دیدگاه غربی درباره چیستی بودیسم و ​​اعمال بودایی در داخل و خارج از آسیا می تواند بسیار متفاوت از یکدیگر باشد. همچنین در مقاله‌هایم، برای مثال، مقاله‌ای درباره بودیسم «خالص» نوشتم که از همه معجزات، آیین‌های عجیب و غریب و صفحات سیاه پاک شده بود. اما من همچنین یک بار داستان انتقادی درباره موقعیت زن در بودیسم نوشتم. در این مقاله برخی از آن دیدگاه های متفاوت را توضیح خواهم داد.

جهات مختلف در بودیسم

همه بودایی‌ها دیدگاه‌های خود را از زندگی بودا می‌گیرند، اما نحوه توضیح آن می‌تواند بسیار متفاوت باشد. تقریباً سه نهر اصلی وجود دارد که تعداد زیادی شاخه های بعدی نیز دارند. متأسفانه این جریانات بعدی همیشه با هم ملایم نبودند.

تروادا

در آسیای جنوب شرقی، از جمله تایلند، مدرسه تراوادا («کلام بزرگان»). این قدیمی ترین شاخه بودیسم است و بر قدیمی ترین متون مقدس پالی تکیه دارد. در 5e قرن بعد از میلاد این جریان از سریلانکا پخش شد. مانند همه فرقه‌های بودایی، با باورهای محلی رایج که آیین‌های جادویی و جاندارانه نقش اصلی را ایفا می‌کنند و هنوز هم دارند، سازگار شد. در تایلند، ایده‌های جاندارانه و اعمال جادویی بخشی از جریان اصلی بودیسم است.

ماهایانا

De مدرسه ماهایانا ("وسایل نقلیه بزرگ") از ابتدای دوران مسیحیت سرچشمه گرفت و بر وجود بودیساتوا تمرکز دارد: موجودی که از قبل روشن شده است که هنوز نمی‌خواهد وارد نیروانا شود، اما در اینجا و اکنون از روی شفقت دیگران کمک می‌کنند تا رسیدن به روشنگری نیروانا بالاترین حالتی است که انسان به آن دست می یابد، فارغ از طمع، بیزاری و سردرگمی. جنبش ماهایانا عمدتاً به سایر کشورهای آسیایی مانند تبت، نپال، چین، کره و ژاپن گسترش یافت. در چین، این شکل از بودیسم اغلب از مفاهیم و عبارات تائوئیسم قدیمی استفاده می کرد که به عنوان دائوئیسم نیز نوشته می شد. شناخته شده ترین و ارزشمندترین باور بودایی در غرب، بودیسم ذن، متعلق به این جنبش است و در حدود سال 500 پس از میلاد به وجود آمد. مسیح در چین و عمدتاً در ژاپن انجام می شد.

واژرهانا

جهت سوم است مدرسه Vajrayana («وسایل نقلیه رعد و برق»، آن را با نام پادشاه فعلی تایلند، واجیرالونگکورن «ارباب رعد و برق» مقایسه کنید). در اینجا تکنیک های مراقبه، آیین ها و تلاوت ها (مانتراها) نقش بیشتری دارند.

ساسین تیپچای / Shutterstock.com

بودیسم "خالص و واقعی".

سیر زندگی بودا مملو از وقایع معجزه آسایی است که عموماً به عنوان حقیقت پذیرفته شده اند، به ویژه در شرق. سیذارتا ("هدف خود را به انجام رساند") گوتاما (یا گوتاما، نام قبیله او)، بودای بعدی، در سرزمین امروزی هند، در مرز با نپال به دنیا آمد. همانطور که در آن زمان مرسوم بود، مادر به شدت باردار او، مایا، برای زایمان به روستای زادگاهش می رفت.در طول سفر، پسرش را در روستای لومبینی به دنیا آورد: سیذارتا از لگن راستش به دنیا آمد. او به یکباره توانست بایستد، چند قدم در چهار جهت برداشت، به آسمان و زمین اشاره کرد و این جمله را گفت: «من برای روشنایی و نجات همه موجودات به دنیا آمدم و این آخرین تولد من است. " مادرش یک هفته پس از تولدش درگذشت و در بهشت ​​دوباره متولد شد، جایی که پسرش که در آن زمان بودا بود، یک روز پرواز کرد تا به مدت سه ماه به او آموزش دهد. اتفاقا بودا بعداً شاگردانش را از فخرفروشی در مورد معجزات خود منع کرد.

به خصوص در غرب، و همچنین در محافل روشنفکری در شرق، این داستان های شگفت انگیز معمولا حذف می شوند. آنها به "هسته واقعی" بودیسم تعلق نخواهند داشت.

نگاه غربی به بودیسم: صلح آمیز، دوستدار زنان و برای برابری؟

غرب بودیسم را به عنوان یک دین یا اعتقاد بسیار صلح آمیز می بیند. خوب، این کاملاً درست نیست. در برخی از فرقه های بودایی، نمادگرایی بسیار خشن وجود دارد. مطمئناً در گذشته جنگ هایی بین بودایی ها وجود داشته است، به عنوان مثال برای تسخیر آثار بودا. اخیراً در سریلانکا گروه های بودایی وجود داشته اند که نفرت و مخالفت خود را با مسلمانان و مسیحیان ابراز می کنند. در میانمار، راهب آشین ویراتو و به دنبال آن بسیاری دیگر فعال بودند. او علیه مسلمانان تبلیغ می کرد و خواستار خروج آنها شد. او گفت: «مردم باید نمایندگان مجلس تاتمادو (نظامی) را چنان پرستش کنند که گویی در حال پرستش بودا هستند». همه مردم میانمار با او موافق نیستند، اما تعداد زیادی موافق هستند. او همچنین سیاستمدار و فعال مشهور آنگ سان سوچی را با "فاحشه ای که منافع خارجی را می مکد" مقایسه کرد.

بودیسم در واقع یک جنبش زن ستیزانه است. به عنوان مثال، یک راهب مرد 21 ساله، بی تجربه و تازه منصوب شده، همیشه از یک راهب زن مسن تر، عاقل و باتجربه بالاتر است. برای نمونه های دیگر به مقاله من مراجعه کنید:

زنان در بودیسم | وبلاگ تایلندی

(عکس مرفه / Shutterstock.com)

مراقبه…..

روشنگری بودا عمدتاً در شرق به کارمای خوبی نسبت داده می شود که او در تمام صدها زندگی گذشته خود جمع کرده است. از طریق کارهای خوب با نیت خوب مانند هدایا، می توانید کارمای خود را بهبود بخشید و به عنوان یک فرد شادتر متولد شوید. این تأثیر زیادی بر وجود فعلی شما ندارد، بنابراین تولد دوباره بخش اساسی بودیسم در اینجا است.

از سوی دیگر، کارما در دیدگاه غربی که معمولاً فقط به مراقبه بودا در زیر درخت بودی به عنوان هسته بودیسم و ​​وضعیت روشنگری اشاره می کند، نقش کوچکی ایفا می کند. در شرق، به ویژه در میان مردم عادی، دارودرمانی یک عمل بودایی بسیار مهم نیست.

این دیدگاه غربی به‌ویژه در دهه‌های XNUMX و XNUMX ظهور کرد، زمانی که بسیاری از جوانان غربی به شرق سفر کردند تا درک عمیق‌تری از وجود انسان و آرامش روانی به دست آورند. معلمان آسیایی آنها به سرعت متوجه شدند که داستان های رویدادهای معجزه آسا و قدرت های جادویی واقعاً آنها را تحت تأثیر قرار نمی دهد و تناسخ خوب نیز در اولویت نیست، و این معمولاً در مورد انواع مراقبه صدق می کند.

بنابراین، برای غربی ها، مراقبه و سایر آموزش ها مانند تمرکز حواس، بخش مهمی از بودیسم است، شاید حتی مهم ترین عنصر. زندگی فعلی شما را بهبود می بخشد و به مشکلات روانی مانند فرسودگی شغلی و افسردگی کمک می کند. عیبی ندارد، رنج مردم را کم می کند و باید مورد تشویق قرار گیرد. اما شناسایی آن با بودیسم برای من بسیار زیاد است.

بودیسم یک جنبش، فلسفه، اعتقاد، دین یا هر چیزی که می‌خواهید نامش را بگذارید، بسیار چندوجهی است، با جنبه‌های خوب و برخی اعمال بد.

من بسیار کنجکاو هستم که خوانندگان در مورد این چه فکر می کنند.

منابع:

Paul van der Velde، در پوست بودا، Balans Publishers 2021، ISBN 978 94 638 214 7. (کتابی بسیار توصیه شده توسط پل ون در ولده. او استاد هندوئیسم و ​​بودیسم در دانشگاه رادبود در نایمگن است).

Barend Jan Terwiel, Monks and Magic, NIAS Press, 2012, ISBN 978 87 7694 065 2

مصاحبه با پل ون در ولده در پاسخ به کتاب فوق الذکر. بسیار مفید برای گوش دادن!

شماره 532: بودیسم در دیدگاه شرقی و غربی. گفتگو با پل ون در ولده - یوتیوب

زنان در بودیسم | وبلاگ تایلندی

2 پاسخ به "بودیسم کاری است که یک بودایی انجام می دهد" نظرات مختلف در بودیسم

  1. هانس اودون می گوید

    یک تصحیح کوچک در مقاله جالب شما. شما می نویسید که "بودا در سرزمین امروزی هند، در مرز با نپال" در روستای لومبینی متولد شد. اکنون می توانم به شما تأیید کنم که Lumbini 100٪ در نپال است، من خودم آنجا بوده ام.
    پس از خواندن آن تعجب کردم که در کدام کشورها بودیسم Vajrayana اجرا می شود (این در دو مکتب دیگر ذکر شده است). اینها عمدتا تبت، نپال و بوتان هستند.

  2. راب وی. می گوید

    بودیسم بدون تناسخ بسیار دشوار خواهد بود. در یک عمر به حالت روشنگری نمی‌رسی و حتی اگر هم بودی، به حالتی می‌رسی که در آن دوباره متولد نمی‌شوی، اما اگر به هر حال این اتفاق نیفتد... آن‌گاه چیزی جز پرهیز و پرهیز باقی نمی‌ماند. برخی از آن چیزها آیا هنوز می توانید برچسب بودیسم را روی آن بگذارید؟

    من می‌توانم به این واقعیت بخندم که وقتی هیپی‌ها به شرق نقل مکان کردند، مردم آنجا فکر می‌کردند که «یادگیری این نظریه بینی سفید برای او کار نمی‌کند، بنابراین من فقط باید مدیتیشن کنم». تصور کنید اگر مردم آسیا در قرن بیستم به ایالات متحده مهاجرت کرده و در آن کلیساهای انجیل به سر می‌بردند، نمی‌خواستند آن آسیایی‌های بیچاره را با تئوری بیش از حد زین کنند و مهمتر از همه، از آواز خواندن و رقصیدن با هم لذت می‌بردند... البته خیلی سانوک، و در آسیا ممکن بود کتاب مقدس = آهنگ و رقص، سرگرمی داشته باشیم! می تواند ببیند. هه

    اگر می‌خواهید بودیسم را بهتر بشناسید، به نظر من، آن داستان‌های زندگی گذشته بودا و داستان‌های مرتبط، بخشی از آن است. به عنوان مثال، بودا در مورد تولد دوباره گفت: «کسی که بارها و بارها مرد می شود، تولد پس از تولد، باید از همسران دیگران دوری کند، همانطور که کسی که پاهای خود را شسته است از پلیدی اجتناب می کند. او که می‌خواهد بارها و بارها تولد پس از تولد مرد باشد، باید شوهرش را گرامی بدارد، همانطور که خدمتکاران به ایندرا احترام می‌گذارند.» (به نارادا جاتاکا مراجعه کنید).

    برخی از داستان های جاتاکا اما به نظر من خیلی دورتر می روند... مثلاً نتیجه گیری جاتاکای آساتامانتا این است و نقل می کنم (!): «بودا این داستان را به شاگردش گفت تا به او یادآوری کند که زنان. پست هستند و فقط بدبختی می آورند.» یا تاکا جاتاکا را در نظر بگیرید، دوباره نقل می‌کنم: «بودا این داستان را به او گفت تا به شاگردش یادآوری کند که زنان ناسپاس، غیرقابل اعتماد، ناصادق، خشمگین و ستیزگر هستند و دین تنها راه خوشبختی است.»

    و چند مورد دیگر: "زنان ذاتاً شر هستند" (Radha jataka) و در چندین داستان دیگر زنان سعی می کنند با وسوسه های خود بودا یا پیروان خود را از مسیر روشنایی فریب دهند که فقط برای مرد بلایی به بار می آورد. . نقل قول: وقتی بودیساتوا دلیل غیبت دانشجو را شنید، به او توضیح داد که طبیعت همه زنان این است: مانند بزرگراه ها، رودخانه ها، حیاط ها و میخانه ها، زنان خود را دارایی عمومی می کنند. بنابراین، مردان عاقل اجازه نمی دهند در صورت خیانت همسرانشان، تحقیر و ناراحت شوند. پس از شنیدن توصیه های بودیساتوا، دانش آموز دیگر به کارهایی که زنان انجام می دهند اهمیتی نمی دهد. (Anabhirati jataka).

    یا همانطور که تینو قبلاً گفته بود: اگر شما زن خوبی هستید، طبق آموزه‌ها، می‌توانید در زندگی بعدی مرد شوید (که «بهتر» است) و یک مرد بد می‌تواند ترک تحصیل کند و به عنوان یک زن برگردد. پس هرکی میخواد زن بشه باید خیلی بد رفتار کنه... فکر نمیکنم. اگر از من بپرسید فکر خوبی نیست!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم