که به طور منظم در تایلند بیایید یا زندگی کنید، بدون شک تعجب خواهید کرد که تایلندی ها به این راحتی دروغ می گویند. چرا چنین است و آیا دلیلی برای آن وجود دارد؟

دروغ گفتن یک ویژگی نسبتاً بد در جامعه ما است که واقعاً به محبوبیت شما کمک نمی کند. حتی طبق معیارها و ارزش‌های مسیحی ما یکی است منطقه که مثلاً معادل دزدی است.
شاید فکر کنید که تایلندی ها ذهنیت مشکوکی دارند زیرا به راحتی دروغ می گویند. اما اینطور نیست. استفاده تایلندی از دروغ برای جلوگیری از درگیری است، چیزی که از فرهنگ تایلندی سرچشمه می گیرد

از درگیری جلوگیری کنید

تایلندی ها دروغ گفتن را برای جلوگیری از درگیری قابل قبول می دانند. آنها احساس می کنند دروغ گفتن بهتر از آزار دادن یا توهین به کسی است. یک تایلندی دروغ را مذموم نمی داند، بلکه بیشتر آن را ابزاری برای جلوگیری از مشکلات می داند.

حتی یک ضرب المثل تایلندی وجود دارد که به طور تقریبی ترجمه شده است، می گوید: "اگر یک دروغ می تواند مانع از آسیب رساندن به کسی شود، پس دروغ بهتر از حقیقت است."
ممکن است این موضوع برای شما عجیب یا ریاکارانه به نظر برسد، اما به یاد داشته باشید که مردم تایلند نیز بسیاری از جنبه های فرهنگ ما را درک نمی کنند.

از دست دادن چهره و آبرو

یک تایلندی اهمیت زیادی برای جلوگیری از "از دست دادن چهره" قائل است. از دست دادن صورت مساوی از دست دادن عزت و عزت نفس است، چیزی که یکی از مهمترین جنبه های زندگی برای یک تایلندی است. در واقع، جنبه "از دست دادن چهره" در فرهنگ تایلندی آنقدر مهم است که برخی از تایلندی ها ترجیح می دهند بمیرند تا از دست دادن چهره.

مردم تایلند به یکدیگر احترام می گذارند و انتقاد از دیگران را ضروری نمی دانند. یک تایلندی هر چقدر هم که فقیر باشد، مردمی مغرور و همچنین بسیار ملی‌گرا هستند. به خصوص بودیسم، خانواده سلطنتی و خانواده نهادهایی هستند که تایلندی ها از طریق آنها احساس ارتباط زیادی می کنند. به عنوان یک فرد خارجی، هرگز این اشتباه را نکنید که از این موضوع انتقاد کنید. آنها آنقدر برای یک تایلندی مهم هستند که بلافاصله احترام یک تایلندی را از دست می دهید.

سلسله مراتب

تایلندی ها دوست دارند به فرهنگ خود پایبند باشند زیرا متقاعد شده اند که این امر انسجام و همبستگی را در جامعه تایلند تضمین می کند. تایلند سرزمین آزادی است. به معنای واقعی کلمه قابل درک است. قوانین بسیار کمی در تایلند وجود دارد. با توجه به ساختار اجتماعی جامعه سلسله مراتبی، قوانین تعامل و رفتار متقابل از قبل تعیین شده است و علیرغم فقدان قوانین واقعی، کارها به آرامی پیش می رود. از هرج و مرج نظم ایجاد می کند.

تعدادی از قوانین رفتاری مهم:

  • همیشه دوستانه و مودب بمانید، از دیگران در جمع انتقاد نکنید.
  • صدای خود را بلند نکنید، عصبانی شوید یا بر سر دیگران فریاد بزنید.
  • عدم تمایل به ناامید کردن کسی، تلاش برای ایجاد احساس خوب در دیگران.
  • عدم نشان دادن احساسات یا محبت در جمع؛
  • پذیرش و احترام به سلسله مراتب در جامعه تایلند (والدین و معلمان)؛
  • اجازه دهید هر کس ارزش خود را داشته باشد.
  • از هیچ چیز کار بزرگی نکنید (مهم نیست - مای پن رای).

از ناامیدی بپرهیزید

از آنجایی که جلوگیری از از دست دادن صورت برای یک تایلندی بسیار مهم است، آنها همچنین هر کاری که می توانند انجام می دهند تا به دیگران صدمه نزنند یا توهین کنند. این با اجتناب از ناامیدی شروع می شود. برای آن همه چیز مجاز است، از جمله دروغ. به زبان ساده: تایلندی ها دروغ می گویند تا دیگران را ناراحت نکنند.

یک کلیشه معروف داستان در مورد درخواست مسیر از یک تایلندی است. به عنوان یک گردشگر، وقتی از یک تایلندی برای راهنمایی در خیابان بخواهید، او همیشه شما را به جایی هدایت می کند، حتی اگر مسیر اشتباه باشد. او نمی خواهد اگر راه را نداند از او ناامید شوید. علاوه بر این، او نمی خواهد با گفتن اینکه نمی داند شما را ناامید کند. ما می توانیم فرستادن شما را به جایی به دروغ تعبیر کنیم. تایلندی ها آن را نوعی «مهربانی» می دانند. از او کمک می خواهید و او نمی خواهد شما را ناامید کند. این که وقتی کاملاً در مسیر اشتباه قرار می گیرید، همچنان خواهید بود، در این مورد مهم نیست.

الکل و فوران های آتشفشانی

وقتی موارد فوق را در نظر می گیرید، می توانید بگویید که تایلندی باید همیشه خودداری کند. عصبانی نشوید و هیچ احساسی نشان ندهید، به لبخند زدن ادامه دهید. این معمولا کار می کند، تا زمانی که از یک محدودیت عبور کند. سپس فوران می کند و تایلندی ها نیز جنبه دیگری دارند، یعنی جنبه بسیار خشن.
ترکیب تایلندی و الکل بنابراین نیز بسیار تاسف بار است. الکل تضمین می کند که همه بازدارندگی ها حذف می شوند، سپس احساسات مهار شده مانند یک فوران آتشفشانی ظاهر می شوند. اکثر اعمال خشونت آمیز در تایلند تحت تأثیر الکل و/یا مواد مخدر انجام می شود.

برای تنظیم

برای یک فرنگ، باید برخی از این قوانین را بدانیم تا از رفتار ما شرمساری جدی برای یک تایلندی جلوگیری کنیم. توهین، فریاد زدن یا عصبانی شدن در ملاء عام برای یک تایلندی بسیار مضر است و می تواند منجر به عواقب گسترده ای شود. فقط به عنوان یک هشدار، یک گردشگر آلمانی که در ترافیک به یک تایلندی انگشت وسط می داد، در دم توسط تایلندی مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

همانطور که مناسب است

تایلندی ها مشکل چندانی با دروغگویی ندارند و این را وسیله ای قابل قبول برای ناامید نکردن شما یا ایجاد احساس خوب در شما می دانند. همانطور که قبلاً نوشتم، قوانین کمی در تایلند وجود دارد و مردم تایلند نیز می‌خواهند قوانین رفتاری را همانطور که مناسب است اعمال کنند. اگرچه دروغ را اختراع نکرده اند، اما آن را آسان می دانند. چیزی که با توجه به دیدگاه های غربی خود درک و پذیرش آن را دشوار می دانیم.

نکته جالب دیگری در مورد "حقیقت در تایلند” در این وبلاگ به زبان انگلیسی.

58 پاسخ به “آیا تایلندی ها دروغ را اختراع کردند؟”

  1. سایبر می گوید

    مقاله خوبی البته ما از قبل می دانستیم ...... و من هرگز دروغ نمی گویم !!!

  2. پیم می گوید

    اکثر 1 فهلنگ فکر می کنند هیچ قانونی وجود ندارد.
    مخصوصا توریست.
    من اغلب از این یکی خجالت می کشم.
    وای اگر آنها بتوانند از این در برابر 1 فهلنگ استفاده کنند، ناگهان هزاران خط وجود دارد.
    هرگز گواهینامه رانندگی خود را تحویل ندهید و همیشه بلافاصله با 1 وکیل تماس بگیرید.
    اگر مشکلی با همسایگان شما وجود دارد، تا جایی که می توانید حرکت کنید.
    من چند بار شاهد این جور چیزها بوده ام، آنها هم می توانند خوب شلیک کنند و هم مسلح هستند.

  3. کتابدار کشتی می گوید

    آیا می توانم بلافاصله به تایلندی که انگشت وسط را به من می دهد شلیک کنم؟ چون اونوقت سرم شلوغه یا این امتیاز فقط برای تایلندی های همیشه دوستانه، شیرین، مودب و با فرهنگ محفوظ است.

  4. دوست می گوید

    فری باید کمی تطبیق پیدا کنی

    • فرانکی می گوید

      من این تجربه را دارم که فقط پول مهم نیست، که در مورد من برای همسرم مهم است که شخصیت خوبی داشته باشی یا نه، به عبارت دیگر اینکه آیا شما آدم خوبی هستید، این تنها چیز است و پول در درجه دوم اهمیت قرار دارد. .

  5. استفانی می گوید

    من اینو نمیدونستم ولی عالیه

  6. دارکو می گوید

    این در واقع همان چیزی است که وجود دارد یا یک تفاوت فرهنگی است که افراد کمی غربی می توانند آن را درک کنند. بنابراین بلافاصله به این ویدیو فکر کردم:

    http://www.youtube.com/watch?v=3wGBl2eoz_4

    مردی که همسر تایلندی خود را به وطن خود می آورد و در نهایت معلوم می شود که این خانم نیز با مردان دیگر در تخت مشترک است. او مدام اصرار می کند که این کار را نکرده است، اما دروغ یاب غیر از این می گوید ... اتفاقاً آن مرد هم یک تخم مرغ آب پز است.

    • جانی می گوید

      دارکو،

      باز هم، این یک تقلب جدی است. این چیزی غیر از دروغ گفتن به نفع خودت است.

  7. رابرت می گوید

    تضاد با هلند، در صورت امکان، حتی بیشتر از تضاد با غرب به طور کلی است. من زیاد سفر کرده‌ام و در کشورهای مختلف زندگی کرده‌ام، اما «مستقیم بودن» در هلند بر همه چیز برتری دارد. به نظر می رسد که همه آسیب ها، بی ادبی ها و بی ادبی ها موجه است زیرا "حداقل من صادق هستم". در سایر کشورهای غربی، مردم با یکدیگر بسیار کمتر مستقیم و با درایت رفتار می کنند، به عنوان مثال نزدیک ترین کشورها بلژیک و انگلیس هستند. من می‌بینم که هلندی‌ها اغلب با این مشکل دارند (می‌شنوم «حضورها، پشت آرنج‌هایشان، منافقان و دروغ‌گویان») و تفاوت در نحوه رفتار تایلندی‌ها با یکدیگر یک کابوس مطلق برای اکثر مردم هلند است.

    • فردیناند می گوید

      بله در واقع، نه همیشه، اما اغلب آن "کابوس مطلق". من مدام به این نگرش در این وبلاگ دست و پا می زنم که شما باید این را به عنوان یک تفاوت فرهنگی ببینید و اینکه یک نگرش بدتر از دیگری نیست، فقط متفاوت است.

      اما من معتقدم که بی صداقتی، بی صداقتی، دروغگویی در هر فرهنگی اشتباه و آزاردهنده است. هر چه سس فرهنگی روی آن ریخته شود و هر چقدر هم خنده دار و زیبا توضیح دهید، اشتباه است.
      درست مانند اعتیاد به الکل، پرخاشگری، عدم تحمل نسبت به سایر گروه های جمعیتی (BKK نسبت به آیسان) عدم صداقت. شما می توانید همه چیز را از فقر، مذهب، تفاوت های فرهنگی توضیح دهید، آنها فقط ویژگی های شخصیتی آزاردهنده ای هستند که ظاهراً در برخی مکان ها بیشتر از جاهای دیگر رایج هستند.
      آن لبخند ابدی و مای قلم رای مدتهاست که مرا تحت تاثیر قرار نداده است، بلکه باعث ایجاد شک می شود. اعتماد اغلب خیانت می شود.

      تجربه گاهی حق حرف زدن را می دهد و همیشه به معنای نگرش منفی نیست. اینجا همیشه آفتاب نیست، برعکس. برای بسیاری از مردم، اقامت طولانی‌تر در تایلند (نه یک تعطیلات سطحی با پول کافی در جیب شما و با تیم خودتان) به معنای تجربه‌ای نگران‌کننده، ناامیدی و بدبختی فراوان است. هیچ افسانه شیرین تایلندی در برابر آن کمک نمی کند.
      تایلند سرزمین پر از سانوک و امکانات، اما همچنین سرزمینی از دام ها و سوء استفاده های شدید،

  8. جانی می گوید

    در واقع رابرت، ما قطعا برعکس هستیم. تای ند نیز در واقع نمی تواند. حتی دو فرد بسیار صمیمی و توسعه یافته هم به تلاش بسیار زیادی نیاز دارد تا تعادل برقرار شود.

    به نظر من برای هلندی‌ها خیلی آزاردهنده است که قسمت بالا را نمی‌فهمند، بنابراین عروسک تایلندی آنها همیشه در ابتدا دروغ می‌گوید (خانم‌ها متاسفم) اما به هلندی‌اش دروغ نگفته است. شما باید آنها را ببخشید و مهمتر از همه توضیح دهید که ما طور دیگری تربیت شده ایم. بله، آنها واقعاً رک گویی هلندی ما را دوست ندارند. در واقع، من واقعاً نمی فهمم که یک هلندی با یک تایلندی چه می خواهد یا برعکس. من فعلاً جنسی و پول را از داستان حذف می کنم، این در حال حاضر بی ربط است.

    • دارکو می گوید

      آیا طبیعت انسان این نیست که اغلب به دنبال پیچیده یا غیرممکن باشد؟

      اگر یکی بگوید کاری انجام نمی شود یا نمی تواند انجام شود، می تواند برای طرف مقابل تلاش کند. علاوه بر این (حتی اگر در نهایت نتیجه ای نداشته باشد) داشتن رابطه با فردی که کاملاً با شما متفاوت است باید جالب باشد.

      • آلبرتو می گوید

        من با یک زیبایی تایلندی رابطه دارم.
        ما هر دو حدود 30 سال سن داریم و او در NL کار می کند و من نیز او را در اینجا ملاقات کردم.
        البته ما با هم فرق داریم، اما فکر می کنم این یک چالش است. و در واقع رابطه را جالب می کند. او دیوانه من است و مطلقاً دنبال پول من نیست زیرا بیشتر از من درآمد دارد ;) ..
        هیچ وقت اینقدر مورد ناز و نوازش یک زن نبودم!
        زنان و مردان مختلفی در هر کشوری در جهان وجود دارند.
        ما نمی توانیم همه را با یک قلم مو تار کنیم. هر زن تایلندی متفاوت است!
        چگونه می توان گفت که در نهایت با یک زن تایلندی کار نمی کند؟
        این در مورد شخص است. با یک زن عادی با وجودی عادی آشنا شوید!
        بنابراین من نمی فهمم که پیرمردهای ثروتمند از بانکوک یا هر کجا که همسر هستید، یک "میزبان" بسیار جوان درست می کنند، می توانید انتظار داشته باشید که فقط به پول شما مربوط می شود و فقط بدبختی را بر سر خود می آورید.

    • فردیناند می گوید

      "عروسک تایلندی" فعلی من و همچنین سابق تایلندی من (در حال حاضر بهترین دوست) قطعا هرگز دروغ نگفته اند. تقریباً همیشه به زبان هلندی مستقیم و کاملاً واضح است که آنها چه می خواهند و چه نه
      بسیاری از زنان، دقیقاً به دلیل همین صراحت، صراحت و صداقت، تماس با یک فالانگل را به رابطه با یک شریک ماچو تایلندی اغلب غیرقابل اعتماد ترجیح می دهند. و نه فقط در مورد پول.
      علاقه متقابل به یکدیگر معجزه می کند.زنان تایلندی اغلب می توانند و مایلند (به طور مشترک) از شریک زندگی خود مراقبت مالی کنند. امور مالی را مدیریت کنید و اغلب از آن مراقبت کنید. اخلاق کاری بهتر، قابل اعتمادتر و وفادارتر از همتای تایلندی خود و نه چندان بد برای کمک اقتصادی در یک رابطه خوب با فالنگ او.
      گاهی اوقات هیچ چیز خانواده به نفع شما نیست، بلکه اول فقط خانواده خود شماست.

      شریک زندگی من کارهای خانه، کودک و کار را در شرکت خودش انجام می دهد. 200% تعهد و ورودی. هنوز وقت و انرژی برای سانوق خانگی در عصر باقی مانده است

  9. سام لوی می گوید

    «صدای خود را بلند نکنید، عصبانی شوید یا بر سر دیگران فریاد بزنید».

    وقتی تایلندی‌ها زمزمه می‌کنند، می‌توانی آن را در فاصله 500 متری بشنوی، وقتی آنها در فاصله 1000 متری عصبانی هستند. به من اعتماد کنید، آنها می توانند کاملا کلامی باشند. من خودم یک بار تجربه کردم.

    در مرکز خرید مایک؛ به اطراف نگاه کردم و پشت ویترین مغازه ای با ساعت و غیره ایستادم. چیزی نگفتم یا چیزی نپرسیدم و بعد از چند دقیقه راه افتادم. آن مرد - یک کاتویی، حداقل یک پسر با لباس زنانه - این را خیلی دوست نداشت و به من حمله کرد. ظاهراً آن روز چیزی نفروخته بود.

    چگونه به نام بودا ممکن است چنین فردی چنین شغلی پیدا کند؟

    • در حال ویرایش می گوید

      من قصد لنگ بودن ندارم، سام. اما در پاتایا و برخی از مراکز توریستی دیگر اوضاع کمی متفاوت است….

      • سام لوی می گوید

        من قصد ندارم احمق باشم، سردبیر. اما من تمایل دارم با شما موافق باشم. برداشت های من بر اساس تجربیاتی است که به ویژه در پاتایا داشته ام.

        اکنون فهمیدم که پاتایا تایلند نیست، بلکه باید بیشتر به عنوان یک "محصور تحت فرمان خدا و فرمان" در تایلند دیده شود. در واقع ممکن است اوضاع با بقیه تایلند متفاوت باشد.

  10. هانس ون موریک می گوید

    من الان بیش از 13 سال است که در تایلند زندگی می کنم و هرگز با تایلندی که دروغ نگوید برخورد نکرده ام!!!
    به بچه های تایلندی در اوایل دروغ آموزش داده می شود. حرص، خسیس، بی ادب، بدون آداب سفره، غیر قابل اعتماد، تبعیض آمیز، احمقانه و گاهی خطرناک.
    با این حال، من اینجا در تایلند را خیلی دوست دارم... یک کشور زیبا، غذای خوب، دمای عالی... همین! من خودم مجرد هستم و جرات ازدواج با یک تایلندی را ندارم.
    امضا کننده زیر…یک والدین مجرد با یک پسر 18 ساله.

    • فرانکی می گوید

      حرص، خسیس، بی ادب، بی ادب، غیر قابل اعتماد، تبعیض آمیز، احمقانه و گاهی خطرناک... همین!
      باور نکردنی است، فقط برای غذای خوب، درجه حرارت و برای زنان زیبا که در تایلند هستید، غم انگیز است، تنها چیزی است که می توانم به آن بگویم. من با یک زن تایلندی ازدواج کرده ام که به او احترام می گذارم و او و خانواده اش به من احترام می گذارند، دروغ نیز در فرهنگ لغت آنها وجود ندارد زیرا آنها از آن متنفرند، صراحت و صداقت مهم است. من دوستان تایلندی اینجا دارم و آنها خوشحال هستند که من آنچه را که فکر می کنم می گویم و کلمات را خرد نمی کنم. چرا همیشه منفی نگر باشید، من فکر می کنم شما فقط می خواهید به تنهایی زندگی کنید و می خواهید طرز فکر و عادات زندگی خود را به تایلندی ها تحمیل کنید و نمی خواهید به اشتراک بگذارید، شما فقط در تایلند زندگی می کنید و نه در هلند یا بلژیک (من من خودم بلژیکی هستم، شاید ما نسبت به هلندی‌ها تحمل‌تر و راحت‌تر سازگار هستیم). من در تایلند زندگی می کنم و متاهل هستم و هرگز درگیری نداشته ام. مثبت و مهربان بودن هیچ هزینه ای ندارد و عشق زبان همه کشورهاست.

      • در حال ویرایش می گوید

        این عالی است که شما آن را فرانکی ریزه کاری می کنید. ظاهراً برخی افراد نیز در ایجاد تمایز مشکل دارند.

        البته این امکان وجود ندارد که همه تایلندی ها با تصویر هانس مطابقت داشته باشند. این همان کلیشه ای است که همه هلندی ها بخیل هستند و همه بلژیکی ها احمق.

        وقتی اینطور تعمیم می دهید باید به خودتان هم نگاه کنید.

      • آلبرتو می گوید

        این در واقع بسیار منفی است (این نیز یک کلیشه برای هلندی است که البته برای همه صادق نیست).
        همه چیز به این برمی گردد که هر فردی متفاوت است. در هر جای دنیا.
        من فکر می‌کنم مشکل برخی از غربی‌ها این است که ناخودآگاه به تایلندی نگاه تحقیر آمیز نداشته باشند، زیرا او از یک کشور "فقیر" آمده است. همدیگر را برابر ببینید و به یکدیگر احترام بگذارید. آن وقت خواهید دید که در ازای آن چه احترام زیادی می گیرید.
        ما تفاوت های فرهنگی داریم اگر در سازگاری با فرهنگ دیگری مشکل دارید، آیا ارزش این را دارد که در کشور دیگری زندگی کنید؟

        ((من قبلاً تجربه خود را با دوست دختر تایلندی ام در بالا توضیح داده ام.))

    • در حال ویرایش می گوید

      به نظر من گذاشتن یک برچسب روی 65 میلیون نفر کار درستی نیست. آیا همه هلندی ها خوب هستند یا بد؟ این خیلی آسان است.

    • meazzi می گوید

      هانس، من خودم نمی توانستم آن را بهتر خلاصه کنم.

      • در حال ویرایش می گوید

        Meazzi یا Roon، آیا در واقع چیز خوبی در مورد مردم تایلند وجود دارد؟ آیا واقعا هیچ چیز و هیچ کس از تایلندی نیست؟ نه حتی کودکان و نوزادان؟

        آیا خودتان کامل هستید؟

        خواهش میکنم جواب درست و حسابی بدید چون از گلایه شما در این وبلاگ خسته شدم.

        اگر سهم شما فقط شامل ناله کردن و منفی بودن است، خودتان یک وبلاگ راه اندازی کنید. سپس شما تمام روز داستان می نویسید که چقدر تایلندی ها فاسد هستند. به نظر من این یک آرامش است. مزیت دیگر این است که می توانیم از شر نق زدن شما خلاص شویم.

        • meazzi می گوید

          منظورم فقط خانومای خوشبخته بچه ها و بچه ها هنوز بی گناهن.موفق باشی عمو پدرخوانده

      • هانسی می گوید

        برای فیلیپین:
        منظورتان از دروغگویی یا شمردن طمع، خسیس، بی ادبی، بی ادبی، غیر قابل اعتماد، تبعیض آمیز، احمقانه و حتی گاهی خطرناک است.

        • meazzi می گوید

          خوب هانس، من چیزی در این مورد نمی گویم، زیرا ویراستاران پا به پای خود گذاشته اند، علاوه بر این، نجابت یک مفهوم گسترده است، شما می توانید در مورد آن بحث کنید.

          • هانسی می گوید

            کمی ظرافت بیشتر هرگز نمی تواند به پاسخ آسیب برساند.
            و تعمیم ندهید. من فکر می کنم این همان چیزی است که ویراستاران به آن اشاره می کنند. اما اگر نه، لطفا من را تصحیح/تکمیل کنید.

            ببینید، در زیر لیستی که شما لیست می کنید، می توانم چند نفر از هموطنان را نیز رتبه بندی کنم.
            اما خوشبختانه نه همه هلندی ها.

            همچنین نظر هانس ون موریک را خیلی کلی می‌دانم، اما تعدادی از مردم تایلند از یک محیط خاص مطمئناً زیر بار آن خواهند رفت.

    • مارتین می گوید

      نمی توانم بفهمم چرا ویراستاران چنین نظراتی را در سایت می گذارند. این داستان هر بار یکسان است، فقط شایعات کوچک منفی از طرف فالان ناامید که قادر به ملاقات با یک زن خوب تایلندی نیست.
      بیشتر مسافران پاتایا. مدت زیادی است که در تایلند زندگی می کنم، اما هیچ تایلندی تا به حال انگشت وسط خود را بلند نکرده است، فقط برخی فرنگ ها این کار را انجام می دهند. و یک تایلندی دروغ نمی گوید اما همیشه تمام حقیقت را نمی گوید، این چیز دیگری است.

      سرمقاله; سعی کنید داستان های مثبت تری نسبت به این نوع پست ها ارسال کنید.

      متن به دلیل استفاده از الفاظ ناسزا توسط ویراستاران اصلاح شده است.

      • در حال ویرایش می گوید

        مارتین عزیز، می توانم ناراحتی شما را تصور کنم. من هم از نق زدن های منفی فرنگ «ناامید» خسته شده ام. مادر عاقل من همیشه می گفت: یا کاری می کنی، یا می پذیری، اما ناله نکن.

        خوشبختانه، افراد زیادی نیز وجود دارند که برای برجسته کردن طرف مقابل زحمت می کشند.

        یک درخواست از شما، لطفا از این به بعد از زبان عادی استفاده کنید. شما دقیقاً همان فرنگی را انجام می دهید که از شما متنفر است و رفتار نامناسبی دارد.

        • مارتین می گوید

          سردبیر عزیز از این به بعد سعی می کنم جلوی خودم را بگیرم. اما اگر شما هم مثل من برای مدت طولانی در تایلند زندگی کرده اید، این که همیشه تعدادی از چهره ها وجود دارند که چنین مزخرفات پوپولیستی را بیرون می دهند، بسیار آزاردهنده است. و این بار چیزی که یکی از هانس ون موریک در پاسخ می دهد و چند چهره دیگر به دنبال آن بسیار بد بود.
          با عرض پوزش، قبل از پاسخ دادن، یک دوره خنک کننده طول می کشد.

          • در حال ویرایش می گوید

            خوب، عذرخواهی پذیرفته شد

      • کلاس می گوید

        یک تایلندی دروغ نمی گوید البته کمی اغراق آمیز است، اما من از تجربه با دوست دخترم می دانم که آنها حقیقت را کمی به نفع خود خم می کنند. و حتی اگر در مورد گذشته او بپرسید، یافتن حقیقت واقعی همیشه سخت است، او نمی خواهد چیزی را به من بگوید که من دوست ندارم، اما اساساً حقیقت را می گوید. اما حتی یک تایلندی همیشه همان خطوط کلی و کمی نکات مثبت و منفی را بیان نمی کند، شما در نهایت آنچه را که می خواهید بدانید، می دانید. و همچنین اغلب هیچ چیزی گفته نمی شود، حتی اگر شما فقط می توانید ببینید / متوجه شوید که چیزی وجود دارد…… نه هیچ چیزی عزیزم…. اما در این صورت صبر یک فضیلت است، وقتی دوست دخترم موضوع را بررسی کرد به طور خودکار صحبت می کند و شما کم و بیش خواهید شنید که چه چیزی در آنجا بود. گاهی اوقات کنار آمدن با او دشوار است، اما من فقط می دانم که او هرگز دروغ و تقلب نمی کند.

  11. دیرک دو نورمن می گوید

    آسیایی ها فرهنگ شرم دارند، هیچ چیز بدتر از از دست دادن "چهره" نیست. با این حال، غربی ها دارای فرهنگ احساس گناه هستند، به همین دلیل است که مردم از آن استفاده کامل می کنند. به عنوان مثال، در حال حاضر یک بنیاد جهان سومی وجود دارد که سعی می کند زمانی که ما مدت زیادی زیر دوش می مانیم، احساس گناه به ما بدهد! همچنین در این وبلاگ گاهی اوقات با رگه هایی از چنین احساس گناه مواجه می شوید. این ترکیب از فرهنگ‌ها گاهی اوقات می‌تواند در صورت کمبود دانش اولیه، دم‌نوشی سمی ایجاد کند. گراهام گرین، کارشناس آسیا، می گوید: «شرق شرق است و غرب غرب است و هرگز این دو به هم نخواهند رسید». اما این در دنیای بدون گردشگری و اینترنت بود.

    چیزی که من را به طور کلی شگفت زده می کند، فقدان بینش در مورد تفکر آسیایی (از جمله تایلندی) هلندی ها است، در حالی که ما برای بیش از 400 سال به شکل گیری آن قسمت از جهان کمک کرده ایم. آن دانش کجا رفته است؟

    • استیو می گوید

      پاسخ خوبی از دیرک. من فقط آخرین مورد را پیدا نمی کنم. تعداد کمی از مردم تایلندی را درک می کنند. شما باید حداقل تایلندی صحبت کنید و فلانگ های زیادی وجود ندارند که بتوانند این کار را انجام دهند

    • هانسی می گوید

      من فکر نمی‌کنم ایجاد احساس گناه در کسی ربطی به فرهنگ احساس گناه داشته باشد.

      به نظر من، فرهنگ احساس گناه بیشتر به تقصیر گرفتن مربوط می شود، جایی که شما مقصر هستید، حتی اگر شخص دیگری هنوز این را نمی داند.

      فرهنگ شرم بیشتر بر این اصل استوار است که چه چیزی نمی داند، ضرری ندارد، حتی اگر از بانک دزدی کرده باشید.

      اما شاید موضوع خوبی برای یک موضوع باشد.

  12. هانسی می گوید

    نقل قول کردن
    حتی یک ضرب المثل تایلندی وجود دارد که به طور تقریبی ترجمه شده است، می گوید: "اگر یک دروغ می تواند مانع از آسیب رساندن به کسی شود، پس دروغ بهتر از حقیقت است."
    نقل قول کردن

    و وقتی دروغ به حقیقت می پیوندد، یک فالنگ دوچندان صدمه می بیند.

    من تعجب می کنم که چگونه یک تایلندی به این نگاه می کند.

    • جانی می گوید

      هانسی،

      این چیزی است که شما می نویسید. این به دلیل تفاوت فرهنگی است. چیزی که تایلندی ها درست می دانند برای هلندی کاملاً اشتباه است. بنگ آن پس از آن است. اما اگر ابتدا به خوبی درک کنید که چگونه و چرا تایلندی ها فکر و عمل می کنند، سپس به خوبی درک می کنید که چگونه کار می کند. ناگهان می بینید که آن دروغ ها آنقدرها هم بد نبودند. آنها از یک قلب خوب تایلندی آمدند.

      من همچنین مطمئن هستم که دوست پسر یا دوست دختر تایلندی شما هرگز، هرگز نخواسته به شما صدمه بزند. اگر آن شخص می دانست که چگونه برای یک فرد هلندی کار می کند، آن دروغ هرگز وجود نداشت. این کشور متفاوتی است و خواهد ماند، ما هلندی ها باید خود را وفق دهیم. حتی با مواردی از این دست.

    • کلاس می گوید

      من این تصور را دارم که یک تایلندی به آینده نگاه نمی کند، بلکه مربوط به زمان حال است.
      تقریباً در مورد همه چیز همینطور است، پس انداز نکنید، الان مقدار زیادی غذا بخرید اما اینکه برای مدت طولانی خوب نمی ماند، بعداً مورد توجه قرار می گیرد، اکنون به تحریف حقیقت، اما اینکه بعداً ظاهر می شود، توجه نمی شود.
      در اصل، نیت خوب است، فقط درک آن دشوار است….. ما اغلب بلژیکی ها را درک نمی کنیم و این خیلی نزدیک تر است.

  13. در حال ویرایش می گوید

    موافقم، تفاوت ها در تایلند در حال حاضر آنقدر زیاد است که نتیجه گیری دشوار است. حتی در آیسان تفاوت های فرهنگی در هر شهر و منطقه وجود دارد. اما باز هم، در هلند نمی‌توانید همه زلاندی‌ها، فریزی‌ها، لیمبرگرها، برابندرها را با یک قلم مو تار بزنید. مثل این است که همه آنها یکسان رفتار می کنند. چقدر می توانید کوته فکر باشید که فکر کنید همه ذهنیت یکسانی دارند.

  14. در حال ویرایش می گوید

    بله، اما سوال این است که آیا آنها می خواهند تلاش کنند؟ اغلب بیان ناامیدی است. آنها به دنبال تفاوت های ظریف نیستند. علاوه بر این، آنها همچنین باید در آینه نگاه کنند. اغلب یکی باعث تحریک دیگری می شود.

    • فردیناند می گوید

      اگر همه افراد در این وبلاگ فقط به روشی ظریف پاسخ دهند، ممکن است کمی خسته کننده شود؟ «تضادها» واکنش‌ها را برمی‌انگیزد و گاهی بحث را زنده می‌کند، به شرطی که با هم مودب باشیم.
      اما من کی هستم، که ویراستاران آن را به دلیل "استفاده بیش از حد صریح از کلمات" در تلاشی معصومانه برای روشن شدن تصحیح کردند. (مشکلی نیست، همه درک می کنند).
      وبلاگ (برخلاف دیگران) همچنان جالب است.

      • در حال ویرایش می گوید

        فردیناند، نظرات شما را با علاقه خواندم. مانند همه نظرات من، این یک نظر است نه نظر. خیلی خوب. من سعی می کنم در جایی خط بکشم زیرا انتخاب کلمات برای نشان دادن چیزی می تواند خیلی واضح باشد. شما از نظر ارتباطی به اندازه کافی قوی هستید که بتوانید آن را به طریق دیگری روشن کنید.

        • فردیناند می گوید

          همانطور که گفته شد: اصلاً اشکالی ندارد. حق با شماست، بیایید آن را مدنی نگه داریم. در ضمن، من از هیچ آسیبی آگاه نبودم، حتی یادم نمی‌آید دقیقاً چه بود، احتمالاً یک نظر جنسی کاملاً واضح، که فکر می‌کردم با متن مناسب است.
          باز هم، وبلاگ مجموعه ای سرگرم کننده و جالب از نظرات و تجربیات است. من فکر می کنم شما برای این سرگرمی وقت و انرژی زیادی صرف می کنید، همه احترام می گذارند. فکر می کنم خیلی ها از آن لذت می برند. البته افراد شرور حرفه ای وجود دارند، اما اکثریت به معنای خوب هستند.
          در هر صورت، من یک خواننده و گاهی یک نظر دهنده باقی می مانم (امیدوارم بر استفاده از کلمات کنترل داشته باشم).
          موفق باشید و احتمالاً از طرف خیلی ها، از تلاش شما متشکرم. باز هم بابت توضیحی در مورد پیشینه Khun Peter و Hans Bos متشکرم

  15. فردیناند می گوید

    خب پس بیایید امتحانش کنیم آیسان، بدون انواع نوار، اما خانواده از یک پس زمینه معقول. در کنار بازاری که در مورد آن است (و همچنین خانواده خودتان بودن) در بازار صحبت کنید.
    او به دیگری می گوید؛ فرزندی که به تازگی متولد شده است X با تعجب می پرسد، چگونه می توانید چنین مزخرفاتی بگویید، شما قبلاً خانواده را بهتر می شناسید؟
    "او" با تعجب بیشتر پاسخ می دهد، "البته می دانم که این درست نیست، اما مشکل چیست، هنوز داستان خوبی است"

    سال‌ها زندگی در آیسان، فارغ از اینکه فقیر یا ثروتمند، مرد یا زن، با هر محیط و کارکردی باشد، دروغ و تقلب (به همدیگر، نه فقط یک فالنگ) خیال‌پردازی و غیبت کردن، نوعی طبیعت دوم است.
    باز هم نگویید که تعمیم می‌دهد، تجربه‌ای است که من با بسیاری از آشنایان، دوستان، خانواده، همسایه‌ها در مغازه‌ها، شرکت‌ها، شهرداری و غیره دارم.
    و مطمئناً همانطور که در مقاله بالا توضیح داده شد، همیشه با نیت خوب و با هدف جلوگیری از درگیری (بازنمایی به همان اندازه تعمیم یافته و رمانتیک از فرهنگ تایلند) نیست، بلکه اغلب کاملاً بدخواهانه است و قصد دارد به شخص دیگری آسیب برساند.
    فالنگ ناامید؟ بله گاهی اوقات ! چون من این کشور و بیشتر مردم را دوست دارم. همانطور که اغلب گفته شده است، تفاوت های فرهنگی همه چیز را توجیه نمی کند. ویژگی های شخصیتی آزاردهنده و بد در هلند و تایلند همچنان آزاردهنده است.
    حیف است که در این وبلاگ همیشه گفته می شود که اگر فالنگ باید خود را تطبیق دهید، اینجا به سادگی متفاوت است. دروغ، دزدی، تقلب و پرخاشگری در همه جا اشتباه است و هر سس فرهنگی که روی آن بریزید آزاردهنده است.
    درست مانند هلند، با وجود آب و هوا، در تایلند همه چیز آفتابی نیست و جامعه تایلند دارای جنبه های بسیار ناخوشایندی مانند فساد، غیرقابل اعتماد بودن و خشونت است. حتی اگر از کشور و «آزادی» که ما آنقدر برای ما ارزش قائل هستیم لذت می برید (و متأسفانه این برای همه صدق نمی کند، قطعاً برای طبقه پایین جامعه صدق نمی کند)، همیشه مجبور نیستید همه چیز را توجیه کنید.

    اشاره کرد که تجربیات من از چندین سال در بانکوک مثبت تر بود. تحصیلات، شغل و غیره با این موضوع ارتباط خواهد داشت.

    این داستان که تایلندی ها بسیار صلح آمیز هستند و می خواهند از درگیری اجتناب کنند نیز نسبی است. من تایلندی های زیادی را می شناسم که یک فیوز بسیار کوتاه دارند، هر چقدر هم که غیرمنطقی باشد، رفتاری وحشتناک تهاجمی دارند. در اینجا منظورم در رابطه با یک فالنگ نیست، بلکه تایلندی ها با یکدیگر هستند.
    سوء استفاده جدی در ازدواج، خشونت خانگی، اختلافات تجاری یا بیش از 100 حمام بسیار رایج است.
    برای یک آیسانر (در واقع اغلب مست) غیرعادی نیست که مشکلات خود را در داخل یا خارج از خانه با تفنگ یا قمه حل کند. پلیس اغلب به این پاسخ می گوید: «خب، تا زمانی که مرگی وجود نداشته باشد، ما ترجیح می دهیم دخالت نکنیم».
    جوانان 14 ساله در مدارس حرفه ای اسلحه را در جیب خود دارند و اغلب از آن استفاده می کنند. واکنش معلمان در اینترنت، اوه خوب ما مشکل را می دانیم اما آنها به ما شلیک نمی کنند.

    و احترام به پدر و مادر؟ بسیار محدود. والدین در اینجا حتی نسبت به غرب کنترل کمتری بر فرزندان خود دارند. مخصوصا پسرها آزادی کامل دارند و راه خودشان را می روند، بچه های 13 و 14 ساله شب ها در خیابان ها راه می روند، 100 کیلومتر با موتورسیکلت های خود در آن طرف خیابان مسابقه می دهند و مطلقاً نمی توانند با انتقاد مقابله کنند.
    همچنین اینجا در یک روستای کوچک. کودکان دزدی می کنند و سالمندان را آزار می دهند.
    باندهای یک روستا در روستای دیگر ویران می کنند، سالخوردگان و به اصطلاح روسای دهکده ها مورد خنده قرار می گیرند. الکلی های 14 ساله مستثنی نیست، مامان و بابا نمی توانند (یا نمی خواهند) کاری انجام دهند.
    پست بانکوک در مورد تجاوزهای (گروهی) در دبیرستان ها را بخوانید. پسران 14 ساله متاسفانه به حرف والدین گوش نمی دهند.

    احترام ?بله دختران نسبت به پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگشان. اما این بیشتر به ظلم و سوء استفاده (در هر زمینه) مربوط می شود تا احترام.

    یک واکنش منفی دیگر از یک فالنگ ناامید؟ نه، متاسفانه تجربیات و مشاهدات از نزدیک. و البته برای همه و همه جا صدق نمی کند. به طور کلی، اینجا زندگی بسیار خوبی باقی می ماند، اگرچه اغلب باید دنیای خود را بسازید، چیزهای زیادی را قورت دهید و بپذیرید.
    اما توضیح همه چیزهای منفی بر اساس تفاوت های فرهنگی و نگاه کردن به عینک های رز رنگ و توجیه آنها کمکی نمی کند. اشتباه اشتباه است.

    هر کس باید برای خودش در محیطش حساب کند، و تا زمانی که مثبت باشد، ما اینجا می مانیم و از آزادی (نسبی) و اغلب از افراد خوب و روابط خود لذت خواهیم برد. در نهایت خودمان انتخاب می کنیم.
    و همچنین تعداد زیادی تایلندی وجود دارند که می توانید با آنها علنی و صادقانه و بسیار صریح برخورد کنید.
    اگرچه برخی چیزها (خارج از محیط اطراف شما) مانند بودیسم، خانواده سلطنتی و انگشتان بلند پا تابو باقی می مانند.

    به اندازه کافی ظریف؟؟ ویراستاران حق دارند تایلند لزوما بدتر یا بهتر نیست، فقط متفاوت است. اما فقط نامیدن چیزها به نام آنها (گاهی اوقات) حداقل به تسکین آن کمک می کند.

    • Jحیف که در این وبلاگ همیشه گفته می شود که اگر فالنگ باید تطبیق داد

      در هلند نیز می‌خواهیم خارجی‌ها با آداب و رسوم و فرهنگ ما سازگار شوند و نه برعکس. این در مورد تایلند نیز صدق می کند و من در مورد جنبه های منفی صحبت نمی کنم. چیزهای اشتباهی که شما به معنای واقعی کلمه توصیف می کنید در تعدادی از محله های کارگری هلند نیز رخ می دهد. اما پس از آن شما در مورد کمتر از 1٪ از جمعیت صحبت می کنید. اون هم تایلند نیست؟

      • هانسی می گوید

        [نقل قول]
        در هلند نیز می‌خواهیم خارجی‌ها با آداب و رسوم و فرهنگ ما سازگار شوند و نه برعکس.
        [نقل قول]

        این یکسان سازی است، نه ادغام، که همه ما در مورد آن صحبت می کنیم.
        فقط به معانی در فرهنگ لغت نگاه کنید.

        • قلعه می گوید

          موافقم، اما ما داریم به یک کشور جهان سوم پول می آوریم. و اغلب خارجی هایی که به NL می آیند برای دریافت پول بیرون می آیند. و همانطور که همه می دانند، پول بسیار مهم است.

      • فردیناند می گوید

        بله کاملا درست است. با محیطی که در آن زندگی می کنید سازگار شوید. همچنین در مورد مشکلات ترک ها و مراکشی ها در هلند بیشتر و بیشتر درک کنید.
        آنچه را که فکر کردم گفتم، شرم آور است که سردبیران و برخی نویسندگان اغلب با عینک های رنگی و عاشقانه راهنمای سفر نگاه می کنند.
        درست مانند NL، سوء استفاده های واقعی در TH وجود دارد. همیشه نباید آنها را تحت پوشش تفاوت های فرهنگی توجیه کرد.

        بعضی چیزها در هر فرهنگی اشتباه است. شما مجبور نیستید خود را با آن وفق دهید. شما می توانید با آن مبارزه کنید، به خصوص اگر به فکر کشور و مردم باشید.

        وبلاگ های کمی در مورد هائیتی وجود دارد. اگر نخواهید خود را با فرهنگ خشونت و پرخاشگری در آنجا تطبیق دهید، هیچ کس مشکلی ندارد. درک بیشتر برای سوء استفاده در تایلند اغلب انتظار می رود.

        فساد، پرخاشگری، سوء استفاده، غیرقابل اعتماد بودن، تقلب و دروغگویی (حتی اگر توضیحات خوبی برای آن دارید) نداشتن اخلاق کاری (اینجا داره خاکستری میشه، اما من میتونم کتابی در مورد تجربیات خودم بنویسم، اما این کار رو نمیکنم چون تجربیاتم وجود داره) در حال حاضر بسیار زیاد) اعتیاد به الکل، خشونت و غیره را نمی توان با کلمه تفاوت فرهنگی توجیه کرد. و من مطمئناً نمی خواهم خود را با آن وفق دهم، حداکثر یاد بگیرم که با آن کنار بیایم و در صورت امکان، با نگرش خودم این چیزها را بدتر نکنم.

        و همه این موارد ذکر شده در تایلند، به ویژه در ایسان (به دلیل فقر یا هر علت دیگری) در کمی بیش از 1٪ از جمعیت رخ می دهد. به عنوان یک متخصص تایلند، ممکن است سردبیران با من موافق باشند؟

        اتفاقاً، من کاملاً درک می‌کنم که ویراستاران، به‌عنوان علاقه‌مندان به تایلند، هدف خود را متوازن کردن عبارات منفی گاهی اوقات بسیار اولیه اغلب «بازیگران پاتایا» با تصویری بسیار یک‌طرفه از تایلند قرار داده‌اند. در غیر این صورت چیزی از این وبلاگ باقی نمی ماند.

        اما در تایلند خورشید همیشه نمی تابد و در فصل بارانی عینک آفتابی صورتی ام را برمی دارم و همچنین چیزهایی را می بینم که من به عنوان یک فلانگ نمی خواهم با آنها سازگار شوم. ظاهراً من به عنوان یک هلندی معمولی، خوش رفتارتر هستم.

        اتفاقاً من نه یک هلندی هستم، نه یک اروپایی، نه یک آسیایی، فقط یک شهروند جهان هستم و نمی خواهم بگذارم درک من از خوب و بد توسط یک فرهنگ محلی دیکته شود. برخی چیزها جهانی هستند.

        • کیز می گوید

          فردیناند، اینجا هم کلمات را درست از دهان من بیرون آوردی. من فکر می کنم شما واقعاً ایده بسیار خوبی از نحوه قرارگیری چنگال در ساقه دارید. تجزیه و تحلیل های تیز. واقع بینانه، بدون قضاوت مستقیم.

  16. فردیناند می گوید

    علاوه بر این، یک امر رایج دیگر. آیا تا به حال دیده اید که تایلندی به انتقاد بپردازد؟ جایی که "ما" به عنوان "مردم هلند" دوست داریم خود را تازیانه بزنیم، یک تایلندی فراتر از این نمی رود، "بله ممکن است حق با شما باشد، اما ما سال هاست که این کار را انجام می دهیم". او لبخند می زند و همان جا را ادامه می دهد، به خصوص اگر انتقاد از طرف خارجی باشد.

    (خنده دار؟) "Mai pen rai" اغلب به معنای "مهم نیست" است.

    اما این یک تعصب خسته کننده است. اما از من انتظار می رود که به طور روزانه با آن سازگار شوم. که اتفاقاً بسیار خوب کار می کند. چیزهای بیشتری در زندگی ام وجود دارد که نمی فهمم. و با این حال ادامه می دهم و از آن لذت می برم.

    همیشه سازگار نباشید. گاهی اوقات من در اطراف آن قدم می زنم، و این مزیت است، که احتمالاً می توان در اینجا بهتر از NL انجام داد، جایی که شما باید با همه چیز سازگار شوید. (اکنون دوباره وبلاگ NL را در سرتاسرم می بینم؟)

  17. فردیناند می گوید

    دروغ = اختلاف در تفسیر است

    آنچه من اغلب از رابطه و تجربیات خود در نزدیکی خود متوجه می شوم این است که یک تایلندی "پرسش" نمی کند. اگر یکی از دوستان یا اعضای خانواده تماس گرفته باشد یا به آنجا مراجعه کرده باشد، اغلب نیمی از داستان را متوجه می شوم.
    اگر بپرسید چیزی دقیقاً چگونه کار می کند، یا دقیقاً چه چیزی گفته است، یا یک قرار ملاقات دقیقاً چگونه کار می کند، معمولاً پاسخ «نمی دانم، او این را نگفته است» دریافت می کنید.
    به عنوان یک تایلندی، اگر طرف مقابل به تنهایی چیزی نگوید، به سادگی سؤال نمی کنید.

    اشتباهی که بعداً به عنوان یک فالنگ مرتکب می شویم، بیشتر اصرار می کنیم و به زور جواب می دهیم. سپس چه اتفاقی می افتد (راضی کردن، اجتناب از ناامیدی؟) شریک زندگی شما تفسیر خود را از آنچه اتفاق افتاده است ارائه می دهد. چیزی ساخته شده فقط برای پاسخ دادن. دروغ گفتن ؟

    • هانسی می گوید

      شما می نویسید که اغلب فقط نیمی از داستان را می شنوید.
      در آن صورت، به نظر من، اطلاعات مخفی است.

      یا می توانید یک داستان کامل را بشنوید، اما جزئیات کمی. ظاهراً شنونده به آنچه گفته شده علاقه چندانی نداشته است.
      شخصی که دوباره در مورد آن سوال می پرسد (یعنی شما در این مورد) این تصور را برایش ایجاد می کند که او فقط نیمی از داستان را می شنود.

      سوال پرسیدن بی معنی است. در فرهنگ ما، هنگام پرسیدن سوال اضافه می‌کنید که فقط با نیمی از گوش گوش می‌دهید، زیرا آنقدرها اهمیت نمی‌دهید.

      یا اشتباه می بینید؟

      • فردیناند می گوید

        نه، هیچ چیز دریغ نمی‌شود «مردم» فقط فکر می‌کنند پرسیدن بی‌ادب است. اگر طرف مقابل به میل خود چیزی به شما نگوید، واضح است که او آن را نمی خواهد و شما بیشتر از این نپرسید. این اغلب منجر به سوء تفاهم می شود، زیرا هرکس پس از آن بر تفسیر یا سوء ظن خود تکیه می کند.
        به عنوان مثال، قرار ملاقات با یک تایلندی می تواند بسیار نامشخص باشد، هیچ کس دقیقاً کجا و چه زمانی را نپرسیده است. بسیاری از توافقات "مبهم" هستند.

        جدا از این واقعیت که سوال "W" (چرا، کی، کی، کجا) همیشه در تایلند مشکل است. اغلب درک نمی شود که چرا ما اینقدر دقیق و آزاردهنده هستیم.
        میتونه شخصیت من باشه اما همه دوستان فلانگ من این مشکل را می دانند

        • کلاس می گوید

          من می توانم 100٪ موافقم. بعد از مکالمه تلفنی بین دوست دخترم و پدر و مادرش، گاهی اوقات می پرسم که آیا آنها چیز جدیدی دارند یا در مورد چیست؟ جواب همیشه اینه
          و آن هم پس از یک مکالمه بیش از 1 ساعت 🙁
          همچنین می‌دانم که اغلب یک مکالمه طولانی درباره هیچ است، اما اینکه هیچ‌وقت در مورد آن چیزی گفته نمی‌شود، مایوس‌کننده است. در حال حاضر می توانم خودم را کنترل کنم و دیگر چیزی نپرسم.
          کلماتی که قبلاً می‌دانم و در مکالمه می‌بینم، قبلاً تصوری از مکالمه به من می‌دهد که باعث صرفه‌جویی زیادی می‌شود. اما من واقعاً آرزو می کنم که آن زبان کمی سریعتر در ماده خاکستری من گیر کند ... :(

          • ریک می گوید

            برای من کاملاً آشنا به نظر می رسد، یک ساعت تلفن با مادر یا دوست دختر و اگر بپرسید در مورد چیست، آن را در 1 یا 2 جمله خواهید شنید.

            قبلاً نگران این بودم، اما فایده ای ندارد، شما زیاد تغییر نخواهید کرد. اینطور نیست که من دیگر علاقه ای ندارم، اما اگر مستقیماً بپرسید، به سختی پاسخی دریافت می کنید، و بعداً او به طور خودکار شروع به صحبت در مورد آن خواهد کرد.

            • کیز می گوید

              فردیناند کاملا درست می گوید. در ضمن، زیاد نگران این مکالمات طولانی نباشید. اگر کمی تایلندی صحبت می‌کنید، می‌دانید که مطلقاً هرگز در مورد چیزی نیست.

              • کلاس می گوید

                درست است که اغلب در مورد هیچ چیز نیست….. و همچنین بعداً چیزی در مورد آن گفته می شود.
                فقط دیروز حقیقت را در مورد اتفاقی که یک ماه پیش رخ داد شنیدم... هیچ چیز جدی یا چیز دیگری جز خیلی احمقانه نیست. با مامان و بابا رفتیم بازاری که یه فالگیر/دست خوان بود، من با بابا یه قدم زدن خوب و اون با مامان رفتیم اونجا. بعد به من گفت که آن مرد به او گفته که باید با یک سفیدپوست بزرگتر از خودش رابطه داشته باشد و باید در خارج از کشور زندگی کند و پولدار شود... و چیزهای کوچک دیگر. بلافاصله فهمیدم که این نیمی از حقیقت است، اما نتوانستم چیزی از آن به دست بیاورم. حالا او گفت که به او گفته است که قرار است با کسی ملاقات کند و من هم وقتی از هم دور باشیم با شخص دیگری ملاقات خواهم کرد و این کاملاً عجیب است که من یک بازیکن بازی خواهم بود و به همین دلیل است که کاری با دیگران انجام می دهم. . اما آنها هنوز واقعاً آن را باور می کنند و بعد مادرش نگذاشت به من بگوید ، اما حالا که خودش در رکود بود زیرا ما با هم نیستیم ، این کار درست شد ، تا حدی به این دلیل که چنین براشی در تلویزیون وجود داشت با همان داستان وقتی به آنها زنگ زد. خب، این هم داستانی است که برای هر دختر تایلندی تعریف می کنند. (با یک خارجی ثروتمند ازدواج کنید و در آنجا زندگی کنید) هیچ چیز شخصی نیست.
                اما بعد از Phom Rak Khun Maak Maak دوباره همه چیز خوب بود زیرا او مرا به اندازه کافی می شناسد که بهتر بداند. فال فال، چگونه آنها می توانند یک رابطه را تحت فشار قرار دهند.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم