وقتی زندگی تبدیل به رنج می شود

توسط گرینگو
Geplaatst در ستون, گرینگو
برچسب ها: ,
2 می 2016

به عنوان مقدمه به شما می گویم که همسر هلندی من حدود 14 سال پیش بر اثر سرطان درگذشت. بسیاری از شما با تجربه در خانواده یا آشنایان خود متوجه خواهید شد که این بیماری چقدر می تواند وحشتناک باشد.

بررسی جمعیت

بیماری همسرم در مراحل اولیه در اولین بررسی جمعیت برای زنان بالای 50 سال کشف شد، اما اکنون در نگاهی به گذشته باید نتیجه بگیرید که کشف خیلی دیر بود. سلول های سرطانی نه تنها در سینه او بودند، بلکه قبلاً در سراسر بدن، به ویژه در اطراف ستون فقرات، بدون اینکه خود را نشان دهند، پخش شده بودند. این تنها پس از یک دوره حدود شش سال اتفاق افتاد. در ابتدا به نظر می رسید که با ماستکتومی خوب پیش می رود، اما متأسفانه این کافی نبود.

مرگ اسان

او بیش از درمان عالی دریافت کرد، که باعث غم و اندوه و نگرانی ما شد، بلکه عشق شدیدی را برای 6 سال با هم به همراه داشت. انکولوژیست ها و کادر پزشکی تمام تلاش خود را به کار گرفتند، اما این بیماری متوقف نشد و به یک مصیبت تبدیل شد. در نهایت، زندگی او از طریق اتانازی پایان یافت، او با عزت در آغوش من درگذشت. وقتی زندگی به رنج تبدیل می شود، مردن رستگاری است.

تحصیلات

به طور کلی، به جرات می توانم بگویم که اطلاعات در مورد سرطان در هلند به خوبی سازماندهی شده است. هر اطلاعاتی که ارائه می شود، مهم است که من و شما آماده آن باشیم و تحت معاینات پزشکی منظم قرار بگیریم. این می تواند معاینه ریه یا معاینه پستان و اسمیر برای زنان و معاینه پروستات برای مردان مسن باشد. واضح است که اقدامات پیشگیرانه شخصی نیز می تواند انجام شود.

تایلند

این داستان را در مورد همسرم تعریف می کنم زیرا هفته گذشته در یک ملاقات کوتاه با آیسان با یک بیماری مواجه شدم که شدیداً مرا تحت تأثیر قرار داد. یکی از دوستان همسرم، در اوایل دهه 40، حدود یک سال پیش در ناحیه زیر شکم خود احساس درد کرد. خوب، مسکن ها برای همین هستند، درست است؟ دردها به درد تبدیل شد و مقدار مسکن ها به اوج رسید. با کسی در این مورد صحبت نکرد، چون باید شجاع باشی و ناله نکنی!؟

بیماری لاعلاج

بیش از یک ماه پیش، درد آنقدر شدید شد که او تصمیم گرفت به دنبال کمک پزشکی باشد. او برای معاینه در یک بیمارستان دولتی بستری شد. همه نوع آزمایش انجام شد و هفته گذشته نتیجه گیری شد که او بیمار لاعلاج است. سرطان در سراسر بدن پخش شده و کار مخرب خود را انجام می دهد. او تحت درمان بیشتر قرار نمی گیرد و پیش بینی ها این است که به زودی خواهد مرد. او یک شوهر و دو فرزند به جا می گذارد.

اتانازی در تایلند

مورفین برای کاهش درد شدید او در نظر گرفته شده است، او اکنون از بیمارستان مرخص شده است و باید در خانه منتظر پایان کار باشد. اتانازی که برای او راه حلی است، در تایلند مجاز نیست. یعنی نه تنها از نظر قانونی، بلکه آموزه های بودایی نیز اجازه این نوع رهایی را نمی دهد.

درام

البته این یک تراژدی است، اما اگر شما به موقع آنچه را که در حال وقوع است نشان ندهید، دنیای پزشکی چه می تواند بکند؟ یک روز عصر همسر تایلندی من ده ها زن از محله را دعوت کرد تا بخورند و بنوشند و شاد باشند. وی به این زنان اشاره کرد که نیاز به معاینه پزشکی به موقع دارند، زیرا تایلند نیز مرگ و میرهای زیادی در اثر سرطان دارد. نمی‌توانستم بفهمم چه می‌گویند، اما از چشمان ترسیده می‌توانستم ببینم که درام دوستشان که می‌رفت بمیرد، تأثیر زیادی گذاشته است. امیدواریم بر ترس خود از معاینات پزشکی غلبه کنند.

13 پاسخ به "وقتی زندگی تبدیل به رنج می شود"

  1. ژاک می گوید

    بله گرینگو، توصیه خوب به وزن طلا می ارزد. برنامه های خوبی در بیمارستان ها برای انواع معاینات فیزیکی موجود است. هزینه های این کار بسیار متفاوت است. من قبلاً با همسرم به بیمارستان بانکوک رفته بودم و او چندین نوع از این برنامه ها را از حمام 6000 - حمام 12.000 و بیشتر می داند. مهم است، به خصوص اگر سن شما بزرگتر است، این کار را یک بار در سال انجام دهید.
    امسال همسرم چنین معاینه ای را در یک بیمارستان (ایالتی) در چونبوری انجام داد. آنها یک بررسی گسترده در آنجا برای حمام 2200 داشتند، بنابراین ما بلافاصله از آن استفاده کردیم. اغلب از طریق درخت انگور می شنوید که چنین پیشنهادی در جایی وجود دارد.
    من می توانم تصور کنم که آن زنان تایلندی که شما درباره آنها می نویسید مضطرب یا مشکوک به نظر می رسیدند، اما اینکه آیا آنها (می توانند) کاری در مورد آن انجام دهند، موضوع دیگری است. پول یک شر ضروری است و می ماند. علاوه بر این، هرکسی یک شریک خوب در کنار خود ندارد که از مردم حمایت کند و انگیزه دهد که فعالانه با هم فکر کنند تا زندگی سالمی داشته باشند.

  2. رنه مارتین می گوید

    اطلاعات خوب و معاینه فیزیکی از اهمیت حیاتی برخوردار است. این بیماری با وجود دسترسی آسان به امکانات پزشکی، به شدت اطراف دوستان و خانواده من را تحت تأثیر قرار داده است. در بودیسم، خودکشی موضوع دشواری است و معمولاً پذیرفته نمی شود، اما به نظر من این یک عمل کاملا فردی است. در این زمینه، دالایی لاما در مورد دو اولویت برابر اما متضاد بودیسم صحبت کرد: "ارزش زندگی و در نتیجه حفظ زندگی" و "شفقت". وی نتیجه گرفت که همزیستی این دو اولویت مستلزم این است که باید به صورت موردی قضاوت کنیم. بنابراین به نظر من این امکان نیز وجود دارد که در صورت وجود رنج غیرقابل تحمل، اتانازی را انتخاب کنیم، اما در سنت تراوادا به طور قابل توجهی دشوارتر است. برای اطلاعات بیشتر، به عنوان مثال: boeddhistiekdagblad.nl/ Backgrounden/66492-boeddhisme-en-zelfgekozen-dood

    • l.سایز کم می گوید

      این واقعیت که خودکشی موضوعی دشوار در بودیسم است، کاملاً در تضاد با واقعیت است.

      تایلند این افتخار مشکوک را دارد که در رتبه سوم خودکشی قرار دارد. ژاپن در رتبه اول و پس از آن سوئد قرار دارد.

      علت اصلی حسادت و به دنبال آن بدهی های غیرقابل حل خواهد بود.

  3. والتر می گوید

    همسر من (تایلندی) در 22 ژانویه، همانطور که معلوم شد، به دلیل خونریزی مغزی فوت کرد. به طور جداگانه، معاینه نشان داد که او همچنین یک تومور در مغز دارد. مرگ ناگهانی او در واقع چیز خوبی بود، هر چقدر که به نظر می رسد خشن

  4. اریک بکی می گوید

    مرگ در تایلند بر اثر سرطان می تواند با درد طاقت فرسا در یک دوره زمانی طولانی مدت وحشتناک باشد. در سنت کنونی هرکس باید راه خود را برای مردن کامل کند. اتانازی مجاز نیست.

    • رود می گوید

      اتنازیا (رسما) مجاز نیست، اما می‌توانید راه‌هایی برای خداحافظی بدون دردسر در اینترنت پیدا کنید.
      این با وسایل بسیار ساده و به طور کلی در دسترس است.

  5. جان شیرین می گوید

    ممکن است تماشای آن در تعطیلات به همان اندازه جالب باشد
    من سال هاست که در بیمارستان بانکوک چک آپ می کنم و در یک روز تعطیل عمومی، مانند تولد پادشاه، شما بدون وقت قبلی به بیمارستان می روید.
    خدمات عالی اما اغلب 50٪ تخفیف برای تحقیق و آخرین بار بدون تخفیف جز یک کوپن برای چک آپ رایگان که می توانم برای دوستانم خرج کنم

  6. تینو کویس می گوید

    سرطان می تواند یک وضعیت وحشتناک ویرانگر و دردناک باشد. خوب است که گرینگو به این موضوع فکر می کند.

    امیدواریم زمانی برسد که اتانازی در تایلند نیز مجاز باشد.

    غربالگری به من علاقه مند است. قبلاً در مورد آن نوشته ام. غربالگری بسیار کمتر از آنچه که به طور کلی فرض می شود، در یک گروه بزرگ جمعیت اندازه گیری می شود. تجزیه و تحلیل تعدادی از مطالعات روی نتایج غربالگری در مجموع 188.000 نفر در یک دوره 10 ساله نشان داد که نه مرگ و میر و نه تعداد دوره های بیماری کاهش نیافته است.

    بررسی های سلامت عمومی باعث کاهش عوارض یا مرگ و میر، نه به طور کلی و نه برای علل قلبی عروقی یا سرطان نشد، اگرچه تعداد تشخیص های جدید افزایش یافت. پیامدهای مضر مهم، مانند تعداد روش‌های تشخیصی بعدی یا اثرات روان‌شناختی کوتاه‌مدت، اغلب مورد مطالعه یا گزارش قرار نمی‌گرفتند و بسیاری از کارآزمایی‌ها مشکلات روش‌شناختی داشتند. با توجه به تعداد زیاد شرکت کنندگان و مرگ و میرها، دوره های طولانی پیگیری استفاده شده، و با توجه به اینکه مرگ و میر قلبی عروقی و سرطان کاهش نیافته است، بعید است که بررسی های سلامت عمومی مفید باشد.

    http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/14651858.CD009009.pub2/abstract

    به همین دلیل در هیچ نوع تست غربالگری شرکت نمی کنم.
    دکتری که درباره این موضوعات تحقیق کرده بود، یک بار به من گفت: "آیا می‌دانی بیمار سالم چیست؟ این کسی است که هنوز به دقت بررسی نشده است. اگر به اندازه کافی غربالگری کنید، همیشه چیزی پیدا خواهید کرد و سوال این است که آیا این همیشه برای سلامتی شما مفید است یا خیر.

  7. هانس ون موریک می گوید

    هانس ون موریک می گوید
    ابتدا می خواهم برای شما و دوست همسرتان آرزوی موفقیت کنم.
    کارهای انجام شده هرگز فراموش نمی شوند.
    با این حال، من می خواهم به مردم هشدار دهم که برای مراجعه به پزشک زیاد منتظر نمانند.
    سعی می کنم تجربه ام را بگویم.
    در اواخر سال 2012 بعد از خوردن غذا دچار درد شدید شبانه، استفراغ، درد معده و عدم توانایی در اجابت مزاج شدم.
    فکر کردم در وهله اول اشتباه خوردم.
    من از آن دسته افرادی نیستم که سریع به دکتر مراجعه کنم، بنابراین ابتدا مقداری مسکن (پاراستامول) مصرف می کنم.
    برای چند ساعت کمک کنید.
    اما بعد از 3 یا 4 روز درد برطرف نشد
    بنابراین به دوست دخترم گفتم ساعت 08.00 صبح می رویم بیمارستان قوچ و تاکسی سفارش می دهیم (ماشین ندارم)
    طبق معمول من در آنجا مشکلی ندارید.
    من اول رفتم دکتر، او با انگشتانش الاغ مرا حس کرد و شنیدم کبریت دارم.
    سپس بلافاصله در راهروی دیگر به انکولوژیست مراجعه کنید.
    این یکی هم منو معاینه کرد و دوباره شنیدم کبریت دارم.
    او سپس گفت که ما می‌خواهیم اول یک عکس دویدن بگیریم، سپس پیش او برگردیم، او آن را نگاه کرد، من می‌خواهم شما را درج کنم.
    بنابراین پس از رسیدن به طبقه دهم، اولین تشریفات و آزمایش خون انجام شد.
    کمی بعد پرستار پیش من آمد و مجبور شد 2 لیتر آب بخورد، سپس برای اسکن به طبقه پایین برود.
    در همین حین ساعت 16.00 بعدازظهر است، پرستار دوباره آمد و من مجبور شدم یک نوشیدنی بسیار بد بخورم.
    که به شما احساس خوبی می دهد،
    بعد از 3 ساعت برای یک عملیات مشاهده به پایین برگشتیم.
    دکتر ساعت 23.00 شب اومد پیش من فردا ساعت 10.00 صبح میخوایم عملت کنیم چون سرطان داری باشه.
    آنها هنوز نمی دانند که شر است یا خیر.
    بعد از 2 روز پرسیدن از پزشک که آیا بد است یا خوب، آنها هنوز از نتایج آزمایشگاه در بانکوک اطلاعی ندارند. 11 روز آنجا ماند.
    او می خواست در اسرع وقت یک سی تی اسکن PET انجام دهد، اما اینجا در چانگ مای هنوز استفاده نمی شود، بنابراین بانکوک خواهد بود.
    گفتم با بیمه هماهنگ کنم، بعدازظهر زنگ زدند درست شد، تاریخ توافق شد
    بعد از بانکوک دوباره او را خواهیم دید، می‌خواهیم به شما شیمی درمانی بدهیم، کدام را می‌خواهید، چون من دکتر نیستم، آن را به شما واگذار می‌کنم. بر اساس آنفولانزای 12، 2 شیمی درمانی هر 5 هفته، دقیقاً نمی دانم.
    هر بار 2 لیتر شیمی درمانی و 3 روز در بیمارستان پس از 12 جلسه شیمی درمانی
    سپس معاینه لازم، هم سی تی اسکن و هم جراحی سوراخ کلید.
    در 16 مارس، آنها یک عملیات سوراخ کلید انجام دادند، 2 پین پلیس را برداشتند و به بانکوک فرستادند و پس از چند روز نتیجه را دریافت کردند. دکتر می خواهد شما را دوباره چک کند تا 6 ماه دیگر، ما برای شما یک آپارتمان می فرستیم. گفت نه، من الان می آیم به دیدن شما و می خواهم گزارش آزمایشگاه را ببینم.
    من آنجا بودم و با دکتر صحبت کردم، آزمایشگاه سرطان را مشاهده کرد و سوال فوری من خوب بود یا بد، او این را نمی‌دانست، به همین دلیل است که می‌خواهد دوباره جراحی سوراخ کلید را انجام دهد تا ببیند آیا دوباره بالا می‌آید یا خیر.
    بنابراین 08-09-2016 یکی دیگر از جراحی های سوراخ کلید، اما 03-06-18-08 = 2016 اما ابتدا به هلند،
    حس خوبی دارم.
    شاید زیاد گفته باشم، اما در پایان می خواهم به شما هشدار بدهم
    خیلی طولانی با چیزی نمانید. بعد از چند روز همچنان درد یا غمگینی زیادی دارید. نزد پزشک بروید. اگر به موقع هستید، آنها اغلب می توانند به شما کمک کنند. سرطان یک قاتل است.
    شاید راحت حرف بزنم چون بیمه هستم اما HEI سلامت فروشی نیست
    هانس وا

    t

  8. هانس ون موریک می گوید

    هانس ون موریک می گوید.
    علائم سرطان روده بزرگ (حداقل برای من)
    احساس بسیار بد، درد معده، حالت تهوع، اشکال در استفراغ، ناتوانی در دفع مدفوع، ناتوانی در دفع باد، احساس تورم معده یا شکم.
    بعد از چند روز به پزشک مراجعه کنید.
    اگر به موقع انجام شود، هنوز هم می توان کاری انجام داد، دنیای پزشکی در حال حاضر راه درازی را در این زمینه طی کرده است.

    هانس ون موریک

  9. راب وی. می گوید

    گرینگو عزیز، من موافقم که فرد باید از درد، تورم یا موارد دیگری که ممکن است نشان دهنده یک بیماری (جدی) از جمله سرطان باشد، آگاه باشد. بررسی های منظم تا حدی تصادفی هستند، ممکن است به طور تصادفی با چیزی روبرو شوید که قبلاً متوجه آن نشده بودید، اما اگر یک روز را خیلی زود بررسی کنید، ممکن است در بررسی بعدی خیلی دیر باشد. و البته موارد مثبت کاذب یا رفتار با افراد برای چیزی که باعث پیری آنها می شود. من می دانم که مردم ایده این چک ها را دوست دارند، بنابراین فقط در صورت نیاز باید آنها را انجام دهند. من هنوز جوان هستم، پس ده سال دیگر خواهم دید که چه احساسی برای من مناسب است.

    امیدواریم تایلند با نوعی اتانازی زیاد منتظر نماند. هیچ کس سزاوار رنج غیرقابل تحمل نیست و این می تواند کاملاً با تفسیر خاصی از بودیسم سازگار شود. به هر حال، اکثر بودایی‌ها (یا آنیمیست‌ها) و دیگر معتقدان/بی‌ایمانان/پیروان بینش زندگی این کار را به هر حال انجام می‌دهند. من برخی را می‌شناسم که با سرطان مرده‌اند که اعضای دیگر بدن را ترک کردند، به عنوان مثال پدربزرگ من ضعیف شد زیرا قلبش دیگر نمی‌توانست با آن کنار بیاید و همین باعث شد از درد نجات یابد. متأسفانه دیگران به مقدار زیادی مورفین وابسته بودند. بهتر است پایان بدون دردسر و سریع بیاید، هر چقدر که به نظر می رسد خشن باشد. تنها حس خوب در مورد مرگ همسرم این است که او در یک لحظه به طور غیر منتظره بر اثر خونریزی مغزی فوت کرد. خوشبختانه، او بیمار نبود، اما خیلی جوان درگذشت. زندگی من هنوز در بن بست است، من دیگر واقعاً خوشحال نیستم، اما از این واقعیت که او بدون درد یا هیچ آگاهی از تمام شدن آن مرده است، "رضایت" دریافت می کنم. فقط امیدوارم وقتی روزم رسید، بتوانم به همان سرعت و بدون درد بمیرم.

  10. جان بورگورن می گوید

    مجری: لطفاً هیچ پاسخی خارج از موضوع در مورد طب جایگزین وجود ندارد.

  11. هانس ون موریک می گوید

    هانس ون موریک می گوید.
    بعد از اینکه فهمیدم سرطان بدخیم روده بزرگ دارم، به انکولوژیستم گفتم که از هر 4 نفر خانواده من 5 نفر بر اثر سرطان روده بزرگ فوت کرده اند.
    با سنی قابل احترام حدود 80 سال
    او پرسید که آیا می‌خواهم DNA را انجام دهم، احتمالاً برای فرزندانم.
    انجامش دادم، 3 یا 4 بطری از من گرفتند و به بانکوک فرستادند.
    بعد از 4 ماه گزارش به دستم رسید، چون اصلا متوجه نشدم، پرینت گرفتم و به خانواده ام دادم.
    خواهر کوچکتر من که اکنون 68 سال دارد با گزارش به پزشک خود در هلند مراجعه کرد و سپس به پزشک متخصص ارجاع شد.
    با جراحی سوراخ کلید و سی تی اسکن معاینه شده و باید 3 سال دیگر برگردد (کنترل تشدید شده)
    به دو دخترم گفتم وقتی 2 ساله شدی این گزارش را به دکتر ببر.
    در هلند همچنین یک سیاست پیشگیری برای افراد بالای 60 سال دارند که باید مدفوع خود را برای بازرسی به GGD ارسال کنند.
    و زنان بالای 60 سال برای معاینه پستان.
    فکر می کنم اینجا هم باید این کار را بکنند برای تایلندی ها GGD بازرسی را پس می دهد
    اینها بیماری هایی هستند که جزو 5 بیماری برتر هستند
    هانس ون موریک


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم