(byvalet / Shutterstock.com)

فرانس آمستردام دوباره در پاتایا مستقر شده است و ما را سرگرم می کند، تا زمانی که دیگر رتبه بندی "مثل" وجود ندارد، با تجربیات خود در یک داستان بعدی.


گربه نزد "خاله" خود در بانکوک در حال بهبودی است. مهمتر از همه، او باید پس از فرار ناموفق خود به بحرین بهبود یابد. برای تسریع و تشدید این روند، او به زودی به عنوان یک راهبه به مدت سه روز در یک معبد زندگی خواهد کرد.

در تایلند، زنان نمی توانند رسما به یک نظم بودایی بپیوندند. البته راه حل های خلاقانه ای برای این کار پیدا شده است، اما زندگی طولانی به عنوان یک راهبه به این راحتی نیست. بیشتر امتیازات برای راهبان محفوظ است، موقعیت آنها با راهبان غیرقابل مقایسه است و موقعیت فرعی زنان در بودیسم به این معنی است که آنها اغلب به عنوان خدمتکار استفاده می شوند.
آنها کاملاً لباس سفید پوشیده اند، از این رو "راهبه های سفید" نامیده می شوند.

به جای پنج دستوری که بودایی‌های غیر روحانی معمولی باید به آن پایبند باشند، هشت مای چی (موقت) وجود دارد.
آنها که تقریباً به سبک «ده فرمان» ترجمه شده بود، چنین خواندند:

  1. موجودات زنده را نکش.
  2. تو نباید دزدی کنی
  3. شما نباید وارد فعالیت جنسی شوید.
  4. تو نباید بد صحبت کنی
  5. از مواد مخدر استفاده نکنید
  6. از ظهر تا طلوع آفتاب دیگر غذا نخورید.
  7. شما نباید در مکان های تفریحی شرکت کنید و از جواهرات/عطر استفاده نکنید.
  8. از تخت خواب بلند و راحت استفاده نکنید.

بنابراین قوانین 6 تا 8 علاوه بر قوانین برای مؤمنان عادی اعمال می شود، و قانون 3 اصلاح شده است، افراد غیر روحانی فقط باید از سوء رفتار جنسی خودداری کنند. افراد غیر روحانی نیز هستند که می خواهند بدون اقامت در معبد از سطح توده ها بالاتر بروند و یک روز در هفته یا هر زمان که احساس نیاز کردند 8 دستور را رعایت کنند. این را می توان به راحتی در خانه به تنهایی انجام داد.

ترجمه من "تو باید" درست نیست زیرا مقررات به عنوان قوانین تحمیلی تلقی نمی شوند، بلکه به عنوان یک روش زندگی که شما به میل خود انتخاب می کنید.

به نظر من، دوره های کوتاه سازماندهی شده «روزهای تأمل» در سال های اخیر در بین خانم ها بسیار محبوب شده است. تنها در دو هفته گذشته، سه نفر از آشنایان را در فیس بوک سفیدپوش دیده ام. موهای سر و ابروها در واقع باید تراشیده شوند، اما در عمل فقط برخی از افرادی که اقامت طولانی تری را انتخاب می کنند این کار را انجام می دهند. اینها معمولاً زنان کمی مسن هستند که به دلیل نبود شبکه خانوادگی به این "پناهگاه" وابسته هستند.

برای مردان، پسران، بسیار رایج‌تر است که برای مدتی - معمولاً چند ماه - به عنوان راهب زندگی کنند و این مرحله مرحله بلوغ است.

خود گربه آن را به عنوان یک دوره خوب انجام دادن، خوب فکر کردن و ننوشیدن توصیف می کند. او به من گفت که من نیز در صورت تمایل می توانم زندگی خود را برای چند روز بهبود بخشم، اما فعلاً برنامه ای برای ثبت نام ندارم.

چیزی که همیشه به من توجه می کند این است که چگونه بودیسم بدون عارضه با بسیاری از چیزها سر و کار دارد. با صومعه‌ها و کلیساهای مسیحی، اولین چیزی که از خود می‌پرسیم این است که "آنها چقدر در آموزه سختگیر هستند؟" و سپس - وای! - برای انتخاب مسیر خرگوش. یا این دقیقاً همان تقدس‌گرایان هستند که ظاهر را حفظ می‌کنند و در عین حال هر کاری را که خدا ممنوع کرده انجام می‌دهند. من هیچ کدام از هر دو را نمی خواهم.

انعطاف پذیری بسیار کمی در برخورد با تحولات جدید وجود دارد.

چندی پیش، داشتن تلویزیون در خانه به شدت ممنوع بود و هنوز هم شهرداری های زیادی وجود دارند که تقریباً همه پرده ها در روزهای یکشنبه در استودیو اسپورت بسته هستند. دشوار است که نیازهای مدرن را در ایمان قدیم جای دهیم و در نتیجه پوچی مهلکی ایجاد شود.
در طول مراسم چنین عقب نشینی بودایی، به نظر من، همه چیز نسبتاً آرام پیش می رود، عکس ها "همانطور که اتفاق می افتد" در فیس بوک ظاهر می شوند، و چوب سلفی اجازه دارد همراه باشد.

چیزی که من هرگز نخواهم فهمید این است که چقدر طبیعی است که خانم ها یک روز در یک بار آبجو درآمد کسب کنند و روز دیگر کاملاً تسلیم معنویت شوند. البته از یک طرف به اندازه حلقه کج است، اما به نوعی به نظر می رسد که دایره دوباره به این شکل بسته شده است. فکر می‌کنم بودیسم با توجه به قانون 3 فحشا را تشویق نمی‌کند، اما شکار جادوگر مقدس برای کسانی که در آن صنعت کار می‌کنند نیز وجود ندارد. بسیاری از سازمان‌های مسیحی ادعا می‌کنند که «کمک کردن» به چنین افراد فاسد مهم‌ترین وظیفه آنهاست، اما در حال حاضر ارواح نجات یافته در واقع کم و بیش مجبور به توبه می‌شوند. این نسبتاً دو برابر است، به بیان ملایم.

من شخصاً هیچ کاری با دین، ایمان یا مذهب ندارم، اما اگر مجبور به انتخاب باشم، فکر می کنم بودیسم شاید کمترین آسیب را داشته باشد. حتی به من گفته اند که بودیسم تنها دینی است که هرگز برای شروع جنگ استفاده نشده است. اما شاید من خیلی کم در مورد آن بدانم که آن را مانند همه ادیان دیگر محکوم کنم.

- نقل مکان به یاد فرانس آمستردام (فرانس گودهارت) † آوریل 2018 -

20 پاسخ به "آمستردام فرانسوی در پاتایا (قسمت 10): "ده فرمان تایلندی""

  1. ژان می گوید

    خوب، بودیسم یک دین نیست، بلکه بیشتر یک فلسفه زندگی بر اساس زندگی بودا است.
    ممکن است بودیسم مستقیماً جنگ را تحریک نکرده باشد، اما آنچه در میانمار اتفاق می افتد، عبارات تهاجمی نسبت به همنوعان دارد.

  2. لئو بوسینک می گوید

    بودیسم، به نظر من، بیشتر یک باور است تا یک دین. به همین دلیل است که فکر نمی کنم جنگ ها به خاطر بودیسم شروع شده باشد. جنگ های به خاطر ایمان، مانند مسیحیان و اسلام، دیگر قابل شمارش نیستند. چندش آور.

  3. جان چیانگ رای می گوید

    اگرچه افسانه ای وجود دارد که یک پاپ زن در حدود سال 800 وجود داشته است، حتی در مذهب کاتولیک نیز وضعیت زنان در مقایسه با مردان در سطحی کاملاً متفاوت است. و اگر چندین بار این را خوانده باشم در اسلام هم فرقی نمی کند که زن حرفی برای گفتن ندارد و فقط اجازه دارد از شوهرش پیروی کند. حتی اگر احکام این ادیان اخیر را با هم مقایسه کنید، شباهت های زیادی خواهید دید. جنبه انسانی رعایت این احکام این است که مانند احکام بودایی بسیار شکسته شده است که مجازات این تخلفات در اسلام بسیار بیشتر از کاتولیک و به ویژه بودیسم است. با بودیسم من همیشه این احساس را دارم که آنها بسیار انسانی هستند و حتی سریعتر از سایر ایمانداران می توانند ببخشند. وقتی به 5 فرمان بودایی نگاه می کنم، که فانی عادی باید رسماً به آنها پایبند باشد، به ندرت کسی را در روستا می بینم که این را جدی بگیرد. اگر این را به یک بودایی تایلندی گوشزد کنید، من همیشه باید به فانتزی که اغلب غنی از معذرت خواهی و استانداردهای دوگانه اعمال می شود بخندم. خیلی بیشتر از سایر ادیان، بسیاری فکر می‌کنند که این احکام را می‌توان شکل داد، و آن‌طور که برای آنها مناسب است، اجرا شد. به همین دلیل است که بسیاری از زنانی که در زندگی شبانه کار می کنند مشکلی ندارند که نیمه برهنه به استقبال مشتری بروند، در حالی که زنی فرنگ را محکوم می کنند که در طول روز با بیکینی ریز در ساحل قدم می زند. به ندرت پیش از اینکه با یک مشتری در رختخوابش شریک شود، یک خدمتکار را می بینید که در حال روشن کردن شمع در مجسمه بودا است، در حالی که او از یک زن فرنگ که با دوست پسرش به رختخواب می رود متنفر است. کاری که می کنند جز نیاز مالی نیست و هر کاری را که این فرنگ زن بیهوده انجام می دهد، مبتذل می دانند. روز بعد آنها به معبد می روند، از راهب برکت می خواهند و با یک سطل بزرگ از مایحتاج/تامبون به او پاداش می دهند و امیدوارند که در عصر مشتریان بیشتری پیدا کنند.

  4. پیتر می گوید

    بودیسم یک دین نیست بلکه اعتقادی است که من خوانده ام. بودیسم تنها اعتقادی است که ادیان دیگر را مجاز می داند و می پذیرد.

    • پیتردونگسینگ می گوید

      نگاهی به همسایگان در برمه بیندازید…. نه کاملا فکر می کنم.

    • خان پیتر می گوید

      برای من هم کمی محکم به نظر می رسد. اکثریت بودایی میانمار در حال قتل عام اقلیت مسلمان روهینگیا هستند که دسته جمعی در حال فرار هستند. حتی آنگ سان سوچی، برنده جایزه نوبل، به سمت دیگری نگاه می کند و وانمود می کند که هیچ چیز اشتباهی نیست. من حتی ویدیویی از یک راهب بودایی دیدم که در مصاحبه ای می گوید با خشونت علیه روهینگیا مشکلی ندارد. نگران همه

      • جوز می گوید

        ما باید خشونت هر دو طرف را به شدت محکوم کنیم!

        اما من همچنین می‌دانم که اقلیت مسلمان هر بار شروع به خشونت می‌کنند و اکثریت بودایی به شدت تلافی می‌کنند.
        صحبت کردن خوب نیست، اما یک روز تمام می شود.

    • جان چیانگ رای می گوید

      این که آیا این یک دین است، یا آنطور که برخی آن را فلسفه زندگی می نامند، واقعاً تفاوت چندانی ندارد. علاوه بر این، در ویکی پدیا نیز نوشته شده است که بودیسم یکی از 5 دین بزرگ در این جهان است. به همین دلیل است که من به خوبی می توانم درک کنم که فرانس آمستردام نیز از این موضوع منحرف نشده است، بیشتر در مورد آنچه که او توضیح می دهد تفاوتی نمی کند.
      https://nl.wikipedia.org/wiki/Wereldreligie

      • فرانسهمستردام می گوید

        به نظر من فقط "دین" واقعا نادرست است، زیرا بودا خدا نیست. اگرچه احتمالاً متکلمان - متکلمان - به بودیسم علاقه مند هستند. به نظر من "ایمان" ممکن است، زیرا شما همچنین می توانید به یک باور در زندگی اعتقاد داشته باشید. به نظر من دین جامع ترین مفهومی است که بودیسم بدون هیچ مشکلی می تواند تحت آن قرار گیرد. بیایید سر همدیگر را در این مورد کتک نزنیم...

  5. جان اس می گوید

    چینی ها می گویند: هر دینی سم است.

  6. گیرت می گوید

    اگرچه من البته به هیچ وجه با خشونتی که اکنون در میانمار رخ می دهد موافق نیستم، اما اگر برخی رسانه ها ما را باور کنند، وضعیت کمی متفاوت است.
    روهینگیایی ها تا حد زیادی در وضعیت فعلی مقصر هستند و اکنون نقش قربانی را بازی می کنند.
    حقیقت در وسط نهفته است، شما نمی توانید انتظار داشته باشید که اکثریت بودایی خود را با اقلیت مسلمان وفق دهند.

    • جان چیانگ رای می گوید

      گیرت عزیز، بسیاری از واکنش های فوق در واقع در مورد این واقعیت و این سوال است که آیا بودیسم قادر به شروع خشونت یا حتی جنگ است؟
      حتی اگر همانطور که شما می نویسید، خود روهینگیاها مقصر سرنوشت خود باشند، این قطعاً به یک بودایی اجازه ارتکاب تجاوز و قتل دسته جمعی را نمی دهد.
      بودیسم به روحیه صلح طلبانه خود می بالد که در اینجا از طرف آنها یافت نمی شود.
      حقیقت قطعاً در وسط قرار خواهد گرفت، اما من هنوز این احساس را دارم که صرف این واقعیت که این اقلیت عمدتاً متشکل از مسلمانان است، باعث می‌شود که این اقلیت با تعصبات زیادی تغییر کند. بسیاری از مردم در این جهان، به ویژه در اروپا، هنوز درک نکرده اند که بسیاری از افراط گرایان به نام اسلام می کشند، اگرچه این هیچ ربطی به این ایمان ندارد.
      http://www.hln.be/hln/nl/960/Buitenland/article/detail/3247202/2017/08/31/Ergste-geweld-in-jaren-in-Myanmar-Vrees-voor-etnische-zuivering-met-massamoord-en-verkrachtingen.dhtml

      • گیرت می گوید

        جان عزیز اصلا درگیری مذهبی نیست.
        از آنجا که یک راهب بودایی همه چیز را به هم می زند، اکنون به این صورت توضیح داده می شود.
        روهینگیایی‌ها بنگالی‌هایی هستند که به‌طور غیرقانونی در میانمار زندگی می‌کنند و باعث ایجاد مزاحمت در آنجا می‌شوند.
        من می توانم درک کنم که کسی نمی خواهد در بنگلادش بماند، من آنجا بوده ام و می توانم به شما بگویم که این کشور برای سکونت انسان مناسب نیست.
        اما اگر کم و بیش غیرقانونی مهمان کشور دیگری هستید، حداقل می توانید سعی کنید رفتار کنید.
        و این همان جایی است که اشتباه پیش رفت، اگر هنوز نتوانید لباس‌های شسته شده را آویزان کنید تا خشک شوند، در نقطه‌ای تشدید می‌شود.
        پس نه یک درگیری مذهبی، بلکه یک دعوای معمولی همسایه ای.

        • جان چیانگ رای می گوید

          گیرت عزیز، اگر یک بار دیگر پاسخ من را با دقت بخوانید، می بینید که من اصلاً در مورد درگیری مذهبی نمی نویسم. دین/دید بودایی به زندگی به عنوان یک دین صلح آمیز/غیر خشونت آمیز شناخته می شود، در حالی که در میانمار خلاف این را نشان می دهند. اگر بودیسم صلح دوستی که اکثریت مردم به آن معتقدند، تا این حد مسلط است، پس حتی در مواجهه با بزرگترین رفتار نادرست این جمعیت 2 درصدی روهینگیا، آنها باید ابزار دیگری جز تجاوز و کشتار دسته جمعی مردم داشته باشند. به هر حال در حال حاضر متواری هستند و کشور را ترک می کنند.

        • بریدگی کوچک می گوید

          گیرت، شما دقیقاً تبلیغات دولت میانمار را کپی می کنید که (با آنگ سان سوچی) استفاده از کلمه "روهینگیا" را ممنوع می کند، اما آنها را بنگالی می نامد و به این ترتیب حضور به اصطلاح غیرقانونی خود را در میانمار نیز نشان می دهد. پیشنهاد کرد.
          آنگ سان سوچی حتی موفق شد نماینده سازمان ملل در میانمار را وادار کند که در گزارش اخیر فقط از کلمه "بنگالی" استفاده کند و در واقع با دولت همکاری کند.
          پدر آنگ سان سوچی به عنوان رئیس جمهور میانمار، تمام حقوق مدنی را که بودایی ها از قبل داشتند، به روهینگیاها، که بیشتر آنها نسل ها در برمه (بعدها میانمار) زندگی می کردند، داد.
          دیکتاتور ن وین در دهه 80 این حقوق مدنی را از آنها سلب کرد، بنابراین آنها تاکنون بدون حق تحصیل، مراقبت های بهداشتی، آزادی رفت و آمد و غیره بی تابعیت شده اند.

  7. l.سایز کم می گوید

    در محوطه Wat Yansangwararam در نزدیکی پاتایا تعدادی پناهگاه کوچک برای زنانی وجود دارد که می خواهند چند روز یا بیشتر فکر کنند.

    ساعت 5 صبح بیدار شوید، صبحانه بخورید، بقیه روز یک سبک زندگی بسیار مقرون به صرفه و پر از مدیتیشن.

  8. ژاک می گوید

    افراد زیادی هستند که از مسیر خود منحرف می شوند و عجیب ترین کارها را انجام می دهند. تا حدودی ناشی از فقر است، اما به نظر من این خیلی ساده است. فقدان تعادل، ارزش‌ها و استانداردهای صحیح مبنای این امر است. در مورد این خانم گربه هم همینطور است. همانطور که قبلا اشاره کردم، این غذا برای یک روانپزشک است. چنین دوره معبد بودایی بیشتر از این به او کمک نمی کند، اما مقداری سرگرمی و کمی آرامش به او کمک می کند. سپس طبق معمول تجارت کنید. لذت جنسی کسانی که به آن نیاز دارند و از این طریق و البته برای پرداخت آن را می پذیرند. او به وضوح خیلی دور شده است. حیف، زیرا من واقعاً دوست دارم همه مردم را به شکلی عادی و معمولی که اثری از خود بر جای نمی‌گذارد، موفق و شاد باشند. زخمی برای زندگی

    چند سال پیش یک قسمت در تلویزیون هلند در مورد مشکلات بین مسلمانان و بوداییان در میانمار پخش شد. من فکر نمی کردم این در منطقه روهینگیا باشد، اما جایی در داخل کشور با شاخه ای متعصب از بودایی ها. خبرنگار نمی توانست بدون رعایت احتیاط به طور معمول در آنجا گزارش دهد. در نهایت، بمب بین دو گروه جمعیتی که ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند، منفجر شد. همیشه یک منطقه محاصره مسلمانان بود که تحمل می شد، اما در درزها رشد می کرد. روهینگیا هرگز اسنادی را به رسمیت نمی شناخت و ارائه می کرد، بنابراین همیشه به طور غیرقانونی اقامت داشتند. مردم بنگالی شهروندان درجه دو، اما بومی میانمار نیستند.
    هر گروه جمعیتی باید کشور خود را داشته باشد که بهترین خواهد بود. به کردهایی نگاه کنید که در سه کشور زندگی می کنند اما هرگز به عنوان چنین کشوری شناخته نشده اند. از سوی ترک ها نیز مورد تبعیض قرار می گیرند. در نهایت، تنها شرایط بد و خشونت نتیجه خواهد داد. بله، بشریت خیلی با هم مشغول است و اگر شفقت نباشد این به چه می انجامد. من نباید به آن فکر کنم.

    • بریدگی کوچک می گوید

      اخبار NOS نسبتاً بزدلانه است زیرا نتوانسته است بینشی در مورد پاکسازی قومی مسلمانان روهینگیا ارائه دهد که برای چندین دهه با تأیید آنگ سان سوچی در جریان بوده است.
      تنها چیزی که در روزهای اخیر در اخبار NOS شنیده می شود این است که آنگ سان سوچی در مورد گسترش جهادگرایی مسلمانان و در مورد انتشار اخبار جعلی هشدار می دهد.
      و از ورود روزنامه نگاران و حتی نماینده سازمان ملل به منطقه ای که همه خشونت ها در آن رخ می دهد جلوگیری می کند.
      صدها هزار مسلمان قبلاً فرار کرده اند. ابتدا به عنوان پناهندگان قایق به تایلند، مالزی و اندونزی، جایی که آنها نیز مورد استقبال قرار نگرفتند، اتفاق افتاد. گور دسته جمعی آنها حتی در منطقه مرزی مالزی و تایلند کشف شد. اکنون بزرگترین جریان در حال تلاش برای فرار به بنگلادش است، جایی که آنها نیز استقبال نمی کنند.
      خب، سرنوشت غم‌انگیز این افراد مدت‌هاست که موضوع اخبار بین‌المللی بوده است، اما اخبار NOS طوری عمل می‌کند که انگار اخیراً درباره «تروریسم بین‌المللی مسلمانان» فوران کرده است.

  9. سیلوستر می گوید

    داستان خوب
    و یک برداشت سرگرم کننده دیگر در مورد دین به طور کلی و بودایی به طور خاص و باید اعتراف کنم که با نظر شما موافقم.

  10. بریدگی کوچک می گوید

    اول از همه: بودیسم وجود ندارد. و دو جریان اصلی آن، یعنی بودیسم تراوادا، که بسیار ناسیونالیستی است و حتی می تواند نژادپرستانه تا جنگ طلب باشد، همانطور که جریان بودایی در میانمار به رهبری آنگ سان سوچی، راهبان و ارتش در آزار و اذیت مسلمانان روهینگیا نشان می دهد.
    و بودیسم ذن مانند بیشتر مراقبه ای است که دالایی لاما، نپال و هند شاهد آن بودند.
    بعلاوه، بودیسم تایلندی در عمل عمدتاً حیوان گرا است، که باعث ناراحتی "پژوهشگران" مهم تایلندی (مانند بوداداسا) می شود، که فکر می کنند این بی معنی است.
    شاید به همین دلیل است که بودیسم در تایلند نسبتاً فرصت طلبانه عمل می کند. به هر حال، این در مورد جهان ارواح است، که گفته می شود بسیار مهم تر و تعیین کننده تر از هر آموزه بودایی برای زندگی است.

    و اجازه دهید بحث را به این موضوع بسط ندهیم که آیا مذهب عامل اصلی همه این جنگ‌های به اصطلاح مذهبی است که در مطالعه‌ای علمی توسط کارن آرمسترانگ: «زمین‌های خون، دین و تاریخ خشونت» در مطالعه تاریخی‌اش در تناقض است. تعداد زیادی از درگیری های به اصطلاح "مذهبی" در تاریخ جهان.
    برای مقاصد تبلیغاتی، درگیری‌ها اغلب به عنوان مذهبی «چارچوب» می‌شوند، همانطور که نتانیاهو با تهدید ابدی خود از «ترور اسلامی» انجام می‌دهد و از این طریق به گسترش خشونت‌آمیز خود در «قلمرو» خود در اسرائیل مشروعیت می‌بخشد. و نمونه اخیر آنگ سان سوچی است که علیرغم پاکسازی قومی چند دهه ای مسلمانان در ایالت راخین که اکنون به ابعاد نسل کشی رسیده است، آن را به گردن جهادگران مسلمان می اندازد. و او به گروهی از مردم اشاره می کند که به شدت در برابر قتل عام، آتش زدن و تجاوز دسته جمعی توسط سربازان مقاومت مسلحانه نشان می دهند.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم