانی بزرگ هم هست
اما خوب دو مهمانی غیر تایلندی.
من با فرد موافقم در اروپا، زندگی فرهنگی بسیار گسترده تر و گسترده تر از تایلند است. اما ما و لودویک نباید سیب را با پرتقال مقایسه کنیم. شما نمی توانید پاتایا را با Lutjebroek مقایسه کنید، فقط به عنوان مثال. مسلماً در آن زمان خیابانهایی بین لوتبروک و (هملت) هورن نیز کشیده شده بود. به عنوان مثال، نمی توانید بین پاتایا و معبدی با خانه های اطراف آن در گوشه ای از آیسان مقایسه کنید. واکنش فرد ظاهراً ناشی از فقدان نام اقامتگاه سابق لودویک در هلند است و بنابراین مقایسه لودویک بین زندگی پر جنب و جوش در پاتایا و اقامتگاه سابقش در هلند در اینجا ناقص است.
با مهاجرت به تایلند، باید منتظر بمانید تا مزایای آن را ببینید و در اروپا خسته شوید. علاوه بر این، شما می توانید از تایلند به هر کجا که می خواهید سفر کنید.
من روی تایلند تمرکز می کنم زیرا در آنجا احساس می کنم در خانه ام هستم. وقتی مردم از من می پرسند که در تایلند چگونه است و آنها با من در ماشین هستند (من گاهی با خارجی هایی که برای اولین بار به تعطیلات آمده بودند سوار تاکسی می شدم) گفتم حداقل هنوز می توانم خلاقیت خود را در آنجا بیان کنم. این که مثل ترافیک بود، اگر نتوانم از سمت راست عبور کنم، آن را در سمت چپ انجام می دهم. این که مستلزم ریسک و تعدیل است، ممکن است واضح باشد، اما این دقیقاً چالش است. اگر به نوعی زمینی در حومه شهر دارید، می توانید هر آنچه را که می خواهید بسازید. شما می توانید هر چیزی را که می خواهید سازماندهی کنید. هنجارها و قوانین را با آنچه در هلند با آن روبرو می شوید مقایسه کنید. مضرات تایلند اغلب ذکر شده است و می تواند دشوار باشد، اما هیچ چیز در مقایسه با آنچه که مثلاً در هلند با آن سر و کار دارید، نیست. اگر می خواهید مقایسه کنید، باید صادق باشید.
اگر فقط در مکانی مانند پاتایا بمانید، دانش شما کاملاً محدود است، دقیقاً مکانی است که پس از مدت ها بازدید کوتاهی از آن، هرگز نمی خواستم دوباره باشم.
اگر نمی توانید به چپ بروید، آن را به سمت راست انجام دهید. به خودی خود آسان و گاهی اوقات مفید است، اما باید در نظر داشته باشید که ترافیک اینجا بسیار کشنده است. تایلند کشوری است که به ازای هر 1000 نفر جمعیت، بیشترین تلفات جاده ای را دارد، بنابراین این واقعاً چیزی نیست که به آن افتخار کنیم. اگر بتوانم انتخاب کنم باز هم مقررات راهنمایی و رانندگی ایمن را که رعایت می شود انتخاب می کنم.
مجری: در مورد مقاله نظر دهید نه در مورد یکدیگر که در حال چت هستند.
در قانون راهنمایی و رانندگی تایلند عبور از چپ و راست به جز در تقاطع ها مجاز است. ترافیکی که از سمت چپ میآید نیز اولویت دارد، به جز در یک دوربرگردان که در این صورت، سمت راست اولویت دارد. اگر فکر می کنید که ترافیک اینجا، در تایلند، مانند NL است، پس با خوبی های خود روبرو خواهید شد. من روزانه بیش از 40 سال با ماشین و موتورسیکلت در اینجا رانندگی می کنم و هنوز زنده هستم. غیر قابل درک به نظر می رسد.
من از آن دسته افرادی هستم که ساعت چهار صبح اینجا بیدار می شوم. در شب همیشه خوشحالم که حداقل تا ساعت ده در رختخواب هستم. من کمبود خواب را در بعد از ظهر جبران می کنم، زمانی که هوا خیلی گرم است و نمی توانم کاری انجام دهم... این کاملاً خوب کار می کند و من عاشق دیدن طلوع خورشید در صبح هستم.
بنابراین اغلب اوقات به اندازه کافی خنک است که در باغ کار کنید، ورزش کنید یا هر کاری که می توانید بعداً در روز انجام دهید، با اعتدال بسیار کمتر.
زمانی که من به عنوان مهماندار به بانکوک می آمدم، برعکس بود... اوایل اغلب اتفاق می افتاد که قبل از هشت و نیم صبح به رختخواب نمی رفتیم... تا ساعت دوازده شب بیرون نرفتی. این قبل از تعیین زمان منع رفت و آمد بود. اما حتی پس از آن مدت، من چند بار تجربه کرده ام که فقط در سحر به هتل برگشتم.
حالا فکر میکنم این اتلاف وقت خوب است….خب حالا چند سال بعد است 🙂
خوب….من بدون تایلند نمی توانم، اما بدون هلند نیز نمی توانم، بنابراین فقط 6 ماه در تایلند هستم.
"من هرگز لذت آن را درک نکردم. لذت تایلند این است که، بیشتر از NL، مشخص است که برای ملاقات با افراد واقعی و خلاق کجا باید باشید، افرادی که فقط برای زندگی کار می کنند، و کجا می توانید از افرادی که فقط مصرف می کنند دوری کنید، و در کجا وجود دارد. نه ذوقی و نه ذوقی، یا به قول برادرم اهل کسب و کار: افرادی که نمی توانند کاری انجام دهند، هیچ چیز نمی دانند و هیچ چیز نمی فهمند.