بار خوب در تایلند

توسط گرینگو
Geplaatst در ستون, گرینگو
برچسب ها:
دسامبر 29 2015

درست قبل از کریسمس مقاله ای در بانکوک پست وجود داشت که در آن خواندم که به عنوان یک حرکت برای مردم، پلیس بانکوک تا پایان سال «جریمه رانندگی» را به تنها 100 بات کاهش می دهد. این باید تخلفات جزئی باشد، مانند عدم استفاده از کلاه ایمنی، نداشتن کمربند ایمنی و غیره. رانندگی تحت تأثیر واجد شرایط نیست.

سپس یک خواننده هوشیار یک انجمن انگلیسی زبان این اظهار نظر شوخ‌آمیز را مطرح کرد که «جریمه‌های نوار» را نیز می‌توان کاهش داد. جریمه ترافیک - نوار خوب، من فکر کردم که بازی خوبی با کلمات بود و آن را در فیس بوک قرار دادم. برای دیدن شوخی این البته باید هر دو اصطلاح را بدانید. جریمه رانندگی فقط یک بلیط است، اما متوجه شدم که همه با اصطلاح جریمه بار آشنا نیستند. کاملاً منطقی است، اگر هرگز به تایلند نرفته اید، چه رسد به اینکه مثلاً در یک بار آبجو یا چادر گوگو در پاتایا باشید.

یکی از دوستانم در هلند (درست مثل من سابق دریایی) توضیح بیشتری خواست: "اگر در یک بار آبجو بنوشید، برای چه چیزی باید جریمه بپردازید؟" فقط به او گفتم: در یک بار آبجو یا یک مکان گوگو خانم هایی هستند که می خواهند با شما همراهی کنند.

یک چت، یک نوشیدنی و چند مورد دیگر، همچنین برای او سرگرم کننده است! اگر آنقدر آن خانم را دوست دارید که می خواهید شرکت او را در اتاق هتل خود ادامه دهید، می توانید. سپس شما باید برای جبران غیبت موقت صاحب چادر، «جریمه بار» را بپردازید، که در آن کافه درآمد خود را از دست می دهد. ارتفاع آن جریمه نوار بستگی به نوع و تجمل امکانات پذیرایی دارد و می تواند بین 500 تا 2000 بات متغیر باشد. به هر حال، چیزهای بیشتری برای گفتن وجود دارد، به او گفتم، اما شما فقط یک بار به اینجا می آیید و من شما را با دنیای درخشان صنعت سکس تایلند آشنا می کنم.

دوستم ویم این را فهمید و پاسخ داد که واقعاً وقت آن است که بیاید تا این آداب و رسوم تایلندی را از نزدیک مطالعه کند. زیرا بعد از نوشیدنی‌هایی که خانم‌ها سعی کردند از من در Zeedijk در آمستردام اخاذی کنند، زمانی که من هنوز یک پسر جوان در آموزش نیروی دریایی در آمستردام بودم، تجربه کمی در این زمینه به دست آوردم.

ویم اکنون بازنشسته شده است، درست مثل من، پس از نیروی دریایی در زندگی خود به خوبی عمل کرده است و ازدواج خوبی دارد، فرزندان و نوه هایش. او و همسرش سفرهای طولانی (کروز) به تمام نقاط جهان دارند، اما او هنوز تایلند را نمی شناسد. بارها با همسرش یا بدون همسرش از او دعوت کرده ام که بیاید اینجا را ببیند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.

قبایل کاملی هستند که هرگز اینجا نبوده‌اند و بنابراین نمی‌دانند که جریمه بار، ماماسان، نوشیدنی خانم و غیره به چه معناست. روزی روزگاری من خودم به آن تعلق داشتم، زیرا زمانی برای اولین بار بود. من برای مدت طولانی در تایلند بوده‌ام، از دهه هشتاد به بارهای آبجو و غیره رفته‌ام، عمدتاً در پاتپونگ، همچنین با این یا آن خانم چت کردم، اما هرگز خانمی را به هتل خود نبردم. هرگز از جریمه کافه صحبت نشده است و من در واقع نمی دانم که آیا این اصطلاح قبلاً در آن زمان وجود داشته است یا خیر. چه کسی آن تعبیر زیبا را به ذهن می‌آورد که به‌خوبی نشان می‌دهد که چیزی جز جایزه‌ای برای دلال/مالک نیست؟

اولین باری که مجبور شدم با یک بارفین سر و کار داشته باشم حدود 12 سال پیش در پاتایا بود. من یک بیوه شده بودم و سپس چندین سفر انجام دادم، عمدتاً به تایلند. بانکوک، چیانگ مای، پوکت، کوه سامویی و در نهایت پاتایا و اینجاست که من "گیر" کردم. اوه، اعتراف می کنم، در بیشتر جاها از "صابون" استفاده کردم، اما در پاتایا یک قدم فراتر رفتم.

من در هتلی در خیابان ساحلی اقامت داشتم و از آنجا اغلب به یک آبجو بار کمی پایین تر از همان خیابان می رفتم. بار خوب، موسیقی خوب و تعداد زیادی خانم. سه نفر از آنها کمی دور ایستادند، دوستان همانطور که معلوم شد، و من با یکی از آنها تماس گرفتم. چند نوشیدنی، تلاش برای صحبت کردن با یکدیگر (انگلیسی او عملاً صفر بود) و بعد از چند ساعت دوباره روی پایم ایستادم و مقداری پول اضافی به او دادم. به چشمانش افتادم که وقتی با آن دوستان کناری ایستاد، طوری به همه جمعیت نگاه کرد که انگار می خواست بگوید: من به اینجا تعلق ندارم. کی میدونه اون موقع به چی فکر میکرد؟!

بعد از چند هفته، چند بار ملاقات کردم و بعد از صحبت کردن با او حدود چهار عصر، فکر کردم باید از او بخواهم که با من به هتل بیاید. من هیچ تجربه ای در این زمینه نداشتم و به سختی می دانستم چگونه از طریق دیپلماتیک بپرسم، اما او آن را حل کرد. آرام باش، او گفت، شما چیزی در بار پرداخت می کنید و سپس ما می توانیم برویم. می توانیم برویم؟ من فکر می کردم که این کمی زرق و برق دار است، می خواستم آن را با احتیاط انجام دهم. به او گفتم الان می روم و آن طرف خیابان منتظرش خواهم بود. هیچ کس در بار متوجه نبود که ما دو نفر با هم هستیم. البته ساده لوحانه، چون تا حالا همه خانم ها و ممسن ها از قبل آگاه بودند.

نقشه شکست خورد، او مرا درک نکرده بود و من بیش از یک ساعت در آنجا ایستادم و ریشه کردم. بار ساعت دو بسته شد و در حالی که فکر می کردم امروز کار نمی کند، کمی دیرتر از بار بیرون آمد و به اتاقش رفت. از آن طرف خیابان برایش فریاد زدم و او خیلی تعجب کرد، اما با لبخند.

همه چیز خوب است که به خوبی تمام می شود، ما بعد از آن شب به خوشی زندگی کردیم و آن خانم اکنون همسر من است که 12 سال است با او زندگی کرده ام.

9 پاسخ به “جریمه بار در تایلند”

  1. یشم می گوید

    داستان خوب. و شجاع! اتفاقا من هم داستانی دارم که دور از ذهن نیست. الان 8 سال متاهل با زئونتج 6 با خوشبختی. نکته این است که من فکر می کنم تایلند خیلی گرم است، خیلی تایلندی. سال آینده، با شانس، ما در اسپانیا زندگی خواهیم کرد.

  2. هون ژاک می گوید

    گرینگو، داستان عالی! باعث لبخند بسیاری می شود

  3. برت فاکس می گوید

    مجری: تماس با خوانندگان دیگر برای چت ممنوع است.

  4. شراب می گوید

    و من فقط فکر می کنم که آن تفنگداران هلندی می دانستند که چه می کنند (شوخی)! معلوم شد "تپانچه پاولجس" است!

  5. نیکو می گوید

    اوه تفنگداران دریایی و تفنگداران دریایی چیز دیگری هستند، همدیگر را دوست ندارند.
    داستان خوبی که به عنوان یک مرد دریایی سابق شناخته می شود.

    • فرانس اتو می گوید

      حیف که من به عنوان یک نیروی دریایی هرگز با آن مشکلی نداشتم. با این تفاوت که برادرم که همراه ناوگان در "SOEMBA" بود مرتباً مرا مورد آزار و اذیت قرار می داد.

  6. کورت می گوید

    درخواست بارفین در کافه نقض جدی قانون است، برای اپراتور این به معنای حبس است و اگر فرنگ به عنوان اپراتور باشد حتی تبعید است. https://en.wikipedia.org/wiki/Bargirl

  7. ویم می گوید

    به لطف توضیحات مفصل گرینگو، اکنون کاملاً از پدیده "بار جریمه" مطلع هستم که در تایلند زمانی که خانم مورد نظر را به طور موقت در ساعات کاری از کار در بار کنار می گذارید، رایج است. به عنوان یک غربی که هنوز در هلند زندگی می کند، نمی دانم که آیا این ممکن است یک شکاف در بازار (هلندی) باشد. البته، مواردی در هلند در شهرهای مختلف وجود دارد که در آن زیبایی زنان، با لباس کم یا غیر آن، نه تنها قابل تحسین است، بلکه می توان فعالیت های بعدی را نیز انجام داد، بلکه به سادگی وارد یک بار شد و پس از پرداخت یک (کوچک) ) هزینه، پرداخت به صاحب بار، بردن خانم مورد نظر به اتاق هتل شما در اینجا پدیده ای ناشناخته است. من می خواهم از مدیران باشگاه اسنوکر خود بپرسم که آیا این ایده ای است که شایسته پیگیری است؟ نحوه آشنایی گرینگو با همسر فعلی خود در حین بازدید از یک بار داستان زیبایی است و واضح است که مشکلات زبانی می تواند منجر به سوء تفاهم شود. این خیلی خوب است که یک ساعت آن طرف خیابان منتظر ماند، وگرنه ممکن بود در توئنته زندگی کند، دور از لذت های تایلند. وقتی صحبت از مشکلات زبانی شد، این من را به یاد سال‌های اولیه حضورم در نیروی دریایی می‌اندازد، زمانی که در یک مین‌روب به همراه خدمه از شهر بلفاست بازدید کردم. من احتمالاً 17 سال بیشتر نداشتم و به عنوان یک "سوپر خردسال" مجبور شدم ساعت 22 شب به کشتی برگردم به مجازات حدود 00 روز "توقیف سبک". در طول سرگردانی خود در شهر، با دختر خوبی آشنا شدم که با توجه به لهجه ایرلندی شمالی که درک آن دشوار بود، باید 14 سال داشته باشد. حداقل، این همان چیزی است که او به یک افسر پلیس ادعا کرد که ظاهراً کارش جلوگیری از روابط نزدیک دختران جوان محلی با پسران ملاقات کننده بود. او "هجده" را به عنوان "ittiejen" تلفظ کرد. خوشبختانه افسر او را باور کرد و توانستیم به آشنایی بیشتر با یکدیگر ادامه دهیم. این فقط به یک دست در اینجا و یک بوسه در آنجا محدود شد زیرا ما در همان شب اول خیلی جلوتر نرفتیم. با این حال، انتظارات زیادی برای عصر دوم داشتم، بنابراین مکان مشخصی برای جلسه بعدی تعیین شد. ظاهراً مشکل زبان دلیل زمان اشتباه بوده است زیرا وقتی فکر کردم خانم مورد نظر را دیدم، معلوم شد که اصلاً مرا نمی شناسد. خوشبختانه یک ساعت بعد یکی به سراغم آمد و بعد از کمی فکر دختر عصر قبل را شناختم. متأسفانه، به دلیل بازگشت اجباری زودهنگام به کشتی، ماجراجویی های وابسته به عشق شهوانی ایرلند شمالی بیشتر اتفاق نیفتاد.

    • کورنلیس می گوید

      صحبت از نیروی دریایی و زنان: اغلب در هنگام ورود به بنادر خارجی بارها و غیره لیستی در کشتی نصب می شد که اجازه رفتن به آنها را نداشتید. معمولاً در مقابل یک ردیف از بچه‌ها می‌ایستادند که آن فهرست را بازنویسی می‌کردند، زیرا این مکان‌ها دقیقاً همان مکان‌هایی بودند که همه می‌رفتند…………


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم