سه و نیم؛ دبستان تمام شد… اینجا تایلند است

نوشته الز ون ویلن
Geplaatst در زندگی در تایلند
برچسب ها: ,
دسامبر 23 2015

تصور کنید ساعت 100 بعد از ظهر در دبستان منتظر هستید تا فرزندتان را تحویل بگیرید. حیاط مدرسه پر است از اسکوتر، در واقع موتور سیکلت، زیرا این ماشین ها XNUMX سی سی یا بیشتر هستند.

تصور کنید که اندکی قبل از سه و نیم پلیس وارد می‌شود، با لباس‌های هوشمندانه و کلاه ایمنی به سر، زیرا البته این کار اجباری است.

بعد ساعت سه و نیم است، مدرسه تمام است. بچه ها به تنهایی، دو، سه یا چهار نفره سوار موتور می شوند و حیاط مدرسه را ایستاده و/یا نشسته بدون کلاه ایمنی جدا می کنند.

ظاهرا بدون توجه به ترافیک دیگر در جاده شلوغ. خوشبختانه، همه چیز خوب پیش می رود، تا حدی به لطف افسر پلیس که به ترافیک اشاره می کند تا همه بچه ها بتوانند با خیال راحت (..) حیاط مدرسه را ترک کنند.

26 پاسخ به “چهار و نیم; دبستان تمام شد… اینجا تایلند است”

  1. لودو می گوید

    والدین مفتخرند که فرزندشان می تواند در سن 9 سالگی موتور سواری کند و سپس بدون کلاه ایمنی یا گواهینامه رانندگی بهترین کار را انجام دهد. نظر شما در مورد این قوم چیست؟ پلیس و معلمان در این امر دخیل هستند. همه تایلندی ها بدون هیچ احساس مسئولیتی. آدمک ها

    • پاتریک می گوید

      من دوست ندارم در مورد یک عوام عقب مانده صحبت کنم... امیدوارم به خاطر شما اینجا زندگی نکنید.
      گستاخی غربی را که فکر می کند فقط شیوه زندگی او درست است را مذموم می دانم .
      من به اینجا نقل مکان کردم تا از آن دنیای غرب ترش فرار کنم به دهه 60/70، زمانی که مردم هنوز اجازه داشتند از زندگی لذت ببرند ... خوب ... زمانی که ما هنوز عقب مانده بودیم ... .. چرا همه نمی توانند زندگی خود را پیش ببرند، چرا باید همیشه دیکته شود دیگری چگونه باید زندگی کند….

      • فرد می گوید

        پاتریک عزیز،
        قرار نیست به من بگویید که یک کودک 9 ساله (عکس را ببینید) اصلاً تصوری از یک موتور 100 سی سی دارد.

        من بیش از سی سال است که سوار موتورسیکلت (از آن پسرهای بزرگ) هستم و مرتباً توسط یک پسر هم سن و سال ذکر شده سبقت می‌گیرم که بدون کلاه ایمنی (من بدون بیمه می‌توانم حدس بزنم) از دیگر گذرگاه‌های ترافیکی یا بدون گذرگاه سبقت می‌گیرم. آیا مهم است).

        در طول سال‌ها می‌توانم شانس‌ها را به خوبی محاسبه کنم و به شما می‌گویم که این افراد قبل از اینکه بزرگ شوند دیوانه می‌شوند و تا آخر عمر از آن رنج می‌برند.

        متاسفم، باید این را بگویم، زیرا هنوز نمی توانم این را تایید کنم که یک افسر پلیس اجازه دهد چنین بچه ای (عکس را ببینید) کار خودش را انجام دهد.

      • جان چیانگ رای می گوید

        پاتریک عزیز، حتی اگر شما اینجا زندگی می کنید، نظر سالم تلاش مغرورانه غربی ها برای تحمیل سبک زندگی ما نیست. هر کس در این دنیا اگر بخواهد باید بتواند اینگونه زندگی کند. فقط وقتی در مورد اینکه کسی چیزی را دوست دارد یا نه صحبت می کنیم، ممکن است همچنان از ذهن خود در ارزیابی خود استفاده کند، بدون اینکه بخواهد دیکته کند یا مجبور به تغییر کند. مطمئناً ما به عنوان مهاجر باید خود را وفق دهیم و نه برعکس، اما این بدان معنا نیست که وقتی وارد سوارنابومی می شوم باید ذهنم را روی یخ بگذارم و حرف خودم را بدون توهین به کسی نزنم. مهاجری که می‌خواهد اینجا در تایلند زندگی کند، باید خود را وفق دهد، اما تسلیم شدن به گونه‌ای که فکر می‌کند همه چیز خوب است و در عین حال وطن خود را به‌عنوان یک دنیای غم‌انگیز غرب می‌بیند نیز بسیار مشکوک است.

      • سر چارلز می گوید

        در غیر این صورت، تنها بسیاری از مردم تایلند وجود دارند که می خواهند زندگی خود را با کسانی که در دنیای "ترش شده" غرب هستند مبادله کنند. برای بسیاری از آنها یک رویا است، اما برخی، به ویژه اعضای جنسیت زن، موفق می شوند با یک غربی وارد رابطه شوند…

        در میان کسانی که نمی خواهند برای طلا به تایلند برگردند، حتی اگر همیشه با شیوه زندگی، هنجارها و ارزش های غربی ما موافق نیستند.

    • ارائه کننده می گوید

      توهین ها حذف شد

  2. آنژیلیک می گوید

    * achterlijk volske * is wel heel erg generaliserend en je kunt natuurlijk ook niet alle Thai over een kam scheren. JA het is belachelijk dat veel Thaise kinderen al op zeer jonge leeftijd motorrijden, Ja het is schandalig dat o.a. de politie en de waarschijnlijk trotse ouders er aan meewerken. Of het ooit zal veranderen moet de tijd leren denk ik. Het zal al een stuk beter zijn als officiële rijlessen door de politie bv verplicht zouden worden gesteld. En betere controle op helm dragen, aanwezigheid rijbewijs zou veel scherper mogen… en zo zijn er nog wel meer oplossingen aan te dragen. Tot die tijd… God zegene de greep (of Buddha in dit geval)

  3. Eelco می گوید

    من گمان می کنم که از تمام گردشگران فرنگ که موتورهای اجاره ای خود را در اطراف چیانگ رای پاره می کنند، حداکثر 1٪ گواهینامه رانندگی معتبر دارند. (از جمله خودم)

  4. یوهان می گوید

    فرنگ که کلاه ایمنی به سر نمی کند 200 غسل. بلافاصله پرداخت کن، هیچی، بدون رسید، برو تو جیب داخلی سمت چپ اون افسر.
    اما اشاره به آن به بچه های بدون کلاه ایمنی فراموشش کنید.
    در هلند «موپدهای 25 کیلومتری» زیادی وجود دارد که راننده آنها از کلاه ایمنی استفاده نمی کند، بنابراین ………

  5. جف می گوید

    خوب، آنها گواهینامه رانندگی را در زندگی بعدی خود خواهند گرفت. بنابراین شاید سال آینده یا بیشتر. کلاه ایمنی می آید اگر زمانی باسن شود.

  6. تایتای می گوید

    تصور کنید همه آن ها به جای اسکوتر، ماشین باشند؟ سپس هرج و مرج کاملا غیر قابل محاسبه بود.

  7. برام سیام می گوید

    شاید اوضاع در چیانگ رای بد باشد، اما در یک بررسی ترافیکی در پاتایا متوجه شدم که اکثر فرنگ هایی که متوقف شده بودند گواهینامه معتبر موتورسیکلت داشتند و می توانستند به رانندگی ادامه دهند. شاید باید کنترل بیشتری در چیانگ رای و اطراف آن وجود داشته باشد.

  8. جف می گوید

    خوب، آنها گواهینامه رانندگی را در زندگی بعدی خود خواهند گرفت. بنابراین شاید سال آینده یا بیشتر. این کلاه زمانی عرضه می شود که به عنوان یک گوشی هوشمند با حرکات چشم و دکمه های چشمک کار کند.

  9. بوسه انتقادی می گوید

    من این را هر روز در هوآهین می بینم. ظاهراً دولت تایلند بیش از 20.000 مرگ در سال را به دلیل تصادفات با موتور سیکلت می پذیرد. کلمات در این نگرش شکست می خورند.
    من برای آن پلیس های فاسد یک پنی آرزو نمی کنم، بنابراین همیشه مطمئن می شوم که همه چیز خوب است!!! چون البته سعی می کنند من را بگیرند.
    Rij ik daar als enige met een helm en een verzekering … Ik lijk wel gek 😉

  10. لئو تی. می گوید

    تعجب می کنید که عکس مربوط به چه زمانی است؟ و اینکه آیا مدرسه ای در مجاورت وجود دارد نیز از عکس مشخص نیست. بیشتر شبیه جاده ای است که در آن یک پسر در سن مدرسه (بدون کلاه ایمنی) سوار بر موتور می بینم. من خودم در سفرهایم از طریق تایلند به شهرهای زیادی رفته ام و متوجه شده ام که به خصوص در 5 سال اخیر بررسی های روزانه در این شهرها برای رعایت گواهینامه رانندگی و کلاه ایمنی اجباری انجام شده است. در دهکده‌های حومه شهر فرق می‌کند، در آنجا شما واقعاً می‌بینید که جمعیت محلی از خیلی جوان تا پیر را بدون کلاه ایمنی در اطراف گردش می‌کنند. بسیاری از تایلندی ها (به اشتباه) هیچ خطری در این مورد نمی بینند. درست مانند تعداد فزاینده ای از موتورسواران در هلند، خطر عبور از شما در بزرگراه با سرعت 120+ کیلومتر در ساعت بدون لباس محافظ، اما پوشیدن شلوار جین و کفش های کتانی را نمی بینند.

  11. ژاک می گوید

    رفتار کاملا غیر مسئولانه و غیرقابل درک که پلیس علیه آن اقدامی نمی کند.
    با ما در سایت تاریک پاتایا، این اتفاق در مدارس نیز رخ می دهد و این موضوع را بررسی می کند. به هر حال فرقی نمی کند که تعداد کافی جوان تایلندی وجود داشته باشد، اگر تصادف کنند، چند نفر کمتر، این بخشی از زندگی اینجاست.
    De buurjongen naast mij van12 jaar oud met een Amerikaanse vader en Thaise moeder rijdt ook al op de motorbike en niet zo langzaam ook. Stoer hoor ik steek altijd mijn duim op als hij langs rijdt en dan kijkt hij mij altijd verdwaasd aan. Zal wel denken waar bemoeit die oude man zich mee.
    من نمی فهمم چرا والدین اینقدر بی مسئولیت هستند. شاید آنها هم می خواهند زودتر از شر بچه هایشان خلاص شوند که می توانند بگویند و توضیح دهند که در سرشان چه می گذرد.

    من شخصاً بسیار متأسفانه می دانم که آن بچه ها در حین رانندگی بیمه نیستند و اگر ماشین من تصادف کند، چه کسی هزینه آن را پرداخت می کند. آن بچه های رقت انگیز پول این کار را ندارند و والدین اغلب همین کار را می کنند.

    زنده باد تفکر آزاد و غیرمسئولانه در تایلند و این در زندگی من تغییر نخواهد کرد.

  12. از پا افتادن می گوید

    کسانی که از کلاه ایمنی استفاده نمی کنند مغز ندارند و بنابراین نیازی به کلاه ایمنی ندارند 🙂
    با این حال، من این تصور را دارم که استفاده از کلاه ایمنی در اینجا در پوکت در حال افزایش است.
    و همچنین به نظر می رسد که کلاه ایمنی کمی سفت تر می شود.

  13. استیو می گوید

    خب، به همین دلیل تصمیم می‌گیرم با وجود تمام اوراقی که با خودم دارم و مرتب هستم، اینجا چیزی برای نقل مکان اجاره نکنم. خطر ضربه زدن به شما توسط چنین ادم بسیار بزرگی است.
    من فکر می کنم چقدر بد است، زیرا من دوست دارم موتور سیکلت برانم.

  14. لئون می گوید

    من دیوانه‌تر از آن گذشته‌ام، پسرم را از مدرسه برمی‌دارم و در ماشین می‌نشینم و منتظر می‌مانم که ماشینی خیلی نزدیک من می‌آید و به ماشینم می‌زند، این شخص نمی‌ایستد و به ماشین من آسیب بیشتری می‌دهد، من زنگ می‌زنم توقف اما سیر است، از پنجره بیرون می‌روم و او را احضار می‌کنم که بایستد، این شخص مست است و بهانه می‌گیرد و جلوی من زانو می‌زند، این فرد در ارتش هم کار می‌کند و دخترش از مدرسه می‌آید. ، مست ، پلیس آنجاست و واقعاً هیچ کاری نمی کند ، اصلاً هیچ کاری نمی کند ، همه چیز دوستانه است و این شخص همه چیز را به صورت نقد پرداخت کرده است ، عجیب این است که پلیس هر روز در مدرسه است اما در این شرایط هیچ کاری انجام نمی دهد.

    • theos می گوید

      @leon، لازم نیست، اگر بتوان دوستانه ترتیب داد، پلیس دخالت نمی کند. اگر به جنگ، تیراندازی یا مرگ تبدیل شود، متفاوت خواهد بود. کاملا قانونی خوشبختانه اینجا با هلند متفاوت است. در بسیاری از موارد، پلیس حتی نمی‌آید که فقط در مورد آسیب به اموال باشد.

  15. ویلم می گوید

    تعداد تلفات جاده ای در تایلند در رتبه دوم جهان قرار دارد. پدر و مادر چقدر افتخار می کنند که می توانند فرزند خود را در اثر تصادف موتورسیکلت خود (موتور) دفن کنند همچنین در تایلند "اگر فقط" خیلی دیر شده است!

  16. janbeute می گوید

    من گاهی برخی از آن دانش‌آموزان دبیرستانی را می‌بینم که کمتر از 16 سال حتی سوار یک هوندا CBR 250 سی‌سی می‌شوند البته بدون کلاه ایمنی.
    در حالی که در تایلند فقط برای گواهینامه رانندگی موتور سیکلت خود باید 18 سال داشته باشید.
    پلیس هیچ کاری نمی کند.
    فقط در صورت وقوع تصادف می آید.
    Soms een controle en dan nog ook altijd op de zelfde plek , may i see your int driverslicense vragen ze dan aan mij .
    اگر ندارم فقط به هلندی می گویم، اما آیا گواهینامه رانندگی معتبر تایلندی نیز خوب است.
    این یک دروغ بزرگ در مورد این موضوع در اینجا است.
    اما وقتی یک کودک مدرسه‌ای دیگر در یک تصادف رانندگی می‌میرد، والدین نیز گریه می‌کنند.
    Ik heb in al die jaren dat ik hier woon , dit al vele malen meegemaakt ook met een nichtje van mijn ega .

    جان بیوت.

  17. فرانسوی ها می گوید

    به تایلند خوش آمدید. آیا می تواند چیز متفاوتی باشد؟

  18. لوک، سی سی می گوید

    من الان کمی بیش از پنج سال است که اینجا زندگی می کنم، یک موتور سیکلت خریدم زیرا خرید سریع آسان بود
    در یک روز مشخص، پسر همسرم با فرزند 2 ساله خود به ملاقات آمد، او می خواست با موتور سیاحتی همراه با کودک جلویش گردش کند.
    از او پرسیدم گواهینامه رانندگی داری؟
    نه جواب بود
    پس نه از طرف من
    البته چهره های ترش او و همسرم
    توضیح من بسیار ساده بود، در صورت تصادف چه کسی قرار است هزینه آن را بپردازد
    مادر
    نه فرنگ
    voila، من این کار را انجام می دهم

  19. یشم می گوید

    اینجا در ترات برعکس است. هر روز کلاه ایمنی و کاغذ در یکی از جاده های دسترسی چک می شود. از آنجا که من روزانه رانندگی می کنم، معمولاً با تکان دادن سر از آنجا عبور می کنم. هر کس دیگری، چه تایلندی، چه بچه باشد چه نباشد، باید پول بپردازد.
    اخیرا حتی عکسی روی اسکوتر من و پسر 6 ساله ام - البته با کلاه ایمنی - در مقابل روزنامه محلی گرفته شد.
    بنابراین واقعاً روی آن کار می شود - نه حداقل به این دلیل که سودآور است!

    س: آیا می دانید چه زمانی سومچای در ترافیک شروع به توجه می کند؟
    پاسخ: در زندگی بعدی.

  20. جان بلک می گوید

    تجربه در تایلند
    یک روز دانش آموز 12 ساله ای بر اثر تصادف جان خود را از دست می دهد، بدون کلاه ایمنی روی اسکوتر و بدون بیمه و گواهینامه رانندگی، با ماشین برخورد می کند.
    Heel de familie jammeren en huilen enz.
    بعد از 2 روز سوزاندن شد.
    Er kwamen van zijn school ruim 150 soortgenoten op de crematie.
    Maar van de 150 hadden er ook zeker 100 geen helm etc .

    En onder luid gejammer is die jongen toen gecremeerd .
    پلیس و معلمان شهرداری ایستاده بودند و تماشا می کردند.
    بعدی کی خواهد بود؟
    Die ouders leer krachten etc weten drommels goed dat hun kind zonder helm en verzekering of rijbewijs rond scheurd.
    Maar het is de desintresse van deze opvoeders die zorgt dat ze zich niet druk maken.
    Heeft niets met gewoontes te maken maar uitsluitend met opvoeden.Kinderen mogen alles in Thailand.En Politie hand haaft niet.

    Als ze iedereen die geen helm draagt zouden vertellen dat ze verder moesten lopen stond de econonie van dit fijne land snel stil.
    ژان


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم