از زندگی آیسان گرفته شده. دنباله (قسمت پنجم)
چنین مهاجری آنجا در آیسان چه می کند؟ بدون هموطن در اطراف، حتی فرهنگ اروپایی. نه کافه، نه رستوران غربی. بدون سرگرمی خوب، Inquisitor این زندگی را انتخاب کرد و اصلا حوصله اش را ندارد. این بار داستان هایی در روزهای غیر زمانی، بدون گزارش هفتگی، اما همیشه فقط یک وبلاگ، گاهی جاری، گاهی از گذشته.
کوکن
آشپزی یکی از چیزهایی است که De Inquisitor به عهده گرفته است. او باید هرازگاهی میتوانست با شکم پر از پس درخشش لذت ببرد. چون در غیر این صورت غذای آیسان در منو وجود دارد، می تواند از یکسری چیزها قدردانی کند، اما با وجود مقدار زیادی برنج چسبنده که مصرف می کند، بعد از دو ساعت دوباره گرسنه می شود. د Inquisitor در زندگی قبلی خود هرگز آشپزی نمی کرد اما به آن علاقه داشت.
به همین دلیل است که تبدیل به یک سرگرمی شده است و کارهای دلپذیر زیادی را به دنبال دارد.
در ابتدا، آشپزخانه با کوهی از ظروف بعد از آن یک آشفتگی تضمین شده بود، اما اکنون بسیار راحت تر پیش می رود. لپ تاپ هنوز نزدیک است. پس از تقریباً سه سال تجربه، De Inquisitor به سراغ ظروف پیچیده تری می رود و هنوز برای بسیاری از چیزها به راهنمایی نیاز دارد. و آیا او یاد گرفته است که ابتدا یک نوع منو از غذاهای مورد نظر تهیه کند تا بداند چه موادی لازم است، قبلاً در جوشش کامل به این نتیجه می رسید که برای گولش مجارستانی بدون فلفل است… . واقعی.
بنابراین همه چیز با تهیه غذاهای مورد نظر شروع می شود و سپس De Inquisitor یک لیست خرید تهیه می کند. او با آن لیست به راه می افتد. سیب زمینی ساده با سس گوشت سبزیجات اغلب می تواند به صورت محلی تهیه شود. اما مثلاً بیکن خوبی ندارند که معمولاً در اینجا با چربی زیاد و گوشت کمی برش داده می شود. برای گوشت چرخ کرده خوب و کم چرب، او باید به اکسپرس محلی لوتوس مراجعه کند، نسخه کوچک شده آن انبارهای بزرگ لوتوس، و سپس باید دید که آیا آن را در انبار دارند یا خیر. همین امر در مورد چیز ساده ای مانند سیب زمینی نیز صدق می کند - که گهگاه در بازار عرضه می شود، اما اغلب نه زمانی که موجودی خودمان تمام می شود.
ماهی اصلاً مشکلی ندارد، آن را زنده عرضه می کنند و بلافاصله توسط تاجر بازار برای پخت آماده می شود. او همچنین گوشت خوک را از بازار میخرد، اما برای گوشت گاو باید دید قصابهای غیرقانونی گاو دارند یا نه.
مرغ به راحتی فرنگ را لمس می کند: فقط به یک همسایه خطاب کنید و نیم ساعت بعد یک مرغ کامل از راه می رسد، بله، اما هنوز گرم و با همه چیز. قبل از اینکه Inquisitor آن را لمس کند، باید خانم را به سطح آماده برای طبخ برساند. خوب است نه؟
بنابراین مرتباً لازم است که او به ساکون ناخون در حدود نود کیلومتری سفر کند. یک ماکرو وجود دارد و در مرکز خرید محلی یک انبار تاپس، آنها واردات بسیار زیادی به اینجا دارند. جعبه بزرگ ISO و یک محفظه پلاستیکی بزرگ با قابلیت قفل روی پیک آپ را همراه داشته باشید، می دانید که ماکرو کیسه نمی دهد.
تفتیش عقاید این را یک گشت و گذار می داند. خیلی وقتها حتی به Udon Thani میرود، و بعد سه روز میشود، زیرا De Inquisitor نمیتواند از رستورانها و سایر تفریحات آنجا بگذرد.
معمولا خانوم میره چون ماکرو هم به خاطر پیشنهادات گهگاهی برای مغازه جالبه.
از آنجایی که حرکتها همیشه در صبح انجام میشود، او میتواند اولین توقف را قبل از Pang Kon انجام دهد، یک غرفه غذا در مسیر با غذاهای خوشمزه وجود دارد. یک سوپ تایلندی با گوشت خوک، گاو یا اردک انتخابی شما، با مقدار زیادی سبزیجات. صبحانه خوشمزه.
حتی یک هوم پرو در همان جاده به ساکون وجود دارد. انبار بزرگ، ترکیبی از بریکو و ایکیا، بسیاری از کالاهای غربی. قدم زدن همیشه خوب است، اگر واقعاً مجبور به خرید چیزی باشید آزاردهنده است. زیرا تعداد کارمندان بسیار زیاد است. کسانی که مانند یک مامور مخفی از شما وارد می شوند و به محض اینکه توقف می کنید تا از نزدیک نگاه کنید، با شما راه می روند، به شما حمله می کنند. چه کسانی اصرار دارند که گاری شما را هل دهند. چه کسی، اگر میخواهید چیزی بخرید، دائماً میخواهید برند یا مدلی متفاوت از آنچه انتخاب کردهاید تبلیغ کنید.
کسانی که همیشه به ساعت ها نیاز دارند تا با محصول مورد نظر خود به صندوق برسند. جایی که تفتیش عقاید دارد خودش را می خورد و بنابراین به سیگار نیاز جدی دارد. اما گاهی اوقات شما باید به عنوان یک فرنگ آنجا باشید، آنها محصولات بیشتری دارند که ما فکر می کنیم ضروری هستند و در جای دیگر موجود نیستند.
هموطنان همیشه از خریدهای عجیب او شگفت زده می شوند. مانند یک ماشین چمن زنی، که اولین باری بود که به دهکده آمد، مردم نمی دانستند برای چیست.
سپس ماکرو. تفتیش عقاید همیشه آنجا را دنج و سرگرم کننده می یابد. خرید با آگاهی از این که همه چیز واقعا ضروری است، بدون خریدهای فوری، همیشه به لیست بچسبید، به خصوص همسر - لطفا عزیزم؟ Inquisitor همیشه قهوه ارائه شده را می چشید، بدون اینکه قصد خرید داشته باشد.
معمولاً خانم های خوب هستند که این را توصیه می کنند، یک تغییر خوب بین آن همه غذا و غیر خوراکی. و De Inquisitor صندوق را به خانم می سپارد. خیلی آهسته
سپس به مرکز خرید رابینسون که کمی دورتر است. جایی که The Inquisitor نزدیک ظهر است، بدون استثنا ابتدا برای خوردن می رود. KFC مورد علاقه است، در MK گاهی اوقات، Black Canyon اگر کمی گرسنه است، زیرا Inquisitor فکر می کند که بخش ها خیلی کوچک هستند. و گاهی اوقات، به پیشخوان غذای بومی در طبقه بالا می روند، جایی که عجیب ترین غذاها را آماده می کنند، امتحان کردن همیشه سرگرم کننده است.
رفتن به غذا آسان نیست. چون انبار تاپس مکه است. باید با شکم پر رفت. زیرا بدون استثنا بسیاری از خریدهای فوری. آه، پنیر گرویر. گودا! سلام، ژامبون! شکلات!
نان واقعی بیسکویت های غربی، حتی بلژیکی "Julien De Stropere". هوگاردن! استلا آرتوا!
سپس با یک ماشین کاملاً بار به خانه میآیید، محصولات یخچالدار فوراً از بین میروند، سپس کالاهای فروشگاه و سپس بقیه خریدهای خصوصی.
با این امید که بتوانم روزها متوالی غذاهای غربی بخورم، یک صبحانه خوشمزه بدون آن نوع "نان نیلوفر آبی". ساندویچ ژامبون. ساندویچ پنیر. ساخت هات داگ. از آنجا که کلم ترش کنسرو شده با خود آورده است، خردل نیز فراموش نشده است. ساختن کروک موسیو. بیکن نازک واقعی و ترد خوشمزه.
شراب، برای پخت و پز، اما زن گاهی یک یا دو لیوان از آن را می خورد.
سپس نوعی آشپزی دو روزه شروع می شود. تفتیش عقاید آن را دوست دارد، البته به سرعت آیسان. با موسیقی در پس زمینه. ظروف از کنارش می گذرند زیرا می داند که آنها هم می توانند در طول هفته ها لذت ببرند، غذاهای غربی با دو خانم من در خانه به خوبی پیش می رود. دخترش به خصوص آن را دوست دارد. بنابراین شستن ظروف به عهده آنهاست اما معمولاً مشکلی نیست.
و De Inquisitor - مدتها پیش - در یک فریزر خوب سرمایه گذاری کرد. اینجاست که ظروف آماده شده، یک انبار جامد پس از دو روز فعالیت سرگرم کننده است.
De Inquisitor این را مسلم میداند که هر از گاهی یک غذا اشتباه میشود. دفعه بعد بهتره موفق باشی علاوه بر این، این بسیار ضایع کننده نیست. تفتیش عقاید اکنون همان چیزی را که از همه گوشت ها می خواهد به دست می آورد: او گوشت، لبه های چربی را بریده، اما نه خیلی خسیس. و این به فریزر نیز می رود، آیسانیان فکر می کنند بهترین است: ، چربی و ، غضروف. و آنچه از آن باقی می ماند بعداً به سگ ها می رسد.
همین رسم برای ماهی و مرغ. همچنین سبزیجات، زیرا De Inquisitor هر چیزی را که «مشکوک» میبیند برش میدهد. قبلاً آن را به سطل زباله می رفت تا اینکه عشق آن را کشف کرد. و عصبانی بود هیچ ایرادی با آن وجود ندارد!
بنابراین آشپزی فراتر از یک سرگرمی است. انتخاب غذا برای چند روز، حتی هفتههای آینده، بسیار سخت است. این بلافاصله یک سفر است، گاهی اوقات حتی یک سفر سه روزه اگر تصمیم بگیریم به Udon Thani بریم.
خود بازپرس تعجب می کند که هر کس حدود پانزده سال پیش به او بگوید که غذای خود را آماده می کند دیوانه محسوب می شود.
ادامه دارد
برای تصحیح به جای ساکون ساکون نخون است
داستان درجه یک است خواندن آن لذت بخش است.
به هر حال در مورد عکس پیوست.
شما مرا به خاطر پول دنیا وارد چنین «کانال آبیاری» نمی کنید.
Mhwa. کانال آبیاری در انتهای محله ما ادامه مستقیم مخزن / آبشار / دریاچه ته نشینی است که منبع آب ما به آن متصل است. درست است، من آن را نمینوشم (به هر حال همسر و پسرم مینوشند)، اما به اندازه کافی برای دوش گرفتن/مسواک زدن دندانهایم خوب است. همچنین برای شنای خنک!
نه ممنون.
من فقط در مورد آبها یا کانالهای به اصطلاح «پاک» صحبت نمیکنم، که ممکن است «تمیز» به نظر برسند، اما شما هرگز نمیدانید چه حس دیگری در آنجا دارید و بلافاصله متوجه آن نمیشوید.
اگر بیشتر ببینم تایلندی به چه چیزی میپرد….
با ترشح از فاضلاب شروع می شود، کمی جلوتر کسی در حال شستن است، کمی جلوتر کسی در حال انجام نیازهایش است، کمی جلوتر مردم ظرف ها را می شستند و بعد شخصی نیز مشغول شستن لباس های هفتگی است. سپس در تخلیه فاضلاب بعدی هستیم و کل توالی دوباره شروع می شود، فقط ترتیب می تواند متفاوت باشد.
در همین حین با گروهی از کودکان روبرو می شوید که در آنجا شنای خنک می کنند. با یا بدون لباس مدرسه هنوز…
کانال آبیاری محله شما ممکن است هنوز یک «کانال تمیز» باشد، اما من آن را ندیدم….
در ضمن من از لوله آب خودمون نمیخورم چه برسه به اینکه مستقیم از همچین کانالی بنوشم.
البته دوش میگیرم ولی مسواک هم نمیزنم.
همسرم (و بقیه اعضای خانواده) از آن برای مسواک زدن و شستن دهانشان استفاده می کنند، اما من هم ندیده ام که آنها را بنوشند.
خوب، همه می پرند و شنا می کنند، و البته آنچه را که می خواهند می نوشند.
من فقط از طرف خودم صحبت می کنم.
باز هم برای خواندن عالی است و TopsMarket در رابینسون Sakon Nakhon نیز در اینجا مورد علاقه است. نان باگت خوشمزه و همچنین گیلاس زمانی که عرضه می شود (با "کریسمس" آنها بسیار گران بودند، اما به هر حال خریداری شدند). گیلاس ها مخصوصا خریدند چون نام خانوادگی ما Kers(s)en(s) است 😉
البته شما می توانید یک غذاساز با چرخ گوشت بخرید. سپس می توانید گوشت چرخ کرده را از هر گوشتی به میل خود درست کنید. به عنوان مثال، مرغ چرخ کرده در حال حاضر در هلند نیز تولید می شود. من فکر می کنم مرغ چرخ کرده قطعا یک موفقیت است، شما رافل مرغ می گیرید.
در مورد گوشت خوک، من فقط می توانم به سوسیس خوک فکر کنم. و در مورد چربی، اینجا جایی است که بیشتر طعم (ادویه) می رود. البته همیشه می توانید چربی را سرخ کنید، اما به هر حال از آن استفاده کنید.
گوشت چرخ کرده چرب را می توان در چربی خودش سرخ کرد و چربی بیش از حد را از آن خارج کرد.
موفق باشید آشپز
سلام بازرس
عاشق آن داستانهایی که انجام میدهید یا نمیکنید، باشید.
بله، زندگی اینجا کاملاً متفاوت است.
البته مردم هم چون از نظر شخصیتی نمیشه با هیچ غربی مقایسه کرد.
استرس از بین رفته است و اگر امروز نیاید، فردا یا………….
بسیار متفاوت از هلند، اما بله، این در "زمان کار" بود.
در واقع، گاهی اوقات دندان های خود را گاز بگیرید.
من در ابتدا با آن مشکل زیادی داشتم، اما فقط خودم را با این مشکل داشتم، بنابراین قطعاً 90٪ تخفیف دارم. 🙂
اما شما، هنوز چیزهایی وجود دارد که دریچههای شما به یک ریتم شدید تسریع میشوند.
با خواندن این مطلب به شما خوش می گذرد و ما مشتاقانه منتظر قسمت بعدی شما هستیم.
و وقتی همه اینها را خواندیم، همه میدانند که اگر در هلند / بلژیک میماندید، هیچیک از اینها کاملاً ممکن نبود.
فقط اون لباسایی که باید می پوشیدی
نه اینجا قشنگه
با درود،
لوئیز
این بار داستان نسبتاً گسترده در مورد آشپزی و خریدهای ضروری است. خواندم که گاهی تا شهر زیبای Udorn Thani می روید. در واقع همه چیز برای فروش و اقامتی دلپذیر وجود دارد. از آنجایی که بازار شبانه در مجاورت ایستگاه قطار به وجود آمده است، در عصر شلوغ تر است. من قبلاً در یک مکان دوچرخه مستقر می شدم و اجازه می دادم خیلی آرام در شهر بچرخد.
من یک بار "Udon-Supermart" را کشف کردم. مغازهای بود که چراغهایش خاموش بود (وقتی مشتری نبود) و با تعجب از قفل نبودن در، وارد اتاق تاریکی شدم که پیرزنی در حال بافتن بود! کل مکان پر بود از کابینت های بزرگ فریزر با درهای شیشه ای کشویی، ده ها ژامبون، پنیر، سالامی، واقعا همه چیز و فقط بین المللی، همه واردات، شما نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید و باید یک سرمایه گذاری بزرگ بوده است. . زمانی که بسیاری از سربازان آمریکایی هنوز در اودورن بودند، آن خانم تجارت را باز کرده بود. سپس کار بسیار خوب پیش رفت، اما وقتی چند سال پیش کارت Gouda خود را در آنجا خریدم، او گفت که به ندرت کسی به آنجا آمد، اما در واقع تقریباً غیرممکن بود که آن را پیدا کنم، حتی اگر در خیابان اصلی قرار داشت. آیا او هنوز آنجاست؟ اما واقعاً ارزشش را دارد و آنها تخفیف می گیرند زیرا او از دیدن کسی بسیار خوشحال است! اگر از ساخون، پل هوایی در Big C میآیید، از راهآهن عبور میکنید، از چراغ راهنمایی بعدی که به سمت راست به ایستگاه اتوبوس میپیچید، او جایی در سمت چپ بود، به دقت توجه کنید زیرا در غیر این صورت آن را نخواهید دید. دخترانم از من می خواهند که با آنها در Phon Charoen مستقر شوم. این نیز واقعاً Isaan است، اگرچه به دلیل همه مزارع لاستیک بسیار سبز است. بوئنگکان شهر خوبی است. اگرچه من یک "پینت" نمی نوشم و منظره تراس شما نیز "از آن شما" نیست، اما دوست دارم زمانی که در منطقه هستم از شما دیدن کنم. به خصوص به این دلیل که من عاشق "فلاندری" هستم.
هنوز وجود دارد اما با مجموعه ای بسیار محدود. اغلب بسته است اما با شماره تلفن روی پنجره ها و در صورت تماس در عرض 5 دقیقه می رسد.
باز هم یک داستان خوب که بلافاصله وقتی در آپارتمانمان در چیانگ مای هستم به من یادآوری می کند.
بنابراین من همیشه مجبورم برای شریک زندگیم و همچنین برای خانواده "هلندی" بپزم. ماکارونی، برنج هلندی سرخ شده و ... غذاهای بسیار ساده اما آنها را دوست دارند. ما همیشه از تاپس گوشت چرخ کرده می خریم زیرا من به گوشت چرخ کرده گل آلود از Tesco Lotus نیازی ندارم. تقریباً هر چیزی که من نیاز دارم را می توان در Tops، Tesco و Big C. Leek پیدا کرد، با این حال، یک مشکل است. من هرگز نتوانستم آن را در هیچ کجا پیدا کنم. مردم همیشه با یک نوع پیاز بزرگ وارد می شوند، اما واضح است که تره فرنگی نیست. من هر از چند گاهی از آشپزی لذت می برم و مخصوصاً وقتی می بینم که آنها از آن لذت می برند. و شستن؟ نه، من حتی نمی توانم این کار را انجام دهم، زیرا آنها می خواهند چیزی را پس بدهند. شیرین درسته؟
سلام Th
تره فرنگی در Makro یا Foodland.
ماکرو گوشت چرخ کرده خوشمزه ای هم دارد.
کوکزه.
لوئیز
TH.NL
تره فرنگی را می توان در کلان با نام انگلیسی leek یافت، گاهی اوقات به سختی به عنوان تره شناخته می شوند زیرا بسیار نازک هستند.
درود برت مپپا
در ترات واقعاً تره فرنگی در Makro وجود دارد، اما فقط در بسته های بزرگ. برای یک شخص خصوصی واقعا جالب نیست. با این حال، گاهی اوقات همسرم موفق می شود آن را در بازار پیدا کند!
بازپرس عزیز
شما می توانید واقعا زیبا بنویسید، پشمالو.
فقط این بار بخار بزرگی به سمت من آمد.
من به آن بخار می گویم: استکبار غرب.
ببين فكر كنم غذاي آيسان با كمي از برنج چسبنده باشه، خلاصه اين فلسفه درسته.
من مدت زیادی است که به آیسان (udon) می آیم مردم واقعاً نمی توانند ماکارونی را بپردازند، بله، وقتی در اطراف هستم، اما فکر می کنم این به این مربوط می شود که من حقوق بازنشستگی دارم.
به طور خلاصه: بگذارید آن مردم فقط غذای اسان خود را بخورند، من هم گاهی این کار را نمی کنم. (تو باید
خوب اگر شما از غرب بیایید، شاید ما خیلی خراب شده باشیم.
دوباره داستان عالی است، زیرا به مکان های مختلفی اشاره دارد که مردم در آن غربی هستند
می توانم غذا تهیه کنم، امیدوارم که اجازه داشته باشد چیزی را مورد توجه شما قرار دهد، بسته به اینکه به کجا سفر می کنید یا از کجا می روید، رستورانی در کام تا کلا وجود دارد که توسط یک آلمانی دوست و همسرش اداره می شود، جدا از غذاهای غربی این مرد متخصص در ساخت انواع سوسیس و کالباس است، با توجه به گواهی های آویزان شده روی دیوار، او این است: Meistermetzger، یا قصاب واجد شرایط، ما در 42 کیلومتری زندگی می کنیم، اما آن را به خرید معمولی خود تبدیل می کنیم، نان نیز در محل تازه پخته می شود. بنابراین پس از یک غذای دلپذیر، با رضایت از انواع سوسیس و نان به خانه برمی گردیم، آن را به عنوان تبلیغ تلقی نکنید، بلکه به عنوان کمکی برای مهاجران در آیسان که گاهی اوقات چیزی غیر از پاپایا پوک پوک برای صبحانه می خواهند.
ماه آینده نیز برای مدتی از منطقه مدیریت کامتاکلا بازدید خواهم کرد. میشه بپرسم اسم این آلمانی چیه و رستورانش کجاست؟ دوست دارم به رستورانش سر بزنم.
نگرانی های رستورانی که قبلا ذکر شد:
جورج و سوپاپورن مایر
137 moo 11
خام تا کلا
47250 ساکون ناخون
تلفن 082-1181598
در فصل بارانی، دوشنبه ها بسته است
امروز در جستجوی آن قصاب به سمت کامتاکلا می رویم! ما همه اطلاعات را منتقل می کنیم! به نظر می رسد این یک یافته بسیار دلپذیر است!
در فیس بوک: رستوران آلمانی خمتاکلا
در امتداد جاده 222
از Udon Thani در سمت چپ، یک تابلوی کوچک در امتداد جاده، در ابتدای خیابان وجود دارد: رستوران آلمانی با یک فلش.
تازه از خمتا کلا برگشتم.
استقبال خوبی از ما شد! بلافاصله یک تکه نان خودپز را با چند سوسیس خوشمزه سرو کنید تا با هم بچشید.
او فقط منوهای غربی روی کارتش دارد.
داده:
آقای مایر
137 متر مربع 00
082-1181598
او همیشه موجودی دارد، اما اگر چند روز قبل با او تماس بگیرید، آنچه را که می خواهید سفارش دهید درست می کند.
امیدوارم بتوانم در خدمت شما باشم!
ژان
http://www.isaanexpats.com/2012/german-restaurant-isaan-thailand/