با گوز چه کاری می توانید انجام دهید؟ نویسندگان بزرگ، از کارمیگلت گرفته تا وولکرز، آن را می دانستند. اما همچنین فردی در لائوس…

باهوش ترین باشید! این چیزی است که کارآفرین در مقالات شوخی شینگ نیان می خواست. او یک گل رز را به مشتری نشان داد و پرسید: آیا گل رز من زیبا نیست؟ و بوی خیلی خوبی داره!» مشتری بوی گل رز و pssst را حس کرد! جریانی از آب روی صورتش؛ این یک کار احمقانه بود

ها ها! من تو را فهمیدم! مشتری گفت: "در واقع." «تو خیلی باهوشی.» «و چه کسی باهوش‌ترین کشور است؟» «زینگ نیان، تو باهوشی، اما باهوش‌ترین آنها واقعا شینگ مینگ است.»

بعداً یکی از دوستان وارد شد. لاتسامی. شینگ نیام گفت: "سلام، دوست." 'من میخواهم به تو چیزی نشان بدهم. دوربین دوچشمی. آن را روی چشمان خود قرار دهید و ناگهان همه چیز بسیار نزدیک به نظر می رسد.» لاتسامی دوربین دوچشمی را گرفت و روی صورتش گذاشت. او به سمت تپه ها نگاه کرد و مطمئناً می توانست هر درخت را به وضوح ببیند. لاتسامی گفت: متشکرم و دوربین دوچشمی را پس داد.

شینگ نیان به صورت لاتسامی نگاه کرد و به سختی توانست خنده را مهار کند. شینگ نیان آینه ای به او داد. دور چشمش دایره های سیاه داشت ها ها! من تو را فهمیدم! لاتسامی گفت: «در واقع. «تو خیلی باهوشی.» «و چه کسی باهوش‌ترین کشور است؟» «زینگ نیان، تو باهوشی، اما باهوش‌ترین آنها واقعا شینگ مینگ است.»

برای سیوث هم اتفاق افتاد. و او همچنین با "Xieng Nyan، تو باهوشی، اما باهوش ترین قطعا Xieng Mieng است" پایان داد.

Xieng Mieng! همیشه اون لعنتی….

این ژینگ مینگ مرا بیمار می کند. من این رقم را بررسی خواهم کرد و خواهیم دید که چه کسی باهوش ترین است. بعد همه می دانند که من باهوش ترینم...» مدت ها به این موضوع فکر کرد. آها! الان میدانم. و سپس خواهیم دید چه کسی باهوش ترین است.

یک سطل بادام زمینی پخته خورد! همسرش گفت: بادام زمینی آب پز شما را گاز می دهد، اما دقیقاً منظور این بود. او یک لوله نگهدارنده بامبو را گرفت، یک باد در آن گذاشت و خیلی سریع آن را بست. و سپس در راه روستایی که Xieng Mieng در آن زندگی می کرد.

او باید از هفت رودخانه عبور می کرد و وقتی به روستا نزدیک شد خسته و گرم و تشنه بود. مردی به سمت او آمد. مسافر خوش آمدید. از دور می آیی؟ بیا با من یک فنجان قهوه بنوشیم.»

Xieng Nyan از قهوه تازه و قوی لائوس لذت می برد. "تو در دهکده ما چه کار می کنی؟" "من می خواهم شینگ مینگ را ملاقات کنم." "اوه؟ آیا می‌خواهی با او تجارت کنی؟» «من در روستایی دور از اینجا کارآفرین هستم و بسیار باهوش هستم. اما مردم مدام می گویند که Xieng Mieng از من باهوش تر است. حالا من اینجا هستم تا با او شوخی کنم.»

مرد مهمان نواز پرسید: چگونه؟ آیا این لوله بامبو را می بینید؟ من با این کار Xieng Mieng را مسخره خواهم کرد. آن را باز می کنم و اجازه می دهم که Xieng Mieng آن را بو کند. به نظر شما چه چیزی در آنجا وجود دارد؟

ژینگ نیان خندید: «نمیدونم.» «گوز من!» آیا در آن لوله نفس کشیدی؟ پس شما واقعاً پسر باهوشی هستید. اما کی این کار را کردی؟» «در خانه من، آنجا.» «خیلی وقت پیش بود. مطمئنی هنوز بو میده؟ شاید هوا رفته است!» شینگ نیان گفت: «فکر نمی‌کنم.

من آن را به خطر نمی اندازم. فکر کن چقدر مسخره ای اگر بگذاری شینگ مینگ بوی بد بدهد و بوی بدی ندهد! فکر می‌کنم الان باید آن را بو کنی.» ژینگ نیان گفت: «تو آنجا نکته ای داری.» و لوله را باز کرد. او آن را بو کرد و صورتش از بدبختی درهم رفت. «بله، بله، آن گوز هنوز آنجاست.» مرد دیگر خندید: «ها ها...». میدونی الان من کی هستم؟ من شینگ مینگ هستم، باهوش ترین مرد کشور. من قطعا از شما باهوش تر هستم!

ژینگ نیان به روستای خود بازگشت و می دانست که شینگ مینگ واقعاً باهوش ترین مرد کشور است.

منبع: Lao Folktales (1995). ترجمه و ویرایش Erik Kuijpers.

5 پاسخ به ""در لوله بامبو چیست؟"; یک داستان عامیانه از داستان‌های عامیانه لائوس

  1. لود می گوید

    همیشه برای لبخند خوب است اریک، این داستان ها.

    • اریک می گوید

      لود، ترجمه این کتاب های قدیمی هم لذت بخش بود! "قصه های عامیانه..." مجموعه ای است که شامل 21 قسمت به تنهایی درباره هند است. جزوه ها همه مربوط به دهه 70 هستند و اگر صفحه به صفحه آنها را با نوار پهن به هم نمی چسباندم، از بدبختی به هم می ریزند...

      • راب وی. می گوید

        کار خوبی بود، بازم ممنون اریک.

        و برای کسانی که با این داستان آشنا هستند، درست است، یک نسخه تایلندی نیز وجود دارد:
        https://www.thailandblog.nl/cultuur/sri-thanonchai-aziatische-tijl-uilenspiegel/

        • اریک می گوید

          راب وی، بله، آن کتاب هنوز در قفسه است، به زبان انگلیسی. من می توانم از انگلیسی و آلمانی به خوبی ترجمه کنم، اما این کار از زبان فرانسه و تایلندی بسیار دشوارتر است. خوشحالم که شما و تینو از تایلندی مراقبت می کنید، برای زبان فرانسه از خواهر آموزش دیده ام کمک گرفته ام.

          اما تینو و شما قبلاً به اندازه کافی با آن شرور برخورد کرده اید، من از این کار خودداری می کنم. اتفاقاً به زودی چیزی در راه است ...

  2. فرانک اچ ولاسمن می گوید

    من از آن داستان های عامیانه بسیار لذت می برم. آنها بسیار "ساده" اما بسیار زیبا هستند! متشکرم. HG.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم