در مورد مرگ یک دانش آموز

توسط گرینگو
Geplaatst در ستون, گرینگو
برچسب ها:
16 ژوئیه 2015

اوایل این هفته، یک تصادف جاده ای در سریراچا باعث مرگ دانش آموز 14 ساله ای شد که در حال بازگشت از مدرسه به خانه بود.

یک کامیون در یک پیچ مانور نامناسبی انجام داد که باعث شد دانش آموز سوار بر موتورسیکلت خود (بسیار جوان، بدون گواهینامه رانندگی، بدون کلاه ایمنی) سقوط کند، به زیر کامیون برخورد کرد و توسط چرخ های عقب له شد.

ترافیک در تایلند

می توان گفت از هر هزار مورد یک مورد حتی به مطبوعات محلی هم راه پیدا نکرد. همچنین می دانم که سالانه هزاران تلفات جاده ای در تایلند رخ می دهد. من همچنین می دانم که تایلند دارای شهرت مشکوک به داشتن تقریباً بیشترین تعداد تلفات رانندگی در جهان است. من همچنین می دانم که تعداد زیادی از قربانیان جوان هستند، بدون گواهینامه رانندگی و بدون کلاه ایمنی سفر می کنند. لازم نیست به من بگویید که علت این همه بدبختی را می توان در ذهنیت ضعیف ترافیکی تایلندی ها و تحصیلات ضعیف در این منطقه جستجو کرد.

دوست پسر مدرسه

اما این قضیه برای من، همسر و پسرم متفاوت است. مقتول دوست مدرسه و همکلاسی پسرمان است. من او را به خوبی می شناختم، زیرا او سال گذشته به طور مرتب آخر هفته ها به خانه ما می آمد تا عمدتاً با پسرمان از رایانه استفاده کند (دیگر چه؟). گاهی دو همکلاسی دیگر هم بودند که شب را هم می ماندند. همسرم غذا و نوشیدنی خوب تهیه می کرد و من گهگاه آنها را به رستوران یا ساحل می بردم.

تصادف

و ناگهان او دیگر آنجا نیست. یک بچه مدرسه ای معمولی و بی گناه، یک نوجوان جوان که (هنوز) سیگار و الکل ننوشیده است. به دخترها هم علاقه ای نداشت. پیش از این هرگز با تصادف افرادی که می شناسم مواجه نشده بودم. اکنون که آنقدر "نزدیک" اتفاق می افتد، شما را در آغوش می گیرد. شما بی اختیار فکر می کنید که ممکن است پسر ما باشد، هرچند خوشبختانه هنوز موتور سواری نمی کند.

آینده

علاقه زیادی به مراسم بودایی قبل از سوزاندن او وجود داشت. ده‌ها، شاید بیش از 100 نفر از دانش‌آموزان مدرسه او حضور داشتند که عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتند. می توان امیدوار بود که درس عبرت گرفته شود و اگر فوراً فضایی در برنامه درسی برای آموزش ترافیک فراهم شود، مدرسه را تحسین خواهم کرد. نمیشه خیلی زود شروع کرد!

16 پاسخ به “در مورد مرگ یک دانش آموز”

  1. متیو لگروس می گوید

    من با جولی همدردی می کنم، 65 سال سن دارم و پارسال هم تصادف کردم، ماشین به عقب رفت توی جاده و من را ندید، به همین دلیل با ماشین برخورد کرد.

  2. فرانسهمستردام می گوید

    به شدت غمگین.
    اما من یک یادداشت انتقادی دارم، گرینگو.
    خیلی آسان است که همه چیز را به گردن ذهنیت ضعیف ترافیک و آموزش ضعیف بیاندازیم.
    عوامل بسیار دیگری نیز نقش مهمی ایفا می کنند: درصد زیاد - آسیب پذیر - دو چرخه، زیرساخت نامناسب (عدم وجود مسیرهای دوچرخه سواری مجزا، پیاده روها و موارد مشابه، دوربرگردان ها و فقدان تقاطع های درجه بندی شده کافی) ، نگهداری ضعیف جاده ها و وسایل حمل و نقل و غیره.
    اینطور نیست که مقابله با یکی از آن علل، تعداد مرگ و میر و جراحات جاده ای را به شدت کاهش دهد. خیلی چیزها باید برای این اتفاق بیفتد و این یک شبه اتفاق نمی افتد. فراموش نکنید که ایمنی جاده ها برای بیش از 40 سال یک سیاست پیشرو در هلند بوده است. با موفقیت، اتفاقاً تعداد مرگ و میرها از 3000 به 600 نفر در سال کاهش یافته است.
    در هلند، تقریباً به نقطه ای رسیده است که هزینه ها / مضرات / تحریک اقدامات حتی بیشتر از مرگ و میر کمتر بیشتر نیست.
    هنوز در تایلند نیست، این مطمئن است.

    • گرینگو می گوید

      به عنوان یک کاربر طولانی مدت جاده در تایلند، می توانم حدود 10 اقدام را نام ببرم که در صورت رعایت دقیق و نظارت بر آن اقدامات، تعداد مرگ و میرهای جاده ای در تایلند را به شدت کاهش می دهد.

      اما این داستان در مورد ترافیک تایلند نیست، بلکه در مورد یک قربانی است. نظرت چیه داستانت رو ترجمه کنم و به پدر و مادر این پسر بدم؟ به نظر شما آسایشی را فراهم می کند؟ نه؟ خب من هم ندارم!

      • فرانسهمستردام می گوید

        نه، نکن. چنین واکنش غیر حساسی برای آنها فایده ای ندارد.
        اما مدرسه مطمئناً از این تراژدی (یکی دیگر؟) برای افزودن خود به خود آموزش ترافیک اضافی به برنامه استفاده نخواهد کرد.

      • اریک دانکایو می گوید

        مجری: لطفا چت نکنید.

  3. نیکو می گوید

    خوب، گرینکو، یک تصادف رانندگی غم انگیز که منجر به جراحت یا حتی مرگ در خانواده یا حلقه آشنایان شما می شود، همیشه ضربه سختی است.

    اما من گاهی اوقات فکر می کنم که مردم اینجا در تایلند "ناخودآگاه" به دنبال آن هستند.

    نزدیک من در Lak-Si (بانکوک) یک خیابان فرعی بسیار شلوغ به نام "Soi 14" وجود دارد.
    در اصل به صورت خطوط 2×2 با یک پیاده رو در دو طرف ساخته شده است.
    اما مانند بسیاری از خیابان های شلوغ، پیاده رو به یک چرخ دستی و بعداً یک مرکز غذاخوری دائمی تبدیل می شود. البته کاملا مخفیانه اما بله، مشتریان نیز دوست دارند برای صرف غذا بنشینند، بنابراین فقط چند میز و صندلی را در اولین لاین قرار می دهند.

    شما قبلاً متوجه شده اید، خیابان فرعی بسیار شلوغ اکنون به خط 2×1 بدون پیاده رو کاهش یافته است و سمت موتور سیکلت «Boy's» نیز باید به سرعت مشتری جدیدی را در Big-C انتخاب کند و بنابراین به سمت چپ و راست حرکت کند. ماشین‌ها و همه کسانی که آنجا راه می‌رفتند، «تقریباً» به زمین زدند. واقعاً به من گفته می شود که همه چیز "تقریبا" هر روز خوب پیش می رود، حتی اگر آسفالت پر از علائم پلیس از یک قوطی اسپری باشد.

    اما دولت؟؟؟؟ حداقل الان ندیده بودمش بنابراین می توان ردیف دوم جدول را اضافه کرد.

    تایلند اینگونه است. آنها قوانین سختگیرانه ای برای پسران موتورزیج دارند، اما هر چه باشد. جلیقه‌های "قدیمی" با خوشحالی دوباره فروخته می‌شوند، حتی بیشتر موتورزیج بویز.

    موفق باشی گرینکو

    درود نیکو

  4. مارسل می گوید

    @Gringo
    ما (حداقل من) با شما همدردی می کنیم، ناامیدی شما را در مورد این موضوع درک می کنم و فکر می کنم واکنش فرانس خاص است.
    البته ما در طول 10 سال گذشته سیاست بسیار متفاوتی را تدوین کرده‌ایم، اما تایلند 13 برابر هلند است و ساختار ترافیکی بسیار متفاوتی دارد با بسیاری از جاده‌های آسفالت‌نشده و پلیس که برای یک تکه کاغذ ایستاده است. آن را با 2 یا 3 صفر یک سیاست تطبیقی ​​را اجرا می کند.
    اما بزرگترین مشکل خود مردم هستند، توانایی پیش بینی در ترافیک یک تایلندی چیز دیگری است، من خودم این را با کیلومترهای زیادی که در تایلند با موتور و ماشین طی کرده ام تجربه کرده ام.
    در اینجا تصادفات غیرقابل درک هستند، اما آنجا اغلب گفته می شود/فکر می شود "این خواست بودا است" و مردم عادی آنجا فکر می کنند "من تنها در راه هستم"، من اغلب فکر می کنم.
    اینجا در هلند، فکر می کنم اخیراً مزخرفات ترافیکی نقش مهمی ایفا کرده اند.

  5. NicoB می گوید

    گرینگو خیلی غمگین.
    پشت گزارش دانش آموزی که بر اثر تصادف جان خود را از دست داده، ناگهان چهره ای ظاهر می شود، شخصی که شما می شناسید، که پسرتان، شما و همسرتان با او ارتباط داشتید، و بعد همه چیز بسیار متفاوت است، یک درام.
    چه در مورد رنج والدین، خانواده، دوستان و آشنایان، یک درام پشت هر تصادف وجود دارد.
    آنچه فرانسامستردام در مورد آن می نویسد را تایید کنید. با توجه به آمار بالای مرگ و میر در تایلند، مطمئناً هنوز کارهای زیادی برای کاهش این تعداد باید انجام شود، ما می توانیم به آینده امیدوار باشیم که این اتفاق در سریع ترین زمان ممکن رخ دهد.
    برای شما، همسرتان و پسرتان در برابر احساسات سخت ناشی از این مرگ، برای والدین، خانواده و دوستان آرزوی قدرت داریم.
    NicoB

  6. جی جی کرول می گوید

    اینجا این قربانی یک آمار را انسان می کنند. و ناگهان متوجه می شوید که به جای چند هزار مرگ، یک نفر هزار بار می میرد.
    استركت

  7. یوهان می گوید

    فکر می کنم اگر آموزش های رانندگی خوب داده شود تا حدودی کمک کننده خواهد بود
    این نظریه در حال حاضر یک نقطه شروع است، از 50 سوال، 45 سوال صحیح است
    اما اگر به این امر دست یابید و در زمین تمرین به خوبی سوار شوید و 2 یا 3 عملیات دشوار را انجام دهید
    بین 2 مخروط پارک کنید
    از پشت بین 2 مخروط پارک کنید
    دو دور

    سپس شما گواهینامه رانندگی خود را دارید
    هرگز در جاده ای رانندگی نکرده اید.

    من هم اینجا در یک آموزشگاه رانندگی درس داشتم
    در حین رانندگی پرسیده شد
    چقدر ممکن است برای شما سخت باشد
    وقتی چراغ ها برای شما روشن است
    دست و پا نزن
    اولویت با شماست

    مجبور شد بنزین بزند، آموزشگاه رانندگی نمی دانست چگونه آن را باز کند

    پس جای تعجب نیست که تلفات داشته باشد

    به گواهینامه رانندگی تایلندی هم برای موتور سیکلت و هم ماشین نیازمندیم

    بهتر است در شرکت های اجاره ای بررسی کنید که آیا افراد گواهینامه رانندگی دارند یا خیر
    آنها این را برای یک ماشین می خواهند، اما برای یک موتور سیکلت

    و حتی کنترل بیشتر روی کلاه ایمنی
    پس برای پرداخت جریمه بدون کلاه ایمنی به ایستگاه نروید

    تایلند است

  8. غارت می گوید

    من چندین سال است که در اینجا رانندگی می کنم و اغلب از خودم می پرسم که آنها اینجا چه فکری می کنند.
    آخرین باری که سوار موتورم بودم و مجبور شدم به راست بپیچم.
    می دانم که آنها دیوانه وار رانندگی می کنند، بنابراین یک جورهایی توقف می کنم.
    ضربه خوردن از پشت تقریباً یک دعوا بود زیرا باید به رانندگی ادامه می دادم.
    من چیزی پرداخت نکردم، او ممکن است بمیرد.
    اما یک چیز بسیار ساده، آنها گواهینامه رانندگی را اینجا در پوکت می خرند.
    همسایه من تاکسی موتوری است و برای گواهینامه رانندگی 500 بات اضافه پرداخت می کند.
    من می خواهم دوست دخترم را به یک آموزشگاه رانندگی بفرستم تا موتور سواری را یاد بگیرد.
    حالا سعی کردم خودم چیزی به او یاد بدهم، اما او برای من بسیار ناامن است.
    او بیشتر از همه می خواهد، من آن را دوست ندارم، اما هی، زنان.
    بنابراین فکر کردم که آنها را به یک آموزشگاه رانندگی بفرستم تا در مورد آن چیزی بگویند یا رانندگی را به آنها آموزش دهند.
    حدس بزنید، می توانید گواهینامه موتور سیکلت بگیرید.
    با این حال، هیچ آموزشگاه رانندگی در پوکت وجود ندارد که در آن بتوانید موتور سواری را یاد بگیرید.
    برای یک ماشین
    لطفا این را به من توضیح دهید.
    علاوه بر استفاده از عقل سلیم، باید یاد بگیرید که چگونه در ترافیک ایمن باشید.
    تنها در پاتونگ و کامالا در این هفته 5 نفر جان خود را از دست دادند.
    تقریبا همیشه یک کامیون بتونی یا یک کامیون سنگین در بازی وجود دارد.

  9. فرد می گوید

    قبل از اینکه کسی چیزی از این موضوع بیاموزد، هنوز مقدار زیادی آب باید از طریق راین عبور کند.
    شخصاً فکر می کنم مردم هرگز یاد نمی گیرند. من تمام عمرم با یک H و یک D در املا سوار موتورهای آن بچه های چاق بودم.
    سپس در فاصله‌ای که برای عبور خیلی کوچک است اما به اندازه کافی بزرگ است که بتوان ترمز کرد، آرام پشت ماشینی رانندگی می‌کنید. و سپس شخص دیگری باید مداخله کند، چه از جاده رانده شوید یا نه. اما بیایید یک لحظه این را کنار بگذاریم.
    بنابراین هر روز توسط پسران 12، 13 یا 14 ساله با موتورهای ساینده با لاستیک‌های نازک سبقت می‌گیرم، البته نه با کلاه ایمنی با سرعت تخمینی 100 کیلومتر در ساعت.
    تا زمانی که دولت محدودیت هایی در این مورد قائل نشود و کلاه ایمنی آزمایش شده برای کارایی نداشته باشد (بنابراین کلاه ایمنی مقوایی وجود ندارد)، بسیاری همچنان ما را پیش از موعد ترک خواهند کرد. هیچ کاری نمی توان در مورد آن انجام داد.
    اما من نگرانم

  10. janbeute می گوید

    حدود 5 سال پیش در ماه آوریل، دو روز قبل از شروع Songkran.
    خواهر همسرم با گریه به دروازه من آمد، فکر کردم پیرمرد (پدرشوهر) همسرم فوت کرده است.
    همسرم مرا بلند کرد و هر دو بلندتر شروع به گریه کردند.
    چی شد .
    دختر برادر همسرم حدودا 14 ساله ساعتی قبل در تصادف فوت کرده بود.
    خیلی سریع با پیکاپ من و بقیه اعضای خانواده به بیمارستان در Sanpatong.
    وقتی به آنجا رسیدیم، برادر دیگری جسد را در اتاقی از بیمارستان به من نشان داد.
    سریع ملحفه را بلند کرد و دیدی که یک سینه شکسته و آج لاستیک هنوز روی ملحفه دیده می شود.
    او صبح با دو دوستش که همگی روی یک موتور سیکلت نشسته بودند، به سمت یک شنبه بازار بزرگ هفتگی بین Sanpatong و Hangdong در راه بود.
    تصادف درست در کنار معبدی، جایی در یک جاده پشتی با یک پیچ تقریباً با زاویه راست اتفاق افتاد.
    یک کامیون باز با یک بیل مکانیکی بزرگ وارد شد.
    به گفته دو دوست، تمام جاده را در بر گرفته است.
    خواهرزاده همسرم آخرین نفری بود که پشت موتورسیکلت بود و پرت شد و زیر چرخ جلوی کامیون آمد.
    یک درام خانوادگی، اما پس از آن درام دیگری وجود داشت.
    راننده کامیون صاحب یک شرکت خاکبرداری بود.
    اول حاضر به پرداخت بیش از 30000 حمام.
    یک وکیل استخدام شد، اما نتیجه چندانی حاصل نشد، اما این مبلغ به 100000 حمام رسید.
    در بررسی کامیونی که من در آن حضور داشتم، به اصطلاح مکانیک استخدام شده توسط پلیس آمد و بررسی کرد که آیا همه چراغ ها و ... روشن است یا خیر و ابعاد کامیون را با نوار اندازه گیری می کردند و تمام. .
    برادر مقتول (کاتوی) طی جلسه ای در کلانتری، جمعی از دوستانشان را که همگی کاتویی بودند، آورد.
    همه ما در آن زمان با صدای بلند علیه فساد فریاد زدیم.
    دو هفته پیش همسرم متوجه شد که صاحب شرکت باعث تصادف دیگری شده است.
    یک پسر حدوداً 10 ساله اکنون قربانی شده بود که خوشبختانه فقط از ناحیه پا آسیب دید.
    پسر با چند نفر از دوستانش به یک مهمانی معبد رفته بود و با ماشین همان راننده که مشروب می‌نوشید تماس پیدا کرد.
    من و همسرم سپس از قربانی جوان در خانه دیدن کردیم.
    و دوباره همان داستان بود،
    پدرش گفت که عامل جنایت هرگز بیمار را عیادت نکرد، اما پسر (10 ساله) پس از تصادف همچنان از نظر الکل بررسی شد.
    نه عامل مست.
    او دوباره آزاد شد.
    فساد در بهترین حالت
    در تمام سال‌هایی که اینجا زندگی کرده‌ام، دیده‌ام که افراد زیادی به دلیل تصادفات رانندگی مرده به خانه می‌آیند.
    پیر و جوان، مجرم یا قربانی.
    و آنها خبر را ندادند، بله، اینجا این طور است.
    چیزی که من اغلب می بینم این است که اگر یک گردشگر فرنگ دیگری به هر دلیلی فوت کند، دوباره خبر است.
    ولی هر کی پول و وضعیت تو تایلند داره مجانی میره از من بگیر.

    با آرزوی قدرت برای همه

    جان بیوت

  11. شراب می گوید

    داستان غم انگیز، گرینگو! احساسات خود را درک کنید و با شما همدردی کنید!

  12. سیمون بورگر می گوید

    اینجا در تایلند وضعیت غم انگیزی است با ترافیک. من ترجیح می دهم موتورسیکلت خود را سوار کنم و خیلی مشغول تماشا هستم و تایلندی ها این کار را انجام نمی دهند؟ حتی بدانید خطوط و علائم راهنمایی و رانندگی چیست. اینجا بزرگ ترین میره اول میخوام ببینم دروس راهنمایی و رانندگی تو مدرسه داده میشه قبلا به پلیس پیشنهاد دادم ایده خوبیه سایمون ولی اجرا نمیشه حیف ولی متاسفانه.

  13. ویلیام ون بورن می گوید

    به دلیل اتفاقاتی که در اینجا در ترافیک رخ می دهد، رانندگی را متوقف کردم و اجازه دادم گواهینامه رانندگی من منقضی شود. من فردی هستم که طبیعتاً در ترافیک کمی ریسک می کنم و این در اینجا مطلقاً امکان پذیر نیست، همسرم خوب رانندگی می کند و ما اجازه می دهیم این اتفاق بیفتد. مثل این.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم