«یک دوست قدیمی»، داستان کوتاهی از چارت کوربجیتی
«یک دوست قدیمی»، داستان کوتاهی از نویسنده تایلندی، چارت کوربجیتی، ملاقات با یک دوست قدیمی را در پسزمینه رویدادهای 6 اکتبر 1976 توصیف میکند. برخی رها کردن گذشته را غیرممکن میدانند، برخی دیگر موفقتر هستند. . تینو کویس آن را برای ما ترجمه کرده است.
چاقوی خودش؛ داستان کوتاهی از چارت کوبچیتی
درباره طبقه بالا و کلوژفولک. پدر و مادر طبقه بالاتر پسرشان را به ضیافتی معرفی میکنند که در آن شما فقط در صورتی مجاز به نشستن هستید که «چاقوی خودتان» داشته باشید. آن چاقو امتیاز طبقه بالاست. یه آقایی هم هست با کت و شلوار کرم رنگ که بهتره ازش دوری کنی... این ماجرا یه جنبه شوم داره. نه برای معده های ضعیف به خواننده هشدار می دهم…
آرزوی یک گدا؛ شعر پراساتپورن پوسوسیل پادورن
نویسنده/شاعر Prasatporn Poosusilpadhorn (ประสาทพร ภูสุศิลป์ธร، 1950) با نام خود de Khanunta/มKomthoe شناخته می شود. น ค ันธนู). او بیشتر دارد اما ترجیح می دهد آنها را برای خودش نگه دارد. او در سال 1983 جایزه Write آسیای جنوب شرقی (SEA) را برای کارهایش دریافت کرد.
مدتی میگذرد که نسخه بهروزرسانیشده «گذشته متلاطم مکونگ، آینده نامشخص» نوشته مورخ استرالیایی، میلتون آزبورن، از مطبوعات خارج شده است، اما این واقعیت را تغییر نمیدهد که این کتاب ارزش خود را از دست داده است.
وقتی می گویم که تأثیر ارتش تایلند بر تحولات اجتماعی و سیاسی کشور در قرن اخیر ضروری بوده است، هیچ رازی به شما نمی گویم. از کودتا به کودتا، کاست نظامی نه تنها توانست موقعیت خود را تقویت کند، بلکه - و تا به امروز - کنترل خود را بر دولت کشور حفظ کند.
نقد کتاب: مسیر سیامی هوشی مین
مدتها پیش با دو تن از پیرمردان لژیون خارجی فرانسه آشنا شدم که از نظر جسمی و روانی با تلاشهای بیهودهشان برای نجات بقایای دود شده هندوچین از جاهطلبیهای استعماری فرانسه مشخص شده بودند.
در دو مقاله قبلی درباره تأثیرات خارجی در معماری سیامی و تایلندی، به ایتالیایی ها توجه کردم. من دوست دارم با صرف لحظه ای در مورد شخصیت جذاب معمار آلمانی کارل دورینگ به پایان برسم. او تقریباً به اندازه ایتالیاییهای فوقالذکر تولید نکرد، اما ساختمانهایی که در سیام برپا کرد، به نظر حقیر من، از زیباترین ساختمانهایی هستند که ترکیب عجیب معماری محلی و فرنگ میتواند ایجاد کند.
اگر تا به حال از خود پرسیده اید که چرا ساختمان های دولتی کلاسیک و ایتالیایی در قلب بانکوک وجود دارد، باید همین الان بخوانید…
سری تانونچای، تیل اولن اشپیگل آسیایی
سری تانونچای شخصیتی در مجموعه داستانهایی است که معمولاً در قالب شعر باستانی ساخته میشود و چند صد سال است که به صورت شفاهی در تایلند و همچنین در کشورهای اطراف مانند کامبوج، لائوس، ویتنام و برمه پخش میشود.
با ورود اولین اروپایی ها در قرن شانزدهم و هفدهم، دیری نپایید که عناصر غربی در معماری سیامی ظاهر شدند. طبقه پیشرو در آیوتایا با تعجب و شاید کمی تحسین به سازه های عجیبی که توسط این خارجی ها در حومه شهر برپا شده بود و به ویژه مهارتی که با آن انجام می شد نگاه کردند.
موسیقی از تایلند: دوستت دارم پسر احمق! - انگشت کوچک
اولین آهنگ تایلندی که من با آن آشنا شدم از یک گروه کاملاً زن بود. اسم این گروه؟ صورتی (พิงค์). آهنگ راک، و شاید آن خانم های خوب، که من به آن علاقه مند شدم، "rák ná, dèk ngôo" نام داشت. آن آهنگ چه چیز خاصی داشت؟ تماشا کنید و گوش دهید
Carabao، گروه، مرد و آهنگ "Mae Sai"
کارابائو شاید مشهورترین خواننده و گروه تایلند باشد. در اینجا شرح کوتاهی از زندگی او، ماهیت ترانههایش و ویدیویی با اشعار آنچه به نظر من زیباترین آهنگ او «مای سای» است و با آهنگی سیاسیتر بهعنوان انکور ارائه میدهم.
داستان کوتاه: خانواده در میانه راه
این یکی از سیزده داستان از مجموعه "خروپخروا کلانگ تانون"، "خانواده در میانه راه" است (1992، سال گذشته چاپ بیستم منتشر شد). این توسط سیلا خمچای، نام مستعار Winai Boonchuay نوشته شده است. این مجموعه زندگی طبقه متوسط جدید در بانکوک، چالش ها و خواسته های آنها، ناامیدی ها و رویاهای آنها، نقاط قوت و ضعف آنها، خودخواهی و خوبی آنها را شرح می دهد.
از اندورفین تا دا و فراتر از آن….
من خواننده هایی را دوست دارم که توپ روی بدنشان باشد. برای اجتناب فوری از پاسخ - قابل پیش بینی - از جوکرهای لنگ و برای وضوح: به معنای مجازی، اگرچه می دانم که به معنای واقعی کلمه یک انتخاب شایسته در سرزمین لبخندها نیز وجود دارد.
مطمئن نیستم، اما فکر میکنم تعداد فرنگها یا مهاجرانی که به شدت به لوک تونگ علاقهمند هستند را میتوان روی انگشتان یک دست شمارش کرد. من از یک منبع موثق می دانم که برخی از دخترهای نمایشی که به طور جدانشدنی به این سبک موسیقی برجسته تایلندی تعلق دارند، مجذوب شده اند، که معمولاً با حرکات بسیار تحریک آمیز و لباس های مشابه از اجرا حمایت می کنند.
The Prophecy - داستان کوتاهی از Phaithun Thanya
او مدت زیادی آنجا ایستاده بود…. آنقدر طولانی که هیچ کس واقعاً نمی دانست چقدر طولانی است. روستاییان بسیار قدیمی و کسانی که مدت ها پیش مرده بودند نیز گفتند که از زمانی که به یاد می آورند آنجا بوده است. این درخت اکنون شاخه ها و ریشه های خود را در یک منطقه بزرگ پخش کرده است. بیش از یک چهارم زمین روستا هنگام حفاری ریشه داشت. ریشه های ژولیده و شاخه های درهم آن نشان می داد که این درخت بنیان قدیمی ترین موجود زنده روستا بوده است.
عکس روز تایلند: فرا راهو، خدای شیطان
Phra Rahu در بسیاری از معابد تایلند پرستش می شود که معروف ترین آنها معبد Wat Srisathhong در استان ناخون پاتوم است. Phra Rahu قبلاً یک خدای شیطان بود که به گفته تایلندی ها به شکل مار درآمده بود، اما امروزه در معابد شکل انسانی شیطانی تری به خود می گیرد. Phra Rahu سیاه رنگ است و فقط یک تنه و یک سر دارد. او یک کره طلایی را جلوی دهان خود می گیرد، کره طلایی باید نمایانگر خورشید باشد.