فرانس آمستردام در پنوم پن، کامبوج (روز اول)

نوشته فرانس آمستردام
Geplaatst در ستون, آمستردام فرانسه
برچسب ها: ,
29 ژوئیه 2015

زنگ ساعت هشت بعد از کمتر از سه ساعت خواب به صدا درآمد. tilacje من کوله سفرم را بسته بود، او بهتر از من می توانست این کار را انجام دهد. همه شارژرها با هم، کابل‌ها جمع شده، همه کاغذها و رسیدها در جیب پاور پک، تی‌شرت‌ها، همان‌طور که باید باشند، محکم پیچیده شده‌اند.

من خودم فقط چیزها را داخل آن می اندازم و در صورت لزوم روی آن می نشینم، سپس جا می شود، اما این یک نمونه آشنا از مراقبت تایلندی بود. مجاز نبود بیش از 7 کیلو باشد - که اتفاقاً بررسی نشد - بنابراین تمام وسایل الکترونیکی در جیب کت بسیار سنگین من ناپدید شد.

در مورد دوش گرفتن هم کمک شد، این خانم هر کاری می کند که فراموش نشود. او نباید از این بترسد. ما طبق معمول صبحانه را در The Haven صرف کردیم، جایی که مردم از ساعت اولیه ای که در صف ایستادیم شگفت زده شدند.

ساعت ده و نیم چک کنید. از آنجایی که تاریخ سفرم به کامبوج را در آخرین لحظه یک روز به جلو آورده بودم، در واقع یک شب پیش پرداخت را در هتل بدون استفاده رها کردم. این بدشانسی است، آنها آن را پس نمی دهند. من این را می دانستم، اما مجدداً به طور مفصل برای من توضیح داده شد: سیاست این است که برای شب های استفاده نشده ای که قبلاً پرداخت شده است، بازپرداخت نمی شود و متأسفانه آنها مطمئناً نمی توانند از آن عدول کنند. اما، رئیس گفته بود، چون ماه آینده برمی گردم، می توانند نرخ یک شب را از قبض مینی بار کسر کنند. پس از آن بازپرداخت نبود، زیرا آنها پول را پس ندادند، بنابراین نقض سیاست بی امان نبود. یک مثال خوب دیگر از منطق تایلندی و یک حرکت خودجوش خوب، من حتی آن را نخواستم. ساعت نه و نیم در بار شگفت انگیز 2 قهوه خوردیم، ساعت ده tilacje به خانه رفتیم و ساعت ده و ربع تاکسی من رسید.

من از فرودگاه قدیمی بانکوک، دون موانگ، حرکت کردم. این به اندازه جدید بزرگ نیست، و در واقع هیچ مشکلی با آن وجود ندارد. منطقه سیگار کشیدن نزدیک دروازه، فقط برای آن در Suvarnabhumi بمیرید. یک اتوبوس مسافران را از گیت به هواپیما برد، فکر می کنم به دلیل نبود اسکله کافی. ایرباس ایراسیا دارای تنظیماتی بود که متعلق به یک شرکت هواپیمایی ارزان قیمت است. تا جایی که ممکن است صندلی ها، بنابراین نزدیک به هم. شما این را از قبل می دانید. و شما یک پارچه خیس یا روزنامه یا میان وعده یا نوشیدنی دریافت نمی کنید، اصلا چیزی دریافت نمی کنید. فکر نمی کنم برای پروازی که کمتر از یک ساعت طول بکشد، اصلاً این کار ضروری نیست.

بله، چهار فرم برای تکمیل دریافت خواهید کرد. کارت ورود/خروج، فرم درخواست ویزا هنگام ورود، گواهی پزشکی و فرم گمرک. هنگامی که آن را پر کردید، فرود دوباره شروع می شود. فرودگاه پنوم پن کوچک است و به خوبی چیده شده است. شما به طور خودکار از طریق دفتر ویزا راهنمایی خواهید شد که در صورت داشتن عکس پاسپورت و 30 دلار آمریکا مفید است. در راهرو نزدیک خروجی، همه ارائه دهندگان یک غرفه دارند که می توانید سیم کارت بخرید. من یکی با 8.5 گیگ دیتا به قیمت 10 دلار گرفتم. هنگامی که بیرون رفتید، می توانید بلافاصله یک سیگار روشن کنید و البته پیشنهادات لازم برای حمل و نقل به مرکز را دریافت خواهید کرد. من همه آنها را مودبانه رد کردم، فقط کمی بعد تاکسی رسمی فرودگاه را گرفتم. این هزینه برای منطقه کنار رودخانه 9 دلار است، بنابراین من در اینترنت خواندم، و آنها سعی کردند برای آن 12 دلار دریافت کنند. واقعاً این اتفاق افتاد و مرد به آن چسبید، 9 دلار قیمت قبلی بود. من احتمالا یک گوش به قیمت 3 دلار دوخته شده بودم. بعد از بیش از نیم ساعت ما آنجا بودیم و من 15 دلار پول خرد گرفتم. البته بدون نکته

اولین چیزی که در راه اینجا متوجه شدم: ترافیک در سمت راست، بسیار متفاوت از تایلند است. در صورت امکان، حتی تعداد بیشتری از موتورهای دو چرخ وجود دارد که ظاهراً مشکل پارک قابل توجهی ایجاد می کنند. برخی از ساختمان ها به طور جدی نادیده گرفته شده اند. این احتمالاً به این دلیل نیست که نگهداری در پاتایا خیلی بهتر است، اما در پاتایا فکر می‌کنم 95 درصد ساختمان‌ها کمتر از 30 سال قدمت دارند، در حالی که در اینجا آزمایش زمان برای مدتی فرصت داشته است. با این حال، قابل توجه ترین تعداد کودکانی است که به یک توپ روی چمن ها لگد می زنند یا از بیرون با هم لذت می برند. در پاتایا، من تعداد بسیار کمی از کودکان را می بینم. این می‌تواند به این دلیل باشد که صحنه خیابان در آنجا عمدتاً توسط گردشگران و خانم‌هایی تعیین می‌شود که در آنجا کار می‌کنند و اغلب بچه‌دار هستند، اما نزد اقوامشان در آیسان قرار گرفته‌اند.

ساعت پنج و نیم وارد هتل بوتیک ریور 108، نزدیک بازار شبانه شدم. من نه شب رزرو کردم و آنها فکر می کنند که اینجا زمان زیادی است. آقای مهربان در پذیرایی گفت: "اوه، شما مدت زیادی می مانید آقا!"

در ساعت هشت برای کاوش در منطقه فوری. یک راننده توک توک قبلاً مرا دیده است و به دنبال یک سواری یا بیش از یک سواری است. من 100 یورو را به 100 دلار آمریکا در پاتایا تبدیل کرده بودم و سپس 300 بات دیگر گرفتم. بنابراین در نهایت با نرخ 1.076 اگر من دقیقاً از بالای سرم ریاضی را انجام دهم. با نرخ متوسط ​​​​بازار 1.097 و به خصوص وقتی در نظر بگیرید که یورو ابتدا به بات تبدیل می شود و سپس به دلار باز می گردد، بسیار خوب است. 30 دلار برای ویزا، 10 دلار برای سیم کارت با داده، 12 دلار برای تاکسی، اکنون 2 دلار برای سیگار، بنابراین مجبور شدیم عوض کنیم یا پین کنیم. من مانند پاتایا با صرافی روبرو نشدم، اما یک دستگاه خودپرداز پیدا کردم.

"پین 6 رقمی خود را وارد کنید."

بله، من این کار را نمی کنم. سپس فقط چهار رقم را فشار دهید و اینتر را فشار دهید. همه چیز خوب پیش رفت، تا اینکه در پایان یک پیغام خطا ظاهر شد، "تراکنش نامعتبر". بعد عصبی میشم هوا قبلا گرم بود و دستگاه خودپرداز در یک اطاقک شیشه ای است، عرق شروع به جاری شدن در جریان می کند. باز هم بدون پول. اما وقتی جلوتر رفتم، گوشه ای دیگر را دیدم. یک گروه شش نفره از نوجوانان جلوی آن بودند که همه باید سنجاق می‌کردند و مخصوصاً تمام وقت را برای آن می‌گرفتند. داغ تر میشدم بالاخره توانستم وارد اطاقک شیشه ای در حال جوش شوم. همه چیز اینجا تقریباً یکسان بود، مطمئن نبودم که باید از این بابت خوشحال باشم یا نه، اما در نهایت دو اسکناس 100 دلاری بیرون آمد. بعداً متوجه شدم که اولین دستگاه خودپرداز برچسب "Maestro" روی در نداشت و این خودپرداز داشت. پس توجه کنید.

دوبار به راست بپیچید و بعد به خیابان 104 رسیدم. یک خیابان 100 متری با حدود 20 بار. می توانستم تمام راه را در خیابان راه بروم بدون اینکه سرم فریاد بزند. من هرگز آن را در پاتایا تجربه نکرده ام. از یک طرف ساکت است، از طرف دیگر تقریباً شروع به تعجب می کنید که آیا خوش آمدید یا خیر.
فقط یک راه برای فهمیدن وجود دارد، داخل. من نوار نیروی هوایی را انتخاب کردم. آنجا من تنها مشتری بودم، صدای تشویق بلند شد و شش دختر بلافاصله به گردنم آویزان شدند. من نمی توانم آن را خیلی داغ تر کنم، وقت آن است که یک آبجو بخورم. هاینکن آنها را نداشت. یک «کامبوج» یا چیزی دیگر سفارش داد، در یک قوطی به قیمت 1.75 دلار آمد. بعداً یک بطری هم داشتند. یک نوشیدنی خانم با قیمت 3.50 دلار عرضه می شود. دو دختر خوب یکی را گرفتند و بعد از آن بقیه رفتند. دو دختر احساس خیسی کردند و عرقش با دستمال مرطوب پاک شد. واضح است که هنوز کمی زود بود، اما این لذت را از بین نبرد. من هنوز خیلی از انگلیسی‌هایی که اینجا صحبت می‌کنند نمی‌فهمم، کاملاً با Tengels در تایلند قابل مقایسه نیست.

بلافاصله به آنها می گویم که اولین بار است که به کامبوج می روم، در غیر این صورت متوجه این موضوع می شوند. یک دختر با بوسیدن زیاد مشکلی نداشت، من هم مشکلی نداشتم.

وقتی برای مدت طولانی سعی کردم از او بپرسم که او چند دلار می‌خواهد، او متوجه اشتباه من شد و صورتحساب تنظیم شد.

من هنوز نمی خواستم بارف بزنم، بنابراین فکر کردم خوب است و ده متر جلوتر به نوار 104 رفتم. همچنین یک نوشیدنی خانم برای دو خانم در اینجا سفارش داد. زیباترین دختر نمی خواست ببوسد و برای جویا شدن جایزه دختر دیگر باید وارد شود. به نظر نمی رسید که از بار خارج شود.

من همچنین تنها مشتری اینجا بودم و استقبال هنگام ورود بیشتر شبیه یک سرقت سازماندهی شده توسط یک باند جنایتکار بود، بنابراین تصمیم گرفتم ابتدا چیزی برای خوردن داشته باشم. در نبش خیابان 108 و بلوار سیسوات، کافه رستوران بار «فیش» قرار دارد که قرار است صبح در آنجا صبحانه بخورم. احتمالاً آنجا هم می توانستم یک تکه گوشت بیاورم، گرسنه آن بودم.

با 14.60 دلار به اضافه 10 درصد مالیات بر ارزش افزوده تبدیل به کتلت بره کبابی پاپریکا با سیب زمینی سوخاری آویشن شد. کمی کار است که گوشت را شل کنید و بعد مقداری چربی بردارید و بافت آن هم به گوشت تبدیل شود، اما لقمه خوشمزه ای بود.

الان ساعت ده بود، در 34 ساعت سه ساعت خوابیده بودم، وقت چرت زدن. ساعت 04.00:30 بیدار شدم. واقعاً برای رفتن به جاده در این شهر کاملاً ناشناخته خیلی دیر بود. یک بار دیگر چرخیدم. اولین روز استراحت در XNUMX روز.

48 پاسخ به “آمستردام فرانسه در پنوم پن، کامبوج (روز 1)”

  1. برت برویر می گوید

    فرانس آمستردام، چه دونده فاحشه ای هستی و از این بابت هم احساس خوشحالی می کنی. منحرف. ننگ بر آسیا

    • ارائه کننده می گوید

      اگر خوانندگانی هستند که تعجب می‌کنند که چرا ناظم اجازه می‌دهد این نظر از بین برود، این به این موضوع مربوط می‌شود که فرانس آن را دوست دارد. او معتقد است که هرکسی حق دارد در مورد مقالاتش نظر بدهد.

      • RonnyLatPhrao می گوید

        خب، من نظرم را گذاشتم چون فکر کردم چرا شرکت نکنم…. اما در واقع من از زمانی که پاسخ ناظم در بالا ارسال شد، شک و تردیدهای خود را داشتم.

        سل بر اساس قوانین نسبتاً سختگیرانه تعدیل می شود.
        هیچ کجا نمی گوید که شخصی که مقاله ای را پست می کند می تواند متعاقباً درخواست کند از آن قوانین عدول کند. پس همه چیز مجاز خواهد بود… ????
        واکنش‌هایی مانند زبان توهین‌آمیز تنها به این دلیل مجاز است که نویسنده مقاله آن را درخواست کند.
        البته قوانین وبلاگ منطقی نیست.
        بنابراین من به آن اعتقاد ندارم.

        من فکر می کنم پیتر و فرانس آمستردام توافق کردند که یک نام مستعار ایجاد کنند که او آن را BertBrouwers نامید.
        بگذارید فرانس را یک دونده فاحشه و یک مرد کوچولوی کثیف خطاب کند و خواهیم دید که واکنش ها چه خواهد بود.

        اما اجازه دهید که BertBrouwer واقعا وجود داشته باشد و او در پاتایا باشد.
        البته او هم می تواند بخشی از آن توطئه باشد، اما در غیر این صورت این باید دردناک باشد...

        • خان پیتر می گوید

          من می خواهم به این پاسخ بدهم. برت بروور وجود دارد و همچنین چیزی در تایلند بلاگ نوشته است. اینجا را ببین: https://www.thailandblog.nl/category/column/bert-brouwer/
          حق با شماست که می گویید ما به شدت تعدیل می کنیم و بنابراین چیزی درست نیست. دلیلش این است که به فرانس می‌دانم که داستان‌های او واکنش‌های شدیدی را برمی‌انگیزد. و توهین به فرانس از اعتدال عبور نکرد. به عنوان نمونه، سپس پاسخ برت بروور را برای فرانس فرستادم. در ابتدا حتی بدتر بود زیرا برت بروور فکر می کرد که فرانس باید اخته شود. مجری آن را از پاسخ خود حذف کرده است، زیرا دعوت به خشونت در تایلند بلاگ مطرح نیست.

          از آنجا که من هیچ دستور کار پنهانی ندارم و می خواهم شفاف باشم، تبادل ایمیل خود با فرانس را در اینجا منتشر می کنم تا متوجه شوید که چگونه این اتفاق افتاد.

          سلام فرانسوی

          من قبلاً چند عکس تصادفی برای داستان کامبوج شما پیدا کرده بودم.

          خنده دار است که چگونه داستان های شما واکنش هایی را برمی انگیزد. واقعاً دو اردو وجود دارد. یک اردوگاه آن را دوست دارد و اردوگاه دیگر آن را دوست ندارد.

          به عنوان مثال، یک پسر به نام برت بروور (که برای وبلاگ تایلند هم نوشته است و من فکر می کنم بسیار مسیحی است) وجود دارد که هر بار قطعات شما را می خواند و سپس پاسخ می دهد که شما یک دونده فاحشه هستید. اما هر بار قطعات را بخوانید.

          مجری البته آن را به سطل زباله می اندازد.

          با احترام،

          خان پیتر

          اینجا را ببین:

          برت برویر
          0 تایید شد
          ارسال شده در 29 جولای 2015 ساعت 08:58
          فرانس آمستردام، چه دونده فاحشه ای هستی و از این بابت هم احساس خوشحالی می کنی. منحرف. بچه هایی مثل شما باید آنها را اخته کنند. ننگ بر آسیا

          پاسخ از زبان فرانسوی:
          تا جایی که به من مربوط می شود، شما یک بار چنین پاسخی را از او ارسال می کنید.
          شاید دیگران به آن پاسخ دهند. و البته بلافاصله آن را به عنوان "چت" رد نکنید.
          من کمی زندگی در آبجوسازی را دوست دارم و به افرادی که آن را دوست ندارند نیز باید فرصت داد، درست است؟
          در مورد آن فکر کنید.
          با احترام، فرانسوی.

          سلام فرانسوی

          با مشورت ناظم، اجازه دادم که واکنش بروور عبور کند. عبارت در مورد اختگی توسط ناظم حذف شده است که خیلی زیاد است.

          با احترام،

          خان پیتر

          فرانسوی عزیز،

          اجازه دادن به واکنش‌های انتقادی آزمایش خوبی بود، اما ارزش تکرار را نداشت.

          یک بار دیگر مشخص می شود که چه اتفاقی می افتد: یک بحث بی پایان خارج از موضوع در جریان است. در هیچ کجا بیشتر از محتوای داستان شما صحبت نمی شود، بلکه فقط بحث بین دو گروه ذکر شده است.

          بنابراین از این به بعد، نظرات غیرمحتوا به سطل زباله بازمی گردد.

          با احترام،

          خان پیتر

    • خود می گوید

      نگران چه هستی؟ آیا این به خود نویسنده مربوط نیست که در اوقات فراغتش چه می کند؟ علاوه بر این: شما مجبور نیستید داستان های فرانس آمستردام را بخوانید، درست است؟ با خیال راحت روی مقاله دیگری کلیک کنید و مواردی مانند این را نادیده بگیرید. تا به حال شما می دانید که داستان ها در مورد چیست، بالاخره نویسنده کلمات را خرد نمی کند. در نهایت، تمام تعاملاتی که توسط نویسنده ذکر شده است، همیشه بزرگسالان را درگیر می کند و از نمایش رفتار آن بزرگسالان می توان دریافت که این رفتار مبتنی بر «قانون عرضه و تقاضا» است، به علاوه دو طرف سنی وجود دارند که بر اساس اجماع با هم تعامل دارند. و دومی تنها معیاری است که اعمال می شود.

      • لئو تی. می گوید

        فرانس برای هر یک از افراد خود، برخلاف بسیاری که ترجیح می دهند زندگی خود را در تاریکی نگه دارند، دوست دارد به طور گسترده در مورد "داستان های عشق" خود صحبت کند. من از داستان های او هیجان زده نمی شوم، اما از آنها هم هیجان زده نمی شوم. به‌ویژه افراد شرور نجابت اغلب جنبه‌های تاریکی دارند و از این نظر من واکنش خون پیتر را نیز درک می‌کنم. با این حال، عکس 2 دختر در مقاله ابروهای من را بالا برد، تخمین سن اغلب دشوار است، به خصوص در بین آسیایی ها، اما این 2 دختر مطمئنا بالغ به نظر نمی رسند.

        • در حال ویرایش می گوید

          عکس ها تصادفی هستند اینها توسط ویراستاران اضافه شده است و توسط فرانس ارائه نشده است.

    • خان پیتر می گوید

      من از ناظم می فهمم که هر بار فرانس داستانی را منتشر می کند، لازم است با این نظر پاسخ دهید که او یک دونده فاحشه است. اما من فقط با صدای بلند تعجب می کنم، چه کسی یک مرد کوچک ترسناک تر است؟ کسی که فقط به کاری که انجام می دهد اعتراف می کند یا کسی که مدام به تایلند بلاگ نگاه می کند تا ببیند آیا می تواند مخفیانه چیزی در مورد فاحشه ها و روسپی ها بخواند؟

    • هانس استرویلاارت می گوید

      سلام برت

      با ناظم موافق باشید که همه حق دارند نظر خود را بیان کنند. تا زمانی که در محدوده باقی بماند. فکر می کنم مقاله خوبی است که فرانس نوشته است. احتمالاً برای اکثر مردان مجردی که در تعطیلات در تایلند هستند نیز بسیار قابل تشخیص است.
      تعجب می کنم که چرا این مقالات را می خوانید. شما همچنین می توانید از این مقاله صرف نظر کنید. به هر حال، از خود بپرسید وقتی در تایلند هستید چه می کنید، احتمالاً متاهل هستید، به شدت تحت پوشش هستید، در ساحل کتاب می خوانید و از انواع معابد و سایر جاذبه های گردشگری دیدن می کنید تا حوصله سر برید. شما با اسکله ای پهن دور میله ها راه می روید تا به همسرتان نشان دهید که لازم نیست حسادت کند. من فکر می کنم وقتی در مورد فرانس اینطور صحبت می کنید، شما مردی کاملاً تنگ نظر هستید. درباره خودت بیشتر از فرانس می گوید. من خودم به زودی دوباره به تایلند خواهم رفت (به عنوان یک لیسانس) و معابد را به چپ یا راست رها می کنم و بلافاصله در بارهای دنج شیرجه می زنم. و کاری که من در آنجا انجام می دهم، کار من است. من در واقع نوعی مددکار اجتماعی هستم، مطمئن شوید که خانم ها به اندازه کافی درآمد دارند تا برداشت ناموفق برنج را جبران کنند و همچنین آنها را به تعطیلات ببرند، آیا می توانند خرچنگ بخورند و کوکتل های خوشمزه بنوشند.
      امیدوارم ناظم نظر من را از طریق آن اعلام کند. هانس

      • تینو کویس می گوید

        تو بگو:
        "من در واقع نوعی مددکار اجتماعی هستم، مطمئن شوید که خانم ها به اندازه کافی درآمد دارند تا برداشت ناموفق برنج را جبران کنند و همچنین آنها را به تعطیلات ببرند، آیا می توانند خرچنگ بخورند و کوکتل های خوشمزه بنوشند."

        کاملا حق با شماست. مردان برای ارضای شهوات خود به این مکان ها نمی روند بلکه برای انجام کارهای اجتماعی به این مکان ها می روند. به این میگن صدقه نوع دوستی در آینده چند خانم بزرگتر و زشت را با خود ببرید، آنها کمترین درآمد را دارند. تایلند روزهای سخت اقتصادی را پشت سر می گذارد و من از همه مردان می خواهم که از الگوی خوب هانس پیروی کنند. شاید حکومت نظامی بتواند با عادی سازی قیمت ها از طریق ماده 44 و با راه اندازی کمپین تبلیغاتی تات، روسپیگری را تحریک کند.

        • هانس استرویلاارت می گوید

          سلام تینو

          می دانید که ما مردان در تایلند ماموریت داریم. تلاش برای حمایت مالی هر چه بیشتر از خانم ها، تا آنها نیز زندگی بهتری داشته باشند. آیا فکر می کنید من برای تفریح ​​به بارها می روم، همچنین ترجیح می دهم یک کتاب خوب در ساحل بخوانم.
          Ps آخرین بانوی من آخرین تعطیلات 42 ساله بود، آنها در دسترس نبود.
          به جز مامسان که 53 سالش بود، اما نتوانستم با او کنار بیایم. او فکر می کرد من خیلی جوان هستم (59)

          هانس

      • تینو کویس می گوید

        و من می خواهم یک راز دیگر را به اشتراک بگذارم.
        روسپی های تایلندی از اکثر مشتریان (فرنگ) خود متنفرند. این را از داستان هایی که آنها در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند و از آنچه من شخصا شنیده ام مشهود است. فراموش کنید که آنها به طور کلی از کار خود لذت می برند.

        • RonnyLatPhrao می گوید

          تو نمی تونی رازی نگه داری، می تونی تینو. حالا همه می دانند….

        • هانس استرویلاارت می گوید

          سلام تینو

          من این را می دانم. من کمی تایلندی صحبت می کنم. بنابراین من نیز داستان های خانم ها را می گیرم. آنها نه تنها از فرنگ ها بلکه از "فاحشه دوندگان" تایلندی نیز متنفرند. و من خودم به رفتار اکثر فرنگ ها و تایلندی ها فکر نمی کنم وقتی می بینم با آنها چگونه رفتار می کنند (ترجیح می دهم آنها را خانم های همراه بنامم). احترام و احترام بیشتر از نظر خانم ها برای من حرف اول را می زند و من نمی بینم که در بسیاری از فرنگ ها چنین اتفاقی بیفتد. به آنها اوقات خوشی بدهید و مطمئن شوید که اوقات خوبی را سپری می کنند. سکس برای من حرف اول را نمی زند. خواه ناخواه این را به عهده خانم ها می گذارم. البته من هم از آن اجتناب نمی کنم. یک شوخی زیبا در مورد ژاپنی ها با آوردن خانمی که در صحنه بار بسیار رایج است. 3000 حمام 3 سانت و 3 دقیقه. اما احتمالاً آن یکی را می شناسید. احترام و محبت 2 مورد از مهم ترین چیزها در مورد زنان تایلندی برای من است. هانس

          • تینو کویس می گوید

            مجری: من به شما پیشنهاد می کنم چت را متوقف کنید.

  2. RonnyLatPhrao می گوید

    گزارش خوبیه من در حال حاضر در مورد دنباله کنجکاو هستم.

  3. پیت می گوید

    من مشتاقانه منتظر داستان شما در مورد 8 روز آینده هستم و نمی دانستم کامبوج اینقدر گران است.
    خوش بگذره.
    گر. پیت

  4. کیز می گوید

    کاملا با برت بروور موافقم.
    از یک طرف داستان هایی را در تایلند بلاگ می خوانم که واقعاً عجیب است که افرادی هستند که تایلند و جنوب شرق آسیا را با سکس و چارلی های ارزان قیمت و ... به هم وصل می کنند ... اما از طرف دیگر شما قبلاً 10 داستان منتشر کرده اید. از یک فرد هلندی که در واقع هیچ جای دیگری زندگی نمی کند، مشغول اطمینان از اینکه عصر یک تایلندی یا کامبوجی در رختخوابش باشد.

    می فهمم، نیازی به خواندن آن داستان ها ندارم، اما هنوز…..در مورد چیست... جز اینکه اگر دختر ناکلوا آنجا نباشد، یا خواهرش، به هر حال به بار برود تا «تیلاجه» دیگری بگیرد؟ سر زدن به بالا

    فکر کنید چیزهای بهتری برای گفتن در مورد تایلند وجود دارد. به این ترتیب، این کشور هرگز از شر تصویری که شما تا این حد بدگویی کرده اید خلاص نخواهد شد!

    • کی جی می گوید

      مجری: لطفا چت نکنید.

  5. برج اسد می گوید

    فرانس، من از تمام جنبه های داستان های شما لذت می برم.

  6. برت فاکس می گوید

    طبق تجربه من معمولا با چنین خانمی خوب است. و بله، همچنین مراقبت. یک Tilacje البته یک تیراک است. تی و راک. به عبارت دیگر، یک یار، عسل یا عزیز. به نظر من Tilacje کمی تحقیر آمیز است. من همچنین می خواهم در مورد پنوم پن بیشتر بدانم. من اخیرا بودم.

  7. گیرت جان می گوید

    فرانس عزیز، داستان های خوب و بدون مزخرفات پنهان، دخترهای زیبا سرگرمی بسیار خوبی هستند، فکر می کنم، تصور کنید، قبل از اینکه یک زن زیبا را با خود ببرید، لازم نیست ازدواج کنید، درست است؟ تو انحرافی نیستی، تو فقط یک عاشقی، یک عاشقی، کار خوب، از نعمت من برخورداری، بیا، انگار اجازه نداری از خودت لذت ببری، بروور دیوانه، مرد ترسناک. جی.

  8. رولف پینینگ می گوید

    به کار خوب خود با داستان های خود ادامه دهید فرانس. من دوست دارم آنها را بخوانم، بیشتر مکان ها و موقعیت ها را بشناسم. آنجا بوده‌ام، این کار را انجام داده‌ام. من این نوع را می شناسم و اغلب آنها را "گربه" می نامند.
    در تاریکی فشردگی دیده می شود.

  9. kees1 می گوید

    فکر می کردم واضح است که فرانس یک دونده فاحشه است.
    او خودش هیچ چیزی در مورد آن درست نمی کند.
    از داستان هایش نمی توانم بگویم که او هم منحرف است.
    برای رفتن به سمت فاحشه ها لازم نیست منحرف باشید
    او باید بداند چه کار می کند.
    و اکنون من همچنین می دانم که فرانس چه می کند.
    حوصله ندارم دوباره با کی میخوابه
    فکر می کنم فرانسوی کمی زیاده روی شده است.
    همچنین داستان شما را دوست دارم

  10. رالف آمستردام می گوید

    سلام فرانسوی. وب سایت خوب در مورد کامبوج http://www.canbypublications.com. من بعد از بیست سال تایلند هشت سال است که به کامبوج آمده ام. کامبوج فقیرتر است اما مردم خوبتر هستند. من همیشه بازارهای پنوم پن را دوست دارم، به خصوص بازار روسیه خوب است. زندان تول اسلنگ چشمگیر است. سمت رودخانه کاملا توریستی است. خیابان 51 همچنین یک خیابان خوب برای تفریحات شبانه با مرکز خرید سوریا است. آبجوهای آب پز کامبوج برای نوشیدن خوب هستند و از تایلند ارزانتر هستند. اگر همچنان می خواهید به ساحل بروید، سیهانوکویل یک استراحتگاه ساحلی خوب است. چهار ساعت در تاکسی 50 دلاری. خوش بگذره

  11. برام سیام می گوید

    چنین واکنشی از سوی برت بروور بیش از خود داستان خواندنی را تداعی می کند. قابل توجیه آدم تعجب می کند که چه چیزی باعث می شود کسی به این واقعیت واکنش نشان دهد که کسی از خدمات دهیاری ها قدردانی می کند.
    شاید برت بروور از زنان خوشش نیاید یا دوست نداشته باشد برای خدماتی که ارائه می‌کنند هزینه بپردازد. این حق اوست و او مجبور نیست به ما بگوید که آیا و چگونه آرامش خود را بدست می آورد. با این حال، می ترسم که او گران ترین شکل، یعنی ازدواج و به اصطلاح عشق واقعی را انتخاب کند. او احتمالاً درآمد ماهانه خود را مستقیماً به هنگام ورود به همسرش پرداخت می کند. همه اینها مجاز است، اما چرا اخلاق برتر خود را به دیگران تحمیل کنید، ازدواج اغلب بیشتر از آنچه دوست دارید ویران می کند. تعامل پولی بین زن و مرد از زمانی که پول به عنوان وسیله ای برای پرداخت اختراع شد، وجود داشته است و مطمئناً به قبل از ازدواج می رسد. هر چیزی در زندگی بهای خود را دارد، به خصوص در آسیا.
    چرا آن خواهش های شوالیه های اخلاقی برای وفاداری ابدی که یک انسان باید خود را از بقیه طبیعت متمایز کند. سنجاب نر نیز دانه های راش را به ماده خود می دهد که نمی تواند از باد زندگی کند، اما به اندازه کافی عاقل است که خود را متعهد نکند. شاید به این دلیل که سنجاب ها برت بروور نامیده نمی شوند.

  12. رنه مارتین می گوید

    تایلند و بقیه آسیا چهره های مختلفی دارند و هرکسی می تواند انتخاب کند که کدام یک را جذاب می بیند. شرم آور است که بعضی ها فقط می خواهند یک طرف ماجرا را ببینند. خوشحالم که سردبیران هم همینطور فکر می کنند. شخصاً فکر می کنم داستان های FA ارزش خواندن دارد و همیشه مشتاقانه منتظر آنها هستم.

  13. توکر می گوید

    داستان‌های فرانس را بخوانید، نه برخی از جوراب‌های پشمی بز که با جزئیات توضیح می‌دهند که معابد چقدر زیبا هستند. در نگاه من و پس از بازدیدهای فراوان از تایلند، همه آنها برای من یکسان هستند، چه بودا ایستاده باشد یا نشسته.
    . و شما نیز نباید آن را خیلی جدی بگیرید، اما کسانی که از آن ناراحت هستند اغلب گربه را در تاریکی فشار می دهند.

  14. کور ون کامپن می گوید

    چیزی که من را شگفت زده می کند این است که خیلی زودتر نوشته بودم که فرانس یک فاحشه فروش است.
    و هرگز پست نشد. حالا یکدفعه نظرات همه با یک متن است.
    من از فرانس انتقاد نمی کنم، او داستان هایش را تعریف می کند. داستان ها برای مطالعه در وبلاگ ارسال می شوند.
    می توانید از آن لذت ببرید یا نه. شما همچنین می توانید در مورد آن نظر دهید.
    اما فرانس برای ساختن یک داستان آدم بزرگی است و لازم نیست که یک فاحشه آدم بدی باشد.
    من عاشق آخرین داستان او از پنوم پن هستم. شاید سایر دوندگان فاحشه بتوانند به آن سمت بروند
    تایلند آمده است تا "به طبیعت زیبا نگاه کند" و چیزی از آن بیاموزد.
    من داستان های او را دنبال می کنم و از این به بعد از آنها لذت می برم.
    کور ون کامپن.

  15. راب وی. می گوید

    از خواندن تمام داستان های فرانسوی شما لذت می برم. من خودم یک "فاحشه فروش" نیستم (که اتفاقاً خیلی قشنگ به نظر نمی رسد ...) اما البته خود معصوم هم نیستم. من از چیزهای مختلف در تایلند و جاهای دیگر دنیا لذت می برم (طبیعت، فرهنگ، معماری، غذای خوب، سفر، و غیره) اما هر کدام برای خودشان، درست است؟ اگر کسی دوست دارد به میله یا بین ورق ها ضربه بزند و به خود و کسانی که درگیر هستند احترام بگذارد، خوب است. همه چیز فقط زمانی متفاوت می شود که خود را نابود کنید یا دیگران را نابود کنید. من این احساس را دارم که فرانس به طور معمول با خانم ها ارتباط برقرار می کند، پس چرا باید او را قضاوت کنیم؟ صلیبی های اخلاقی اینجا مجبور به این سبک زندگی فرانس نیستند، اینطور نیست؟ و فرانس به کسی آسیب نمی رساند، نه؟ خب پس غر نزن اگر می‌خواهید یک شوالیه اخلاقی باشید، با تفاله‌هایی که دیگران را استثمار می‌کنند مقابله کنید، اگرچه فکر می‌کنم ساقی‌بانان (و ساقی‌فروشان) خودشان می‌دانند با این نوع افراد بد چه کنند.

    فرانک، به نوشتن ادامه بده!

  16. رود می گوید

    تا زمانی که تن فروشی داوطلبانه است، من معتقدم که هرکسی حق دارد آن حرفه را انجام دهد و اگر بخواهد از این خدمات استفاده کند، نمی توان کسی را سرزنش کرد.

  17. آقای تایلند می گوید

    داستان قشنگیه فرن ادامه بده
    در ضمن، من با BertBrouwer، از جمله، موافقم که شما به اصطلاح "فاحشه فروش" هستید، اما این نیز یک واقعیت است تا یک فحش. پس زیاد نگران این موضوع نباش. بسیاری از گردشگران برای این نوع چیزها به آسیای جنوب شرقی می روند. در واقع، این یک جنبه فرهنگی مهم است، بنابراین امیدوارم که شما نیز بتوانید در آنجا به شیوه ای (حتی) جالب تر بنویسید.
    در گزارش سفر شما همچنین می‌خواهم مقایسه‌هایی بین TH و KH (کامبوج) ببینم. این دو کشور به نظر من کاملاً شبیه هستند، اما بدون شک تفاوت های زیادی وجود دارد.

    با وجود (گاهی) واکنش های منفی، امیدوارم به همین سبک به نوشتن ادامه دهید.

  18. دیوید نیجهولت می گوید

    من باید یک دونده فاحشه هم باشم. گاهی اوقات با یک خانم بیرون می روم و آن دوست دختر من نیست یا من تنها کسی هستم که در تایلند رابطه ای دارم که قوانین را رعایت نمی کند. زندگی کنید و بگذارید زندگی کنید.

  19. برت برویر می گوید

    خوب، من مدتی اجازه دادم که واکنش ها فرو برود و نتیجه ممکن است با چند استثنا مثبت شامل شود: پوشاندن با شنل چیزی که در واقع کج است و می دانید یا اصلاً اینجا منطق اخلاقی وجود ندارد؟ زمان زیادی برای پاسخ دادن صرف می شود و این قابل درک است که 80 درصد از پاسخ دهندگان در اینجا بازنشسته شده اند و زمان زیادی دارند.

    من آنها را اخیراً از خیابان دیده ام که در بارها می رقصند: افراد بالای هفتاد سال که با دست یک دختر جوان طوری می رقصند که انگار بیست ساله هستند، حرکات رقصی که برای سنشان مناسب نیست. شما نظرات مسخره ای هستید

    خوشبختانه، راه رفتن فاحشه در بسیاری از کشورها یک جرم کیفری است. انبوه مستمری بگیرانی که تسلیم شهوت رقت انگیز خود می شوند (در کشور خودشان اکثراً بازنده هستند) اینجا در این وبلاگ که خیلی کج است، به صراحت صحبت می کنند. این یک پدیده نفرت انگیز است و باید در کشور زیبایی مانند تایلند ریشه کن شود.

    • خان پیتر می گوید

      من ترجیح می دهم یک پیرمرد 70 ساله را ببینم که در یک بار مشغول تفریح ​​و رقصیدن است تا اینکه در طبقه سوم در پشت یک آپارتمان مسنجر هدر برود، زیرا این همان چیزی است که کالوینیست هایی مانند شما می گویید. صحبت از آگاهی اخلاقی و بازندگان ....

      • هانس استرویلاارت می گوید

        سلام خون پیتر،

        من می خواهم زمانی با شما در تایلند ملاقات کنم.
        چون تو مرد دل خودم هستی.

        هانس

    • RonnyLatPhrao می گوید

      فکر نمی کنید این یک پاسخ رقت انگیز است؟

      آیا واقعاً در یک فاصله امن برای شما و ظاهراً در زمانی که امثال شما باید در رختخواب خود باشند، ببینید دیگران چه می کنند؟
      به این می گویند کمین کننده….

      اصلاً هیچ چیز درست نمی شود. مردم فقط نظرات خود را صادقانه بیان می کنند.
      کج است و هیچ کس سعی نمی کند آن را صاف کند.
      این بهتر از چیزهای ریاکارانه نیست؟

      شما واقعاً باید دنیا را بشناسید.
      من واقعاً کنجکاو هستم که خود شما اینجا چه کار می کنید.
      آیا Songthaew را از Soi 1 به Walking Street می‌برد و در گوشه‌ای به دنبال رضایت (رایگان) شماست…..

      آیا می دانید که در تایلند در خارج از پاتایا هنوز چیزهایی برای دیدن وجود دارد.
      به جای جاسوسی از مردم هر روز در پاتایا، به کشور بروید.
      بالاخره اگر اینقدر اذیتت می کند در پاتایا چه کار می کنی؟

    • علامت می گوید

      نابود کردن؟ همه چیز و هر کسی که فکر یا روش زندگی متفاوتی دارد؟ آن طور که داعش می خواهد یا آقای سبیل دهه 40؟

      همین یک کلمه به تنهایی گویای همه چیز در مورد شماست آقا!

    • هانس استرویلاارت می گوید

      سلام برت،

      تو حتی بدتر از اونی هستی که من در ابتدا فکر می کردم.
      پس از خواندن پاسخ شما نابود کردن؟ بیایید با شما شروع کنیم.
      چه چیزی بهتر از یک پیرمرد 70 ساله که هنوز شهامت رقصیدن را دارد و اجازه می دهد به یک دیسکو برود تا بفهمد که اصلاً به اندازه ای که در ابتدا فکر می کرد پیر نیست. شما به اندازه ای که در آن لحظه احساس می کنید جوان هستید و سن در درجه دوم اهمیت قرار دارد. Ps رقصیدن با یک زن جوان شما را یک دونده فاحشه نمی کند، بلکه بسیار جوانتر می کند. من هرگز در هلند نمی رقصم زیرا شما به سرعت انگ پیرمرد کثیف را دریافت می کنید. در تایلند من زیاد می رقصم چون عاشق رقصیدن هستم و کسی توهین نمی کند حتی اگر 59 ساله باشید.
      پیشنهاد می‌کنم پشت شمعدانی‌ها بنشینید یا در تایلند که ارکیده‌ها می‌نشینند و از افراد ۷۰ ساله (از طریق آینه‌هایتان در اتاق هتل) که هنوز انرژی دارند (که مدت‌هاست از دست داده‌اید) جاسوسی می‌کنند تا از زندگی بیرون بیایند و آنچه را که در آن است دریافت کنند. آی تی.
      باید بگویم که این قطعه واکنش های زیادی را در پی داشته است. و سپس مردانی هستند که ذهنی باز دارند و تجربه زندگی دارند و مردانی که تنگ نظر هستند و فقط بر آنچه در نظرشان خوب و بد است تمرکز می کنند.
      هانس

  20. گسی آیسان می گوید

    @Tukker
    این که شما ترجیح می دهید داستان های FA را بخوانید به اندازه کافی در مورد خودتان می گوید تا در مورد یک جوراب پشمی بز.
    اما اگر شما همچنین بگویید که همه معابد یکسان هستند، می توانید آن بحث را به بازدید از بارها نیز ربط دهید، زیرا آنها همه یکسان هستند و سپس خانم ها و صحبت های آنها همه یکسان است و در نهایت هزینه رابطه جنسی را می پردازند. .... همان.
    پس الان برای چی غر میزنی؟

  21. برت برویر می گوید

    خنده دار است که مردم اینجا فکر می کنند زنا باید خنده دار نامیده شود. برای کلماتی که مستمری بگیران از آن لذت می برند بسیار بیمار است به بارها بروند و خود را خدا تصور کنند. چه غوغایی مغزهای در حال کوچک شدن شما را فرا گرفته است. باه

  22. برام سیام می گوید

    این آقا به جز خودش، نگاه بسیار منفی به انسانیت دارد. دونده فاحشه، بازنده با شهوات رقت انگیز، "مضحکه و اظهار نظر" (؟). تنها چیزی که در مورد او کج است ظاهراً تلاش او برای جملات کامل و هلندی غرغر او است.شاید کسانی که کج می نویسند نیز کج فکر می کنند یا برعکس.
    این در واقع در بسیاری از کشورها، به ویژه در مناطقی که اسلام در آن غالب است، یک جرم جنایی است. او همچنین در کنیا، جایی که همجنس‌گرایی یک جرم جنایی محسوب می‌شود، احساس راحتی می‌کند. آنچه را که دوست ندارد باید «نابود شود». که قبلاً در سال 40 '45 امتحان شده بود.
    آیا برت بروور می‌تواند نام مستعار آندریس کنول باشد؟ احتمالاً نه، زیرا او کمتر بنیادگرا است و تسلط قابل توجهی بر زبان هلندی دارد.

    • آقای بوژانگلس می گوید

      «پیاده‌روی در بسیاری از کشورها، به‌ویژه در مناطقی که اسلام بر آن غالب است، در واقع یک جرم مجرمانه است».
      آیا این دین نیست که شما می توانید 40 زن داشته باشید؟ بله، اگر بعد از آن باز هم می خواهید به سراغ فاحشه ها بروید، فکر می کنم واقعاً مشکلی وجود دارد، بنابراین می توانم آن قانون را درک کنم.

      فرانسوی،
      لطفا داستان های خود را ادامه دهید، من از خواندن آنها لذت می برم. و به خصوص اکنون که در کامبوج هستید، زیرا این نیز برنامه من برای سال های آینده است.

      و برای نکات منفی: چرا ما بد و فاحشه هستیم اگر دوست داریم با درآمد خود به افرادی که حرفه خود را انجام می دهند کمک کنیم؟

  23. توماس می گوید

    البته شما همچنین می توانید فقط سعی کنید خلاق باشید، درست مانند فرانس زمانی که او می نویسد. بیا پس امتحان کن کلید اصلی کلیدی است که می تواند چندین قفل را باز کند. بنابراین یک دونده فاحشه می تواند با چند خانم هم چیزی را باز کند. شاید بخش های صمیمی، اما به دلیل احترام، اغلب قلب آنها نیز هست. او آنها را خوشحال می کند. پس به سلامتی!
    علاوه بر این، آیا فرش نیز یک فرش باریک بلند نیست که برای پذیرایی از کسی با همه افتخارات پهن می شود؟ پس نشانه احترام است.
    به این ترتیب، دونده فاحشه تبدیل به یک نام مستعار، یک عنوان افتخاری می شود. به زبان فرانسه ادامه دهید و اجازه دهید نور شما بدرخشد. تاریکی تندروهای اخلاقی نیاز به تعادل دارد.

  24. تام می گوید

    فرانس، شما یک رئیس هستید. خانم ها در بار آماده هستند. بنابراین می توانید از آنها لذت ببرید.

  25. 1947 می گوید

    چرا نگران شخصیتی مثل bertBrouwer هستیم بیایید از خواندن داستان های فرانس آمستردام لذت ببریم..... باز هم از نوشتن شما لذت بردم Frans...

  26. ارائه کننده می گوید

    گزینه نظر را می بندیم. و از این به بعد آنها دوباره تعدیل خواهند کرد زیرا به نظر می رسد که حمله به یک نویسنده فقط منجر به بحث های خارج از موضوع و چت می شود.

  27. من این آزادی را می پذیرم که پاسخ دهم.

    اظهارات کور ون کامپن مبنی بر اینکه برخی اصطلاحات معمولاً تعدیل می شوند کاملاً موجه است. اتفاقاً این فقط در مورد واکنش ها صدق نمی کند. من یک بار مقاله ای با عنوان "یک شب فاحشه در پاتایا" ارسال کردم. و این تبدیل به "یک شب در پاتایا" شد.

    در واقع یک استثنا وجود دارد.

    تا حدی در این زمینه، در پاسخ به اظهارات RonnyLatPhrao:
    نه، توطئه ای در کار نیست. اما من فکر می کنم که واکنش های منفی نیز باید امکان پذیر باشد، بالاخره می خواهم تصویری عینی از آنچه در بین خوانندگان می گذرد به دست بیاورم.
    بنابراین، اگر من به درستی متوجه شده باشم، از طریق یک آزمایش یک بار، قوانین انجمن از آن منحرف شده است.

    اتفاقاً، واکنش برت بروور واقعاً تعدیل شده است، به این معنا که او در واقع آرزوی از دست دادن آگاهانه دو عضو بدن من را داشت.
    آقای برت بروور اصولاً با سکولاریزاسیون مخالف است و حتی خواستار اتحاد اسلام و مسیحیت برای مبارزه با کفار است.
    *
    http://www.refdag.nl/mobile/opinie/smeed_coalitie_tussen_christenen_en_moslims_tegen_secularisme_1_790603
    *
    خوب، شما هرگز از یک وگان متقاعد در مورد یک تکه گوشت که مسئولانه تولید شده است، تعریف نخواهید کرد.

    البته تایلند چیزهای بیشتری برای ارائه دارد، اما واقعیت این است که بزرگترین فاحشه خانه در فضای باز جهان در پاتایا واقع شده است. انکار یا سکوت در این مورد هیچ فایده ای ندارد و همیشه با تصویر تایلند همراه خواهد بود.

    علاوه بر این، من به هر کسی که مخالفت اخلاقی با فحشا دارد، احترام می‌گذارم، تا زمانی که این آزادی را داشته باشم که در آن سهیم نباشم.

    علاوه بر این، من متقاعد شده‌ام که روسپیگری در تایلند نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر کمتر از موارد اجباری، دلالی و مصرف مواد مخدر است.

    در پایان از همه بابت نظرات از جمله نظرات منفی تشکر می کنم.

    ملاقات groet vriendelijke،

    فرانسوی


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم