یکی از دوستان خاطرنشان کرد: نظر در دفترچه خاطرات قبلی من مبنی بر اینکه من قصد داشتم به خواب زمستانی بروم همه چیز را پوشش نمی دهد. 

من فقط در 22 فوریه رفتم و سپس زمستان هلند رو به پایان است و بهار در 20 مارس نزدیک است. درست است. بنابراین تا حدی زمستان و قسمتی بیش از حد بهار است. خب دوباره اصلاح شد

جمعه: خداحافظ هلند سرد

هوا در هلند سرد است. بنابراین خوشحالم که می روم. در ایستگاه آپلدورن در حال یخ زدن بود. با قطار به Schiphol رفت. آنجا سوار هواپیمای خطوط هوایی مالزی به کوالالامپور شدم تا به بانکوک منتقل شوم. پرواز کاملاً انجام شد. تنها خوابیدن این بار حتی با یک قرص خواب کمی سخت بود.

شنبه: Jomtien

بانکوک دوباره به من لبخند می زند. او این کار را با پرتوهای شاد آفتاب انجام می دهد. پتوی گرمی که من را پوشانده است، پس از سرمای زمستان در کشور سرد اما بسیار زیبای ما، احساس خوشایندی است.

نکته خوب در مورد تایلند بلاگ نکات خوب خوانندگان است. بنابراین پس از رسیدن به سوارنابومی، به سمت سالن دوم مهاجرت رفتم. و در واقع، روحی در چشم نیست. صف های طولانی و زمان انتظار طولانی در سالن اول. در سالن دوم، شاید در 300 متری، تنها من بودم. من شمارنده‌هایی داشتم که همه چیز را مرتب کنم. من در کمتر از پنج دقیقه مهاجرت را پشت سر گذاشتم. بیشتر از این نگو چمدان هم خیلی سریع رسید. به سمت بار رفتم و دیدم که از آنجا می گذرد. چرا این هرگز در Schiphol کار نمی کند؟

چهره های خندان بیشتر در سالن ورودی ها، از جمله عشق من. بعد از 6 ماه، اتحاد مجدد خودش یک مهمانی است.

سپس با یک اتوبوس تور بزرگ به قیمت 135 بات برای هر نفر به سمت Jomtien بروید. البته من در "سه فیل" اقامت دارم، واحه ای از آرامش و اقامتگاه زیبا.

یکشنبه: پاتایا، چه اتفاقی افتاد؟

آخرین بار در سال 2011 در جومتین/پاتایا بودم. حالا داشتم چشمامو بیرون میکردم این دیگر شبیه پاتایا آن زمان نبود. در واقع، به طور کامل توسط گردشگران روسی تصرف شده است. می تواند سریع پیش برود.

و شلوغ، فوق العاده شلوغ. سواری در Songthaew از Jomtien به پاتایا در حال حاضر معمولا حدود یک ساعت طول می کشد. شاید 15 دقیقه برای آن. ترافیک در حالت سکون است. آهنگ‌ها پر شده‌اند، باز هم با روس‌ها، من به ندرت می‌توانم صندلی بگیرم. بوریس و تانجا، نسخه روسی Sjonnie و Anita، اکنون همسفران موقت تاکسی هستند. اوه اونا اذیتم نمیکنن چرا من؟ روس ها آنقدرها هم دیوانه نیستند و خانم های روسی با پاهای بلندشان به طرز دلپذیری دیدگاه من را روشن می کنند. فراموش نکنید که گورباچف ​​حتی توانست به جنگ سرد پایان دهد، پس باید چیزی برای ارائه داشته باشید. می توانید با جانشین او بوریس یلتسین یک نوشیدنی خوب ودکا و رقص بخورید، فقط از بیل کلینتون بپرسید، او هنوز در مورد آن صحبت می کند.

من علاوه بر روس ها، پاکستانی های زیادی هم می بینم یا هندی هستند؟ تفکیک آنها کمی دشوار است. آنها همچنین همه سبیل می پوشند. آنها ظاهراً می خواهند شبیه مادرشان شوند.

من را شگفت زده می کند که به ویژه روس هایی که در تعطیلات به اینجا می آیند یک کلمه انگلیسی صحبت نمی کنند. یک زن روسی در خیابان به دوست دخترم نزدیک شد. او می خواست پول، دلار از همه چیز را مبادله کند. او از دوستم پرسید: "Где я могу поменять деньги." او می خواست جواب "Когда банк курса" را بدهد، اما دوست من روسی صحبت نمی کند. اوه خوب، شما می توانید با دست و پای خود به دور بروید.

پس از خرید در Big C و خوردن دوباره یک غذای خوشمزه، شب جای روز را گرفت. شب‌های پاتایا معمولا طولانی است و روز بعد با بی‌رحمی آن را به شما یادآوری می‌شود. هنگام نوشتن این دفتر خاطرات، سرم مدام می‌کوبید.

دوشنبه: روز بعد

علاوه بر سردرد، برای بازگشت به روال عادی روزانه مشکل دارم. این در مورد تایلند بلاگ نیز صدق می کند. خوشبختانه، دیک منبع حمایت من است و تضمین می کند که خوانندگان مجبور نباشند از کرایه روزانه خود محروم شوند.

پس حالا بیایید دوباره انسان شویم. یک فنجان قهوه ممکن است در این مورد کمک کند.

19 پاسخ به "خاطرات یک مرغ برفی"

  1. مريم می گوید

    سال گذشته نیز در پاتایا قطعه‌ای درباره روس‌ها نوشتم و ممکن است برخی فکر کنند آنچه نوشتم کودکانه یا اغراق‌آمیز بوده است. اما در خیابان ها همه چیز تقریباً به زبان روسی است، کامیون ها به سمت Jomtien پر از آن افراد است. متاسفم که می گویم تنبل هستند زیرا آنها بی ادب هستند. البته هلندی ها هم خوب نیستند. اما افراد زیادی هستند که منتظر رفتن به جومتین هستند، تزاریناها به سادگی از کنار صف عبور می کنند و اولین نفری هستند که می نشینند، یا پدر جلوی آنها می ایستد تا کسی نتواند از آنجا عبور کند تا او و همسرش بنشینند. ما همیشه پاتایا را با همه رویدادهایش سرگرم کننده می دانستیم، اما دیگر پاتایا برای ما وجود ندارد. و من آن را از چندین نفر می شنوم. حتی تورگردان هایی هستند که پاتایا را از برنامه خود حذف کرده اند، 2 سال پیش حتی خیابان واکینگ استریت یک بار به دلیل مصرف الکل روس ها خشک شده بود. همچنین در خیابان واکینگ استریت که در آن دختران تایلندی کار می کردند، اکنون فقط روس ها را می بینید.

    ویراستاران اشتباهات تایپی را از متن شما حذف کرده اند و حروف بزرگ اضافه کرده اند: روس ها، پاتایا، جومتین و غیره. ممکن است دفعه بعد بخواهید خودتان این کار را انجام دهید. تلاش کوچک.

    • خان پیتر می گوید

      ماریکه، من قبلاً کمی با یک Songthaew از Jomtien به پاتایا سفر کرده ام. هیچ رفتار بی ادبانه ای از روس ها ندیده ام.
      در میان هر گروه جمعیتی، به ویژه در میان هلندی ها، افراد ضد اجتماعی وجود دارند. این معمولاً روسی نیست. شما نمی توانید همه را با یک قلم مو تار کنید، این نادرست است.

      • مريم می گوید

        بله، من با شما موافقم، همه، مهم نیست که از کجا آمده اید، شامل افراد شایسته و همسان می شود. اما تجربه ای که ما با آنها داریم مطمئنا مثبت نیست، هتل هایی وجود دارند که دیگر آنها را نمی خواهند، که چیزی می گوید، من یادم نیست 2 یا 3 سال پیش بود، 2 جوان روسی در ساحل جومتین بودند. روی صندلی ساحلی خود به ضرب گلوله کشته شدند. و البته پول زیادی هم می آورند. اما اگر با تایلندی صحبت کنید، این یک روس معمولی نیست که اینجاست، بلکه مافیا است. زیرا یک مرد معمولی در روسیه هنوز خوشحال است که غذا برای خوردن داشته باشید چه برسد به اینکه بتوانید به تایلند بروم. خیلی خوب است که همه می توانند در آزادی سفر کنند، اما من شخصا فکر می کنم که شما نیز باید رفتار کنید. و همچنین شهروندان خوب و بد در سایر شهروندان جهان وجود دارند. بنویس که تا چند سال دیگه اینجوری پاتیا از بین میره اصلا لازم نیست با من موافق باشی ولی من از تنها کسی که اینطور فکر می کنم خیلی فاصله دارم.

        • خان پیتر می گوید

          ماریکه، به نظر خودت خیلی زیاده روی می کنی و درست نیست. من فقط خانواده های روسی را می بینم و نه فقط مافیایی (به هر حال چگونه آنها را می شناسید؟ آیا آنها مخفف ماف را روی پیشانی خود خالکوبی می کنند؟). اگر از هموطنان روسی ما ناراحت هستید، نباید به پاتایا بروید. تایلند بزرگتر از پاتایا است.

      • جان گریپ می گوید

        @ کوهن پیتر
        تو کسی هستی که در بیابان گریه می کنی. با توجه به پاسخ‌های فراوان خوانندگانی که واقعاً از رفتار گستاخانه روس‌ها در پاتایا آزارشان می‌دهد به سل، فقط می‌توانم نتیجه بگیرم که شما هنوز از جت لگ رنج می‌برید، یا عینک اشتباه می‌زنید یا صرفاً رفتار شترمرغ از خود نشان می‌دهید.
        بعلاوه، من واکنش شما به ماریکه را کاملاً بی ادبانه می دانم و هیچ توانایی برای «تامین مالی از خود» نشان نمی دهید!

        ماریکه، من سال ها در پاتایا زندگی کرده ام و تجربیات شما با روس ها 100 درصد با واقعیت در پاتایا مطابقت دارد. متاسفانه!

        • خان پیتر می گوید

          @ نتیجه گیری مورد نظر خود را بگیرید. خنده دار است که روس ها در پاتایا از قبل جزو مراکشی های تایلند هستند. حالا یک پوپولیست دیگر تایلندی با پراکسید هیدروژن در موهایش و دایره کامل شده است.

          • جان گریپ می گوید

            @KuhnPeter

            پاسخ شما مورد توجه قرار گرفته است. خنده دار است که سردبیران سل، از همه مردم، قوانین خودشان را در مورد چت کردن یا پاسخ دادن به آن شخص نادیده می گیرند.
            در هر صورت، من به قوانین سل احترام می گذارم، و بنابراین آن را رها می کنم.

        • مريم می گوید

          Tjamuk عزیز، من شما را نمی شناسم و فکر نمی کنم نیازی به آن داشته باشم، زیرا واکنش و افکار شما مانند پیتر است. اگر زمانی برای مدت طولانی تری آنجا بمانید، ممکن است جور دیگری هم صحبت کنید.

          مدیر: متن حذف شد. احساسات روده ای بی ربط هستند.

      • f.franssen می گوید

        کاملا موافقم چه داستان یک طرفه و منفی که انگار در پاتایا و اطراف آن فرهنگ و طبیعت وجود ندارد.
        خوب، بیایید خودتان ببینید، از پاسخ شما متشکرم پیتر!

        فرانک اف

      • از پا افتادن می گوید

        البته ممکن است فقط من باشم، اما من تعداد بسیار کمی از روس های شایسته را در اینجا در Naklua/Pattaya ملاقات کرده ام!! مطمئنا نه در ون های حمام!! عریض بنشینید و دقیقاً همانطور که بلاگر دیگر گفته است!! در بین همه گروه های جمعیتی افراد بی ادبی وجود دارد، اما برای من واقعا روس ها کیک را می گیرند!!
        پاتیا، علیرغم پیشرفت‌های فراوان (ساحل تمیزتر!! ?? و محصور شدن مناطق برای شنا بدون اینکه اسکوتر آبی آنها را زیر پا بگذارد)، کاملاً در یک مارپیچ رو به پایین قرار دارد که بسیاری از مسافران یا بازدیدکنندگان زمستانی هوآ را تحت تاثیر قرار داده است. هین و غیره انتخاب کرده اند یا حالا، درست همانطور که دوست من می گوید، او نمی خواهد بعد از 30 سال تعطیلات اینجا برگردد!
        من الان 21 سال است که به اینجا می آیم و حالا که همه چیزهایی را که حتی از راه دور شبیه کار سال گذشته است کنار گذاشته ام، اکنون هر بار 6 ماه است که اینجا هستم و در پایان آوریل 2 ماه به هلند خواهم رفت. به مدت 2 ماه و به زودی. دوباره برگشت!! من با هلند داشتم!! متأسفم، این کشور فوق العاده ای است، اما علیرغم آنچه که اخیراً متوجه شدم، اینجا کاملاً در خانه احساس می کنم.
        گریتز
        پ.ن فقط یه بار اینجا با یه هلندی بی ادب آشنا شدم و گذاشتمش جای خودش!! همچنین ممکن است تصادفی باشد؟ همینطور چند تا منحرف واقعی، من فقط رفتم وگرنه برای این آقایان کاملاً اشتباه تمام می شد و آن موقع احساس دردسر نداشتم!!

    • فرانسوی می گوید

      مقاله خوبی است، کاملا موافقم که پاتایا اکنون باید پاتایسکی نامیده شود. اقامت در ساحل جومتین، فوق العاده و خوب است که با زبان روسی خود آشنا شوید. رانندگان تاکسی از سفرهای کوتاه امتناع می کردند، فقط می خواستند آن را با حداقل 200 بات انجام دهند.
      بسیار متفاوت از آنچه من به آن عادت کرده بودم، و دیگر برنمی گردد.

    • خان پیتر می گوید

      واقعاً می‌توانید از خود بپرسید که دنیا بیشتر از چه چیزی متاثر است، بسیاری از روس‌ها در یک استراحتگاه ساحلی یا مردم نابردبار؟

  2. رول می گوید

    Khun Peter، شما باید در مورد روس ها بهتر بدانید. بی دلیل نیست که سرویس مهاجرت محل زندگی و اقامت همه روس ها، به خصوص اقامت طولانی مدت را مشخص کرده است.
    البته خانواده های روسی هم هستند که اصلا شما را اذیت نمی کنند، جز اینکه با زبان سازگار نیستند یا نمی توانند انگلیسی صحبت کنند.
    من به مدت 5 سال با کمپر از طریق روسیه و اروپای شرقی سفر کردم، بنابراین روس ها را کاملاً می شناسم، اما آنچه در اینجا به هم ریخته است بهترین نیست.

    به هر حال، من این را پوچ می دانم که همه مغازه ها و در واقع همه چیز به زبان روسی ذکر شده باشد.فرانسوی ها عموماً انگلیسی صحبت نمی کنند، اما به جز چند رستوران فرانسوی در هیچ کجا چیزی به زبان فرانسوی ذکر نشده است.
    هفته گذشته در توککام بودم، فروشندگان قبلاً زبان روسی را برای فروش محصولات یاد گرفته اند، که حق آنهاست، اما فقط یک چیزی به انگلیسی بپرسید، چیزی به شما می گویند که باید انگلیسی، تایلندی-انگلیسی با سیب زمینی داغ در دهان باشد. .

    من خارج از پاتایا زندگی می کنم، اما اگر 2 سال دیگر ادامه پیدا کند، نقل مکان می کنم، این دیگر عادی نیست، مخصوصاً با روس ها، و آنها مطمئناً وحشی هستند، یک کلمه خوب صحبت می کنند و می فهمند، شما نمی خواهید بدانید چه چیزی است. می گویند و چقدر بی احترامی فکر می کنند، من دیگر به مرکز یا ساحل نمی روم، کمی جلوتر به سمت ساحل رانندگی می کنم، صبح زود خریدهایمان را انجام می دهیم، پس هنوز خلوت است.

    نمی‌دانم هنوز هم همین‌طور است یا نه، اما سال گذشته و سال قبل، بلیت‌های روس‌ها تا حدی حمایت مالی شد، فکر می‌کنم همچنین توسط دولت تایلند با همکاری فدراسیون روسیه. قبلاً دیده بودم، بلیط رفت و برگشت با Aeroflot از حدود 360 یورو، بر فراز آمستردام پرواز می کند. Aeroflot International یک شرکت بسیار خوب و قابل اعتماد است.

    مجری: حکم تبعیض آمیز حذف شد.

  3. مريم می گوید

    مجری: موضع شما روشن است. بدون تکرار لطفا

  4. جوپ می گوید

    من هم از زمستان سرد فرار کرده ام. من در 27 ژانویه به فرودگاه کرابی رسیدم که دوست دخترم مرا سوار کرد. ما خانه ای را برای مدت نامحدود اجاره کرده ایم زیرا نات (دوست دخترم) در ساحل آئو نانگ در یک فروشگاه ماساژ کار می کند.
    الان آنجا شلوغ است، ساعت 9 از خانه بیرون می آید و ساعت 7 می آید خانه. هنوز هم خوب است، حدود 800 حمام با پول انعام به دست آورده است. برای خوش اندام ماندن و خسته نشدن، یک دوچرخه خریدم، ما در Klong Haeng Ao Nang حدود 3 کیلومتر از ساحلی که او در آن کار می کند زندگی می کنیم. او با موتور دوچرخه می رود، من به ندرت یک تایلندی را با دوچرخه می بینم و قطعاً نه خانم ها، من اکنون تمام جاده ها و مسیرها را در شعاع 50 کیلومتری رکاب زده ام و به جاهایی آمده ام که در غیر این صورت هیچ فرنگی نمی رود. در اینجا در ساحل آئو نانگ، بیشتر گردشگران از روسیه و اسکاندیناوی و چند هلندی هستند.
    من اینجا هیچ روس مافیایی ندیدم، همشون آدم های مرتبی هستند، اکثرا بچه دارن. من فکر می کنم اینجا جایی برای افرادی که می خواهند مست شوند وجود ندارد و جایی برای نشان دادن جسارت آنها وجود ندارد. این یک مکان زیبا برای افرادی است که به آرامش و سکوت علاقه دارند و از ساحل لذت می برند، به غیر از بلوار دلپذیر با مغازه ها، رستوران ها و غذاخوری های فراوان. بدون کافه یا دیسکو، فقط سرگرم کننده است. من در 26 اسفند دوباره به خانه می روم، اما امیدوارم به زودی به این بهشت ​​برگردم. گر جوپ

  5. لی وانونشات می گوید

    من که مدت زیادی نیست در پاتایا زندگی کرده ام، اما هنوز هم هفته گذشته (از کوه چانگ) در پاتایا بودم (برای ملاقات زایمان با خانواده پدر جوان). حالا من ماشین شخصی خودم را می‌رانم، بنابراین مجبور نبودم از مشکلات ترافیکی شکایت کنم (تا حدی به دلیل انتخاب مسیر نزدیک).
    آن شب به پاتایا رفتم. پاها و ماهیچه های ساق پام هنوز از پیاده روهای تاسف بار آنجا کار می کنند. اما روس ها؟ چگونه می توان به کسی گفت که روسی (یا روسی) است؟ آنها قبلاً باید چیزی را به زبان روسی به یکدیگر بگویند و ظاهراً اغلب این کار را انجام نمی دهند و نه به صورت بی ادبانه. شاید آنها بیش از حد متوسط ​​نیاز به میخانه داشته باشند. من هرگز به آن یکی نمی روم. خوب - روز بعد بود - ساحل (ترجیحا) جومتین. جایی که عصر و صبح روز بعد غذا خوردم (در آدرسی که مدت هاست می شناسم): هیچ روسی برای دیده شدن یا شنیدن (حتی در ساحل).
    به طور خلاصه: پاتایا هنوز هم راه رفتن در آن دشوار است، آلودگی هوای بالایی دارد و من می‌توانم ادامه دهم، اما آیا اساساً از چند سال پیش تغییر کرده است؟ رستوران ماهی ژاپنی مورد علاقه من ناپدید شده است، اما احتمالاً نه به دلیل پیشروی روس ها، بلکه بیشتر به خاطر سیب زمینی سرخ کرده بلژیکی.
    در همین حین (به دلیل وجود چتر دریایی در دریا) در استخر استراحتگاهم در کوه چانگ شنا کردم. آن استخر شنا - قبلا - محتوای روسی بالایی داشت. پس چی؟ هلندی ها بدتر هستند، زیرا متأسفانه آنها را درک می کنم. آنها بدون وقفه درباره هیچ چیز مهمی غرغر می کنند. مطمئنم روس‌ها هم این کار را می‌کنند (و تایلندی‌ها)، اما من نمی‌توانم از گوش دادن به آن دست بردارم.

  6. مريم می گوید

    فقط پاسخ آخر من در مورد این موضوع.ما 10 سال است که به عنوان زوج به تایلند آمده ایم.ما همیشه 2 هفته به پاتیا و 2 هفته به چانگ مای می رفتیم.ولی 2 سال پیش گفتیم دیگر پاتیا نیست. بنابراین ما اکنون به همین سمت می رویم. روز به سمت شمال. ما در اینجا اوقات خوبی را سپری می کنیم. تا جایی که من می دانم این آخرین واکنش من به سل بود. ما در حال حاضر در تایلند هستیم اما متاسفانه ماه تقریباً به پایان رسیده است. پس به کشور سرد برگردیم.

  7. استفان می گوید

    چند هفته پیش در جومتین و پاتایا بودم. رفتار روس ها بسیار خوب بوده است. در واقع، آنها به ندرت انگلیسی صحبت می کنند. اگر کسی باشد که انگلیسی بسیار محدودی صحبت کند، انتظار دارد یک تایلندی او را کاملا و بلافاصله درک کند.

    من بیشتر از گروه چینی ها اذیت می شوم. آنها به هیچکس اهمیت نمی دهند. من برای اولین بار به Koh Larn رفتم. بسیاری از رستوران ها که تمرکزشان روی چینی است. شاید گاهی اوقات با صاحبان چینی. بیشتر شبیه غذاخوری هستند. وقتی گروهی از چینی ها غذاخوری را ترک می کنند، میدان جنگ را پشت سر می گذارند. اینجا و آنجا سطل های زباله بود. یک زن چینی فکرش را نمی‌کرد بهتر از این که کودک 4 ساله‌اش را بردارد و او را در سطل زباله ادرار کند.

    سال گذشته این را در یک پرواز تجربه کرد: یک چینی برای چند دقیقه در راهرو ایستاده بود و دندان هایش را مسواک می زد.

    تجربه در رستوران Magic Food در فرودگاه بانکوک: یک چینی با صدای بلند سوپ خود را می خورد. ناگهان ممکن است تکه ای از استخوان را در دهان خود احساس کند. فقط آن را روی میز تف کرد.

  8. an می گوید

    ما به تازگی پس از گذراندن 3 هفته فوق العاده و گرم در شمال پاتایا به خانه برگشتیم. هتل ما یک واحه بود، در باغ نمی توانستید تصور کنید که یک بار بیرون از دروازه، خود را در میان شلوغی وحشتناکی بیابید. در واقع، پاتایا دیگر واقعاً سرگرم کننده نیست و این فقط به خاطر گردشگران روسی نیست، اگرچه آنها به دلیل رفتار اجتماعی کمترشان قابل توجه هستند. پاتایا قبلاً در طول روز شلوغ است و برای مثال در عصر بازدید از یک غذاخوری خوب یک فاجعه کامل است. خیابان ها شلوغ هستند، درست مانند اتوبوس های بات، هیچ راه عبوری وجود ندارد.
    به شدت توصیه می شود: بعد از ظهر به مرکز خرید رویال گاردن بروید و سپس در تراس بیرونی Foodwave (طبقه سوم) با یک آبجو خنک خوب و مثلاً یک قسمت اسپرینگ رول بنشینید.
    احتمالاً می‌توانید با اقامت در آنجا برای شام، گردش را کامل کنید، فقط کافی است از بین مجموعه‌های بزرگ انتخاب کنید، سفارش دهید و همه چیز به زودی برای شما آورده می‌شود. فوق العاده آرام و ارزش تکرار دارد.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم