آداب و رسوم تایلند، آن را دریافت کنید؟

توسط جوزف بوی
Geplaatst در ستون, جوزف پسر
برچسب ها:
24 ژوئن 2017

من سالهاست که به طور منظم وارد می شوم تایلند و من هنوز یک کلمه از برخی چیزها را نمی فهمم. اجازه دهید با گفتن این نکته شروع کنم که یک کشور تعطیلات فوق العاده با مردمی معمولاً دوستانه و کشوری خوب برای اقامت است.

گاهی اوقات تعجب می کنم که چرا تایلندی کاملاً غیر ضروری به غریبه ها نگاه می کند، یا شاید باید بگویم؛ مقابل سفیدپوستان؟ یکی از چیزهایی که همچنان مرا متحیر می کند و نمی توانم به آن عادت کنم این است که به نظر من چنین رفتار مطیعانه ای است. به عنوان مثال: وقتی در رستوران هستید، کارکنان رهگذر تقریباً به هم می ریزند تا وقتی مهمانان از کنار شما می گذرند، بالاتر از آن ها قرار نگیرند. شما می توانید آن را نوعی مدنیت بنامید و این احتمالاً درست است، اما از دید غربی ها، حداقل برای من، بسیار مطیع به نظر می رسد. چرا این لازم است، من تعجب می کنم.

معبد

یک مثال کاملاً متفاوت، قربانی کردن است، نه اینکه به اهدای پول برای معبد اشاره کنیم. و تعداد بیشماری از آنها در این کشور وجود دارد. حتی فقیرترین تایلندی نیز از اهدای پول برای بازسازی معبد یا حمایت از راهبان دریغ نخواهد کرد.

این من را به یاد دوران گذشته می اندازد، زمانی که روحانیون هنوز در کشورهای پایین مسئولیت داشتند.

آیا آگاهی ما تایلند هرگز برگزار خواهد شد؟ این فکر در طول بازدید تصادفی از وات جونگ سونگ در مای ساریانگ که به سال 1838 برمی‌گردد به ذهنم خطور کرد. در آنجا چشمم به تابلویی افتاد که روی آن نوشته شده بود: توسعه معبد به معنای توسعه کشورمان است. اینکه گسترش این معبد چه ربطی به پیشرفت کشور دارد، تفکر اقتصادی من را کاملا نادیده می گیرد. من شخصاً نظری تقریباً مخالف در مورد آن دارم.

عناوین آدرس

در این دوران مدرن، ما دیگر از عناوین قدیمی مانند Weledelgestrenge Heer یا Vrouwe، Weledel very learned یا Weledel born به ترتیب استفاده نمی کنیم. حتی اخیراً در مجلس ما بحث لغو عنوان جناب عالی برای وزیر یا وزیر کشور مطرح شد. و چرا نباید به جای والاحضرت سلطنتی، ولیعهدمان را آقا خطاب کنیم؟ و ملکه بسیار بیشتر به عنوان یک خانم ظاهر می شود تا یک ابهت.

وقتی تصاویر تلویزیون تایلندی را می بینید، تصویری از خانواده سلطنتی تایلند به دست می آید که نمی توان آن را با سلطنت های غربی مقایسه کرد.

مقامات تایلندی در سراسر زمین به سمت پادشاه و بستگان خود می خزند. چیزی که برای تایلندی ها بسیار عادی به نظر می رسد، اما در تفکر غربی ما قابل درک نیست.

البته ما از نظر مردم تایلند خصلت ها و آداب عجیب و غریب خاصی هم داریم. چگونه یک فرد تایلندی هنگام بازدید از کشور ما، به این همه گاو نر هلندی و رفتارهای عجیب آنها نگاه می کند؟

یک گوش شنوا

برای این کار به لا و فاا گوش دادم، دو خانم تایلندی که می شناسم. هر دو اکنون کمی با کشور ما آشنا شده اند و لا حتی گواهی ادغام خود را گرفته است.

لا می گوید: "ساعت ده شب و هنوز روشن است، اما چرا مغازه ها از قبل بسته شده اند؟" فاا سری تکان می دهد و می افزاید: "شما حتی باید هزینه یک کیسه پلاستیکی را بپردازید که بتوانید مواد غذایی خود را در آن بسته بندی کنید." در ادامه صحبت کردن: "تو در ذهن ما خسیسی هستی، اما آن را به صرفه ترجمه کن و در مورد پول بسیار دشوار است." فاا متوجه شده است که هرگز کسی را نمی بیند که در مزرعه کار کند و چرا وقتی برای سوخت گیری می روید باید خودتان این کار را انجام دهید؟ و مردان، اکنون به این نظر توجه کنید: «در جامعه شما جنسیت بسیار بیشتر از جامعه شماست تایلند" اگرچه به قول خانم ها ما هنوز خیلی مستقیم به همه چیز پاسخ می دهیم، اما در سکوت اجازه دادم نظر لا از من بگذرد.

اما مهم‌ترین چیزی که از دهان لا بیرون آمد این بود: «من نمی‌فهمم چطور شما نمی‌دانید چقدر ثروتمند هستید و اوضاع در هلند چقدر خوب کار می‌کند.»

نتیجه

بله، هموطنان، این را باید دو بانوی تایلندی بگویند. بیا با آن روبرو شویم؛ ما همیشه غر می زنیم سیاستمداران وعده های زیادی می دهند و هیچ چیز را ارائه نمی دهند، یورو همچنان رو به کاهش است، بیکاری در حال افزایش است، مالیات ها به طرز مضحکی بالا می رود، حقوق بازنشستگی ما در حال تبخیر است، مراقبت های بهداشتی غیرقابل استطاعت است، بانک ها پول می گیرند، کشورهای اروپای جنوبی فقط در حال خرابکاری هستند، ایتالیا و فرانسه از ما سوء استفاده می کند، طرح های پاداش مضحک است، اما تکرار کلمات لا: "ما نمی دانیم چقدر ثروتمند هستیم."

30 پاسخ به "آداب و رسوم تایلند، متوجه شدید؟"

  1. راب وی می گوید

    خوب، اگر حداقل دستمزد 3-4 یورو در ساعت بود، برای خرده فروشان (بیشتر) سودآور بود که تا ساعت 22 شب باز باشند یا کارکنان خدمات در همه جا در دسترس باشند. اینجا بیشتر در رسانه ها رابطه جنسی می بینید. و بله، وضع ما نسبتاً خوب است، اما مردم همیشه بیشتر و بیشتر می خواهند.

    سخت بودن در مورد پول؟ خوب، برخی از مردم ترجیح می‌دهند هر یورویی را که فوراً وارد می‌شود خرج کنند یا برای وام درخواست دهند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می‌دهند مقداری پول کنار بگذارند.

  2. فانگان می گوید

    فکر می‌کنم در هلند هنوز هم هر هفته وقتی کیسه می‌آید پول به کلیسا اهدا می‌شود یا به اصطلاح مالیات کلیسا، برای من این همان کمک‌های مالی به معبد است.

    • EDDY از اوستنده می گوید

      من اهل کلیسا نیستم، اما ضد روحانی هم نیستم - در بلژیک، کشیش ها و دیگر روحانیون مانند یک معلم حقوق می گیرند. آیا این طبیعی است و آیا در هلند نیز چنین است؟
      به همین دلیل است که وقتی مجبور می شوم برای مراسم تشییع جنازه - عروسی - یا غسل تعمید - به کلیسا بروم و آنها همیشه با کیف کلیسا (در جارتون ما با کاسه) می آیند و همه می توانند آن را ببینند.
      0.01 سنت

    • نیکو فرانسوی می گوید

      فانگان عزیز، والدینم مرا در کلیسای اصلاح‌شده هلند غسل تعمید دادند. وقتی بزرگ شدیم به مدرسه یکشنبه ارتش رستگاری رفتیم. اولین ازدواج من با یک دختر کاتولیک رومی بود. تازه ازدواج کرده بودیم که یکی از کلیسای NH به دیدن ما آمد. کلیسا نرفتیم به یاد کمک داوطلبانه به کلیسا افتادم. این یک کمک داوطلبانه (به نظر من اجباری) بود - که شما آن را "مالیات کلیسا" نامیدید - همانطور که به یاد دارم، 5 تا 10 درصد از درآمد من بود. من این کار را نکردم. با گذشت زمان، حتی تهدید به اخراج شد. بعد به خودم افتخار کردم و اجازه دادم از ثبت نام خارج شوم.

      ازدواج دوم من با زنی اصلاح طلب بود. من گاهی به کلیسا می رفتم. کیسه جمع آوری دو بار در هر سرویس آمد. گزارش هایی به طور مرتب از هدایای بزرگی از اعضای کلیسا تهیه می شد، خواه به وصیت داده شده باشد یا نباشد. این کلیسای اصلاح شده بسیار غنی است. اما از اعضا نیز مراقبت می کنند. در شرایط سخت مالی از شماس کمک مالی می گرفتیم.

      در طول سال ها، من در مورد جنبش های مختلف در مسیحیت و اسلام آگاهی کسب کرده ام. این برای من وضوح زیادی ایجاد کرده است و من را بیشتر به یک ملحد تبدیل کرده است. تا آنجا که به درآمد کلیساهای مسیحی و معابد بودایی مربوط می شود، در واقع تفاوت چندانی وجود ندارد. برای نگهداری این موسسات به پول نیاز است. بهترین راه برای به دست آوردن آن پول این است که به طور مداوم به اعضا یادآوری کنید که کمک های مالی برای رفاه آنها، به ویژه در زندگی پس از مرگ، بسیار مهم است. و مؤمنان نسبت به آن بسیار حساس هستند. لنین 100 سال پیش گفت: "ایمان افیون مردم است".

  3. سیامی می گوید

    با فروتنی از کنارم بگذری؟ از طرف دیگر، در برمه، آنها واقعاً روی زمین از کنار شما می خزند، من گاهی از این بابت واقعاً احساس خجالت می کردم، فکر می کنم در تایلند خیلی بد نیست، بله در آیسان در خارج هنوز هم این کار را زیاد انجام می دهند. من فکر می کنم اظهارات این 2 خانم برای بقیه خوب است، من می توانم از نگاه خارجی ها چیزهای زیادی در مورد خودمان یاد بگیرم، با زندگی در اینجا شروع کردم به نگاه کاملا متفاوت به بلژیک و بلژیکی ها و بله، ما چه کار می کنیم هنوز هم در مقایسه با اکثر تایلندی ها خوب است!!
    وقتی گاهی این همه ناله را در رسانه‌ها از خانه می‌خوانم، فکر می‌کنم بیشتر و بیشتر جای خنده دارد. حالا باید اعتراف کنم که ما تا حدودی آدم‌های خرابکاری هستیم و در روزهای سختی قرار گرفته‌ایم. چقدر خوب است بلژیکی بودن تا حدی به همین دلیل است که من توانستم اینجا زندگی کنم و هنوز هم خواهم توانست برگردم.

  4. فرانتس بوسکنز می گوید

    من با آقای J. Jongen موافقم که ساخت معابد می تواند با کار کمتری انجام شود. تایلند کشور زیبایی است، با مردمان زیبا و بسیاری فقیر خاکی. با وجود معابد زیاد، تعداد زیادی از آنها ساخته می شوند و بسیار بزرگ هستند. فرهنگ دیزنی که آن را احاطه کرده است، با تعداد زیادی میمون و آن همه راهب، آیا این مقدار کمی نیست؟ برای گردشگران خوب است اما آیا این ربطی به معنای بودا دارد؟ کلیساهای کاتولیک رومی حتی بزرگتر و به همان اندازه مجلل هستند. در هر صورت، غرب یک رنسانس را تجربه کرده است و فکر می کنم مردم تایلند نیز برای آن آماده هستند. کمی ایمان بیشتر به مردم و کمی کمتر به راهبان و سایر سینترکلاس ها.

    • پول ون می گوید

      من الان 5 سال است که در کروهات، فقیرترین نقطه تایلند زندگی می کنم. اما آنها پول زیادی برای اهدا به معابد دارند. من این را نمی فهمم، مردم اینجا در روستا فقط سقف خانه خود را دارند، جاده ها گاهی غیرقابل دسترس است، به طوری که وقتی باران می بارد بچه ها را نمی توان به مدرسه برد. معبد در این مورد چه می کند...؟

  5. فلومینیس می گوید

    در هلند ظاهراً ما نمی‌دانیم که چقدر ثروتمند هستیم، اما تایلندی‌ها نمی‌دانند که هلند آنقدر عمیقاً گرفتار بدهی شده است که نوه‌های ما هنوز برای پرداخت آن باید تلاش کنند.
    فقط بستگی به این دارد که شما به آن چه می گویید ثروتمند: همسایه شما با بدهی هنگفت و یک بنز جلوی در یا من بدون بدهی و یک تویوتا دست دوم پرداخت شده.

    اینجا در تایلند، بدون دولت حامی در گردنم که همه چیز را بهتر می داند (و به خصوص ما را بدهکار می کند) احساس می کنم هزاران بار ثروتمندتر هستم.

    • جک می گوید

      ما می خواهیم مقداری پول در دست داشته باشیم، این خسیس نیست اما هوشمندانه است (در صورت شکستن چیزی در خانه (تلویزیون، ماشین لباسشویی، مبل و غیره) آن تایلندی ها به این فکر نمی کنند، همیشه همینطور است، ما می بینیم که همیشه می گویند قبل از اینکه دوباره با پول آخرشان قمار غیرقانونی را شروع کنند، اگر چیزی خراب شد به در خانه من می آیند، من به آنها پول می دادم که چیز جدیدی بخرند، حالا دیگر این کار را نمی کنم و می گویم اگر به تایلندی های احمق می گویند: شما پول دارید که قمار کنید، همچنین پول دارید که چیزی بخرید اگر چیزی خراب شد.

    • جی. واگنار می گوید

      آنچه فلومینیس می نویسد قلب ما را متاثر کرده است، ما در واقع در جایگاهی بسیار بلند زندگی می کنیم. زمان نشان خواهد داد و متأسفانه فرزندان ما باید برای آن خونریزی کنند.

  6. رین استام می گوید

    آن معابد در تایلند به دلیل ظاهر جذابشان متمایز هستند اما حدود ده سال پیش نقشه ای از کلن در آلمان خریدم که در واقع تعداد خوبی از 200 کلیسای مسیحی را نشان می دهد.

  7. از پا افتادن می گوید

    عرف تایلندی چه اشکالی دارد؟
    اصلاً تا آنجا که به من مربوط نمی شود، من همیشه به آن احترام می گذارم.
    فقط در مورد حقیر، اگر شخصاً من را هدف گرفته باشد، مجاز است کمی کمتر شود و من همیشه این را می گویم.
    زن و مرد با من برابرند.
    بودیسم مقدس است، یک روش زندگی و اهدا بخشی از آن برای کارما خوب و شادی است.
    از دیگر رسوم یک تایلندی به طور کلی ماشین از بانک، خانه از بانک و غیره است.
    این در هلند تفاوت چندانی ندارد.
    و احترام اغلب در هلند به سختی یافت می شود، تقریباً نادر است.
    بنابراین تا آنجا که به من مربوط می شود، تایلند می تواند به این آداب و رسوم ادامه دهد.
    این چیزی است که من در مورد آن به طور خلاصه فکر می کنم.
    با احترام، پیتر *ساپاروت*.

  8. اریک می گوید

    برای من، بزرگترین تفاوت در اخلاق این است که ما بیشتر خواستار هستیم. تایلندی با دادن فضا و در ابتدا چیزی در ازای درخواست نکردن احترام نشان می دهد. (که مطمئناً بعداً قابل بحث است). ما به اشتباه این را تسلیم می دانیم، در حالی که این فقط راه دیگری برای فهمیدن چیزی در مورد شماست، مثلاً اینکه آیا ذاتاً مهربان هستید یا نه. اگر هیچ چیز مثبتی در مورد خود آشکار نکنید در حالی که چیزی از شما خواسته نمی شود، شما را منفی قضاوت کرد.

  9. جک می گوید

    دوست دختر تایلندی من در واقع بسیار بردبار است، اما چند باری که پیشنهاد غذا خوردن در یک رستوران هندی را دادم، با انزجار به من نگاه کرد. نه، او قطعاً نمی خواست به آنجا برود، زیرا کثیف بود. و منظور او طعم و مزه نبود.
    من فکر می کنم که بسیاری از تایلندی ها نسبت به هندی ها و بنابراین افرادی که ظاهر هندی دارند تعصب دارند.
    با این حال من همکاران هندی زیادی دارم (من برای یک شرکت هواپیمایی بزرگ آلمانی کار می کنم) که واقعا از رفتن به تایلند لذت می برند.
    من یک هلندی بلوند (اکنون نیز خاکستری) اهل لیمبورگ هستم و وقتی در برزیل هستم، برزیلی ها ابتدا فکر می کنند من اهل آمریکا هستم و همیشه دوستانه نیستم. فقط وقتی پرتغالی صحبت می کنم واقعا شکوفا می شوند...
    خب هرجا میری تعصب داره... باید یاد بگیری باهاش ​​زندگی کنی!

  10. فرانسوی A می گوید

    اهدای پول در معابد، چه اشکالی دارد؟
    مردم این کار را با اراده خود انجام می دهند.
    من نمی دانم در هلند چگونه است، اما در بلژیک کلیسا (و سایر فرقه ها) از دولت یارانه دریافت می کنند.
    پس پول مالیات.
    و این خواست خود من نیست.
    پس چه کسی اینجا باهوش ترین است، ما یا تایلندی (واقعاً احمقانه)؟

    • نیکو فرانسوی می گوید

      اگر از بدو تولد به شما گفته شود که کمک های مالی به معابد/راهبان برای رفاه حال و آینده شما اهمیت زیادی دارد، چگونه می توانید از اراده آزاد صحبت کنید؟

  11. فردیناند می گوید

    @ فرانسوی. با اهدای پول به معبد، "مردم این کار را به میل خود انجام می دهند". من هنوز در مورد آن شک دارم. من این را هر روز تجربه می کنم که فشار اجتماعی بسیار زیاد است. حتی اگر برای بچه های خودشان چیزی برای خوردن نداشته باشند، آخرین لقمه برنج را باید صبح به راهبان داد و در هر مجموعه ای که تقریباً هر روز اینجا در روستاهای آیسان برگزار می شود، باید شرکت کرد. چرا: چون در معبد نام شما از بلندگو اعلام می شود و روی تابلو نوشته شده است که دقیقا چه کسی داده است. هیچ کس نمی خواهد نسبت به همسایگان خود حقیر باشد و بعداً در قبال آن پاسخگو باشد.

  12. هنک می گوید

    من فکر می کنم از دست دادن چهره عجیب ترین "عادت" تایلندی است. این چیزی است که در اینجا بسیار مهم است.
    همه چیز باید برای دنیای بیرون درست باشد. همسرم تقریباً همه کارها را خوب انجام می‌دهد، اما از آن متنفرم که درباره کاری که او خیلی خوب انجام نمی‌دهد نظر بدهم. از دست دادن چهره …. بعد او خیلی ناراحت است! معبد در اینجا نقش مهمی ایفا می کند. مادرشوهر مطلقه ام هر روز آنجاست. همه جور کارها را آنجا انجام می دهد، غذا می پزد، نظافت می کند، و غیره. همچنین فرزندانش را تشویق می کند که با آن کاری انجام دهند. شوهر سابق او اغلب برای انجام کارهای روزمره آنجاست، اما بعد از آن مادرشوهرش فرار می کند و نمی خواهد چیزی در مورد سابقش بداند. بیش از 20 سال طلاق گرفته است. آنها هرگز در خانه ما جمع نمی شوند، همسرم قصد دارد که ... از دست دادن چهره ....

  13. تن می گوید

    یکی از پسرخاله های همسرم پرسید که آیا می خواهم گلدان بزرگ خانه ام را بفروشم؟ گفتم باشه اگه چیزی که دادم رو بپردازی پس برای من خوبه
    بعد از ظهر گلدان بزرگ را برداشتند و پول پرداخت کردند.
    بعد از من و همسرم پرسیدند که آیا میخواهیم گلدان را برداریم.هی من متوجه نمیشم؟؟
    پس ما می آییم. معلوم شد که گلدان به خاطر مرگ مادرش به معبدی مانند تامبون برده شده است.
    وارد معبد شدیم و گلدان را آنجا گذاشتیم. راهبی به ما گفت که صبر کنیم چون اول باید غذا بخورند،
    شما با یک گلدان زیبا می آیید و سپس فقط باید صبر کنید تا آن آقایان نارنجی پوش برای شما وقت داشته باشند. زیرا آنها ابتدا باید آنچه را که صبح از سایر تایلندی های احمق برداشته اند بخورند.
    به خواهرزاده‌اش گفتم پولت را پس می‌دهم و آن گلدان به اتاق من برمی‌گردد، خیلی اشتباه است.
    بله کارمون خوبه ولی اگه مقداری از خوبی هاتون رو ببخشید به نظر من مورد سوء استفاده سلطنتی قرار میگیره
    آنها دیگر از من چیزی نخواهند گرفت، همه باید برای غذای خود کار کنند، بگذارید مافیای پرتقال هم به جای التماس کردن هر روز صبح این کار را بکند.

  14. تن می گوید

    خرد کشور افتخار کشور. و این اساساً تمام چیزی است که در آن وجود دارد.
    من برای زندگی در تایلند رفتم دقیقاً به این دلیل که متفاوت است. در بعضی چیزها شرکت می کنم، در بعضی چیزها شرکت نمی کنم. من آنقدر مغرور نیستم که فکر کنم مردم تایلند باید متفاوت از آن‌ها رفتار کنند، هرچند از نظر من عجیب است. بسیاری از اقدامات غربی ها را نیز عجیب دیدم.

  15. قصابی کامپن می گوید

    در معابد تایلندی که ارزش دیدن دارد، شما واقعاً به جعبه های مجموعه برخورد می کنید. علاوه بر این، چند دستگاه «پیش‌بینی آینده» با نرم‌افزار ناکافی اما دارای شکاف درج. علاوه بر این، تجارت زنده در حرز و مانند آن. اهدای پول=بخشش گناه=کارما خوب. وقت آن رسیده است که یک مارتین لوتر به وجود بیاید.

  16. غذا می گوید

    بسیاری از چیزهایی که اکنون در اینجا اتفاق می افتد را می توان با چیزهایی که بیش از 50 سال پیش در هلند رخ داد مقایسه کرد، این یک موضوع توسعه است. کلیسا و راهبان هنوز هم در اینجا نفوذ زیادی دارند که 50 سال پیش در هلند نیز وجود داشت. راهبان راهبان دلسوزی هستند و شما می بینید که هر روز صبح زود وقتی به این طرف و آن طرف می روند و برای غذا گدایی می کنند. اغلب برای ما قابل درک نیست که حتی فقیرترین ها هم آخرین ذره غذای خود را رها می کنند، اما آیا تایلندی منتظر نظر ماست؟ 50 سال دیگر اوضاع اینجا فرق می کند، تایلندی ها نیز در حال توسعه هستند. با این حال، چیزهای زیادی نیز وجود دارد که می توانیم از آنها بیاموزیم، به ویژه احترامی که برای والدین و پدربزرگ و مادربزرگ خود قائل هستند. اینجا در پاتایا، مطیع بودن چندان بد نیست، به خصوص در رستوران ها، جایی که تفاوت چندانی با اروپا ندارد. عقل مملکت، ناموس مملکت، به اصطلاح.

  17. دانیل ول می گوید

    همچنین مرتباً نام اهداکنندگان و مبالغ داده شده را از بلندگوها می شنوم. کسی که زیاد دارد می تواند زیاد بدهد و فقیری که کم دارد احمق می شود. راهبان مسابقه ای بین مؤمنان برگزار می کنند و فقرا را تشویق می کنند که آخرین ستانگ خود را ببخشند. در ضمن، به اضافه کردن ادامه دهید. چند سال پیش، اگر هزینه سفر را پرداخت می‌کردم، می‌توانستم با یک زن و شوهر از دو کیلومتری معابد نزدیک بوریرام دیدن کنم. باشه پرداخت کردم در طول راه راهبی را بردند که می توانست سوار شود، در جایی او پیاده شد و آن خانمی که پول نداشت؟ من هنوز 200 Bt به او دادم.

  18. افزودنی ریه می گوید

    این واقعیت که تایلندی‌ها وقتی از کنار شما عبور می‌کنند، مثلاً در حالت نشسته، تعظیم می‌کنند، صرفاً نوعی آموزش خوب و ادب است. وقتی شما صاف ایستاده اید این کار را نمی کنند. مردم تایلند این کار را نه تنها برای یک فرنگ در رستوران بلکه حتی در خانه انجام می دهند. وقتی یک جوان از کنار یک فرد مسن نشسته می گذرد، به طور مختصر تعظیم می کند: یک شکل ابتدایی تایلندی از ادب و تربیت خوب. واقعاً هیچ تعصبی نسبت به یک فرنگ وجود ندارد.
    هر چیز دیگری که در این مقاله ذکر شده است، مانند کمک های مالی به معبد و غیره، در حومه شهر طبیعی است. در شهرهای بزرگ کمتر متوجه این موضوع خواهید شد.
    در نهایت: شما آداب و رسوم تایلندی را به عنوان یک مسافر یاد نمی‌گیرید، حتی گاهی اوقات از دیگر تایلندی‌ها سخت است، زیرا هرکسی برای برخی چیزها توضیح می‌دهد که به بهترین وجه مناسب است و دلیل واقعی را نمی‌دانند.

  19. جاسپر ون در برگ می گوید

    در تایلند مردم آنقدر مطیع نیستند که با تأکید بر احترام به بزرگترها مؤدب هستند. این واقعاً ربطی به سفیدی ما ندارد، برعکس، تایلندی‌ها اساساً به بقیه مردم نگاه می‌کنند - چون بالاخره تایلندی نیستند! - و مردم غیر آسیایی حتی یک پله پایین‌تر از نردبان هستند.
    ما در آداب و رسوم خود وحشی هستیم و بوی تایلندی می دهیم.
    با این حال، یک تایلندی تا زمانی که فکر می‌کند می‌تواند برتری پیدا کند، دوستانه باقی می‌ماند. به محض اینکه مشخص شد که اینطور نیست، "دوستی" معمولاً به سرعت تمام می شود.
    همه اینها را بر اساس تقریباً 10 سال تجربه اینجا می گویم.
    در خانه ما، مهم نیست که همسرم چقدر با من مودب است، فقط یک نفر شلوار را می پوشد و آن من نیستم.

    • رودی می گوید

      درسته دختر ناتنی من یه بار به من گفت بابا بوی بدی میدی در حالی که من تازه از حمام بیرون میرفتم!
      جواب دادم: باشه و پولی که بهت میدم بوی بدی میده؟

      بعد همه چیز ساکت شد!

  20. هنری می گوید

    این مقاله به آداب و رسوم تایلند از دیدگاه هلندی و با حس برتری خاصی نگاه می کند. این نیز به شدت در نظرات منعکس شده است. خب، این یک فرض اشتباه است.

    فرهنگ آسیایی و مسلماً تایلندی هیچ نقطه تماسی با فرهنگ غربی ندارد. رودیارد کیپلینگ قبلاً نوشته بود "شرق شرق است و غرب غرب است و هرگز این دو به هم نخواهند رسید".

    بنابراین عاقلانه نیست که در مورد شیوه های فرهنگی یا اجتماعی تایلند با دیدگاه غربی اظهار نظر کنیم. کشف چگونگی و چرایی آن بسیار بهتر است. زیرا همیشه یک چگونه و چرا وجود دارد، اما برای اینکه کشف کنید باید بتوانید پیشینه غربی خود را کنار بگذارید، اما تعداد کمی می توانند این کار را انجام دهند، زیرا در این صورت برخی ارزش های غربی وارونه می شوند و برخی بدیهیات تضعیف می شوند. .
    به طور خلاصه، آداب و رسوم تایلندی را از دیدگاه تایلندی و غربی ها را از دیدگاه غربی قضاوت کنید.

    • تینو کویس می گوید

      هنری عزیز،

      شما این جمله را می خوانید که "شرق شرق است و غرب غرب است و هرگز این دو به هم نخواهند رسید". اشتباه. در اینجا نحوه خواندن آن آمده است.

      https://www.thailandblog.nl/achtergrond/oost-oost-en-west-west-en-nooit-komen-zij-tot-elkaar/

      به طور خلاصه: از نظر جغرافیایی شرق و غرب نمی توانند یکدیگر را ملاقات کنند، اما مردم آن مناطق می توانند، و می توانند با یکدیگر صحبت کنند، یکدیگر را درک کنند و انتقاد کنند، حتی بدون اینکه ابتدا عینک خود را بردارند.

    • نیکو فرانسوی می گوید

      «خیلی بهتر است که چگونه و چرا را کشف کنیم. زیرا همیشه یک چگونه و چرا وجود دارد، اما برای اینکه کشف کنید باید بتوانید پیشینه غربی خود را کنار بگذارید، (...)».

      در واقع، هنری، من این کار را کردم. اما لازم نیست پیشینه غربی خود را برای این کار کنار بگذارید. برعکس. درست مقایسه کنید، تفاوت ها را با دید باز ببینید و با عقل استدلال کنید. سپس معلوم می شود که اجداد ما در یک قرن پیش، تحت تأثیر ایمان، تفاوت چندانی با هم نداشته اند. پس چرا اکثریت ما این یوغ را کنار گذاشته‌ایم و تایلندی‌ها نه؟

  21. جان چیانگ رای می گوید

    اگر کنترل اجتماعی را نادیده بگیرید، هر کس می تواند میزان مشارکت خود را در معبد تعیین کند. به غیر از هلند، کشورهایی مانند آلمان و اتریش نیز وجود دارند که مالیات کلیسا به طور اجباری از درآمد کسر می شود. تنها راه جلوگیری از این امر این است که جامعه کلیسا را ​​ترک کنید، به طوری که اگر تحت شرایط خاصی این امر را ضروری بداند، دیگر حق دریافت کمک کلیسا را ​​نداشته باشد. به همین دلیل است که من همیشه فکر می‌کنم سیستم در تایلند حتی بهتر از تعهد اخیر یا طرد شدن از جامعه است. در واکنش‌های بالا اغلب سوء تفاهمی می‌خوانم که تایلندی فقیر، با وجود فقر، ایمانش هنوز آنقدر قوی است که هنوز می‌خواهد به معبد کمک مالی بکند. ایمانی که او به احتمال زیاد قدرت پذیرش فقر غالباً تلخ خود را به دست می آورد، به طوری که اگر این صلح بودایی و پذیرش فقر در دسترس نبود، دوست ندارم تایلندی را ببینم.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم