رفیق دوچ خمرهای سرخ درگذشت
(عکاسی پاییزی آسمان / Shutterstock.com)
پس از مرگ پل پوت در سال 1998 و مرد دوم نوون چیا، با نام مستعار برادر شماره 2، در سال گذشته، کائینگ گوئک ایو، معروف به رفیق دوچ نیز نقش اول را بر عهده داشت.
در تایلند بلاگ مطالب زیادی در مورد جنایات خمرهای سرخ در طول سلطنت خود از 1975 تا 1979 نوشته شده است. پل پوت هرگز محاکمه نشد و نوون چیا سال ها توسط وکیل هلندی ویکتور کوپه دفاع می کرد که توانست به خوبی کیف پول خود را پر کند. جورت کلدر زمانی یک وکیل جنایی معروف را "رفیق مافیایی" خطاب کرد. من تعجب می کنم که چگونه می توانید با Koppe تماس بگیرید. فکر نکنید هنوز کلماتی برای آن وجود دارد.
رفیق دوچ در سن 77 سالگی در بیمارستانی در پنوم فن درگذشت و در زمان حکومت وحشت خمرهای سرخ، مسئول زندان توول اسلنگ، که به S21 نیز معروف است، بود.
رفرنس زیر به داستان های این زندان وحشتناک را دوباره بخوانید.
تحت رهبری رفیق دوچ، وحشتناک ترین شکنجه ها در آنجا اتفاق افتاد و حدود 15 نفر در این مدرسه سابق کشته شدند. متأسفانه رهبر تا سال 1999 دستگیر نشد. تا آن زمان در روستای کوچکی در نزدیکی مرز تایلند زندگی می کرد.
در سال 2010، Kaing Guek Eav توسط دادگاه به دلیل شکنجه و جنایت علیه بشریت به حبس ابد محکوم شد. ظاهراً رفیق دوچ با رئیس سابقش نوون چیا حال خوبی نداشت زیرا در طول محاکمه خود گفت که وقتی ویتنامی ها به کامبوج حمله کرده بودند تا اوضاع را سر و سامان دهند از طرف او دستور داده شد که همه زندانیان را بکشد.
پس از چهل سال، یکی از رهبران محکوم حکومت ترور هنوز زنده است، یعنی کیو سامفان، رئیس دولت رژیم وحشیانه خمرهای سرخ.
شاید بد نباشد اشاره کنیم که پاول روزنمولر، رئیس حزب GroenLinks از حامیان خمرهای سرخ است و هرگز از آن فاصله نگرفته است. این نشان می دهد که چه نوع چهره های بریده شده در آنجا راه می روند.
از سال 1976 تا 1982، روزنمولر یکی از اعضای گروه مائوئیست مارکسیست-لنینیست/صبح سرخ (GML) بود.روزنمولر بین سالهای 1981 و 1982 نیز عضو هیئت مدیره GML بود. GML برای ایجاد یک دولت کمونیستی در هلند تلاش کرد و با رژیم‌های کمونیستی مختلف خارج از کشور، مانند رژیم چین، آلبانی و خمرهای سرخ در کامبوج، همدردی کرد. بیش از 20 سال بعد، HP/De Tijd و Villamedia، در میان دیگران، روزنمولر را به خاطر گذشته کمونیستی‌اش مورد انتقاد قرار دادند. به ویژه، آمادگی GML برای خشونت، و همچنین همدردی که آشکارا با دیکتاتوری های کمونیستی که اکنون به دلیل نقض حقوق بشر بدنام شده بودند، برجسته شد. (منبع: ویکی پدیا)
"نشان می دهد که چه نوع شخصیت های پیچ خورده ای در آنجا راه می روند" فکر نمی کنم بتوانید گذشته یک نفر را به اعضای یک حزب به عنوان یک کل تعمیم دهید. روی آن دوچرخه در همه احزاب سیاسی "شخصیت های بریده بریده" وجود دارد. بنابراین آیا باید VVD و CDA را به دلیل حمایت رسمی آنها از رژیم قتل (؟) قضاوت / محکوم کنیم.
در سال 1982 این سیاست تغییر کرد. اولین کابینه لوبرز با هانس ون دن بروک در امور خارجه (هر دو CDA) و ایگه شو (VVD) در زمینه همکاری توسعه، جنبش چریکی به رهبری خمرهای سرخ را به عنوان نماینده قانونی مردم کامبوج به رسمیت شناخت. ویتنام را متجاوز و هنگ سامرین را یک عروسک خیمه شب بازی معرفی کردند.
منبع:
https://joop.bnnvara.nl/opinies/stelletje-zeikerds-heb-het-ook-eens-over-de-steun-van-lubbers-aan-pol-pot
خب، آقای روزنمولر یک مولتی میلیونر است، چیزی در مورد خانواده برنینک مایجر. Paultje همچنین خانه ای در جنوب فرانسه داشت که با هواپیما به آنجا رفت. هنوز برای یک جشن مهمانی GroenLinks کمی عجیب است. رفیق جسی کلاور در خانه ای بدون عایق زندگی می کرد و یک اجاق چوبی در اتاق داشت. درست مثل همه رفقای بلوک شرق سابق، کامبوج، کوبا و غیره. به مردم ظلم می کنید و خودتان در تجمل زندگی می کنید. ایده نهایی کمونیستی
الان موضوع رو عوض نمیکنی؟ از خمرهای سرخ وحشتناک گرفته تا اینکه آیا از این کار فاصله بگیرند یا نه (آیا پل این کار را کرد، نمی دانم آقایان VVD و CDA هم همین کار را کردند). یا قرار است در مورد سیاستمداران ریاکار درخت بلند کنیم؟
ایده نهایی کمونیستی این است که "دموکراسی را در همه جا معرفی کنید": در همه مکان های کاری (به طوری که همه در مورد آنچه که باید با سود انجام شود به جای مدیریت فقط نظر داشته باشند) و در همه کشورها. این واقعاً در عمل کار نمی کند، زیرا به خوبی پرسیدن اینکه آیا کسانی که در قدرت هستند، لطفا استعفا دهند و یک سیستم دموکراتیک را معرفی کنند، واقعاً کار نمی کند... به علاوه مردم ریاکار که در اطراف راه می روند. مارکس در قبر خود به آنچه که چهره‌های پرپیچ و خم، مثلاً خمرهای سرخ انجام داده‌اند، برمی‌گرداند.
کمونیسم (همه با هم برابرند) غیرطبیعی است و بنابراین فقط از طریق سرکوب می توان آن را حفظ کرد. تنها گروه بسیار کوچکی وجود دارد که کمونیسم را می پذیرند، به همین دلیل است که این نوع رژیم ها نیز باید بر سرکوب، قتل و شکنجه تکیه کنند. فاشیسم و کمونیسم دست به دست هم می دهند. فقط به تاریخ نگاه کنید.
نقطه شروع کمونیسم این است که همه باید یک شروع (فرصت ها) داشته باشند. بنابراین: همه در یک جامعه حرف یکسانی دارند، همه فرصت‌های مساوی برای تحصیل دارند و غیره. بحث برابری از نظر نتیجه نهایی نیست. به عنوان مثال، بر اساس دیدگاه کمونیستی، دستمزد بالاتری را می توان به راحتی برای کسی که سهم بیشتری در روند کار دارد پرداخت کرد.
فاشیسم برعکس آن است، آنها فکر می کنند که برخی افراد طبیعتاً مستحق یک موقعیت ممتاز هستند. بنابراین آنها علاقه چندانی به مشارکت، دموکراسی و غیره ندارند.
عمل به آنچه کمونیسم نامیده می شود سرمایه داری نهایی است.
همه اموال و قدرت در دست گروه کوچکی از مردم است.
چیزی که تمام دنیا به سمت آن حرکت می کند.
در مهمانی‌های دیگر نیز چهره‌های قطعی وجود خواهد داشت، اما در GroenLinks کمی بیشتر. تروریست های RaRa که مکروها را به آتش کشیدند و بمبی را در خانه وزیر دادگستری Aad Kosto کار گذاشتند، در GroenLinks با آغوش باز پذیرفته شدند یا حتی هنوز در آنجا فعال هستند، مانند Wijnand Duyvendak. این یک حزب باریک با حامیان قاتلان دسته جمعی و تروریست های سابق در صفوف آن است. دورش می رفتم https://www.geenstijl.nl/1385101/wie_duyvendak_eigenlijk_follow/
و اگر در اینترنت به خوبی جستجو کنید، با برخی از ارتباطات بین قاتل Volkert van der G. و فعالان محیط زیست GroenLinks نیز مواجه خواهید شد.
اتفاقاً پل روزنمولر چندین بار دست از این کار برداشته است، اما هرگز ابراز پشیمانی نکرده است:
نقل قولی از Trouw در رابطه با مصاحبه بین پل روزنمولر و آندریس ناکول:
«کنول با خواندن این گناه جوانی و فاصله گرفتن از آن کافی نبود، پشیمان شد و مقداری اخگر به چشمان روزنمولر کوبید.
او ثابت قدم ماند: از نظر ایدئولوژیک در آن زمان اشتباه می کرد، اما پشیمان نبود. حداقل نه از اقدامات خودش، کار در بندر روتردام و رهبری اعتصابات گربه های وحشی. او ناله کرد که چقدر به نام مسیحیت کشته شده‌اند و چقدر تاسف می‌خورید. انبردست برای بیرون کشیدن میخ.»
منبع: https://www.trouw.nl/nieuws/het-verhoor~bf6b4d3f/
در واقع، روزنمولر نیز کلاهبردار است، اما علاوه بر این، دزدکی از خالص ترین آب است. بازیگری جالب در تلویزیون، اما ابراز پشیمانی از همدردی خود با رژیم های اشتباه و سهم خود در اعتصاب بندر ردام در آن زمان.
جدا از میلیون ها V&D، Paultje همچنین درآمد خوبی از سمت خود در هیئت مدیره شورای VO (انجمن مدارس در آموزش متوسطه) و عضویت در سنا برای Groen Links (کمونیست های گروه خونی) دارد.
پس می بینید که بعد از جنگ اشتباه کرد و هنوز هم با آموزش و پرورش و دولت ملی دست به کار شد.
بله، اتفاقا V&D نیست بلکه C&A است.
در مورد تایلند صحبت کنیم، پیتر عزیز؟ تایلند همیشه از خمرهای سرخ حمایت کرده است، تقریباً تا پایان تلخ. این عمدتا به دلیل نیروهای مسلح تایلند بود که از رهبران خمرهای سرخ در پناهگاه آنها در مرز تایلند و کامبوج محافظت می کردند. ژنرال های تایلندی همچنین از تجارت غیرقانونی سنگ های قیمتی و چوب سود می بردند.
تا اواخر دهه XNUMX و اوایل دهه XNUMX بود که دولت غیرنظامی توانست نیروهای مسلح را مهار کند.
به عنوان مثال به مقاله ای در NYT مراجعه کنید: تایلند برای خمرهای سرخ گناهکار است
https://www.nytimes.com/1993/03/24/opinion/l-thailand-bears-guilt-for-khmer-rouge-934393.html
https://www.nytimes.com/1993/12/19/world/pol-pot-thai-connection-special-report-big-threat-cambodia-thais-still-aid-khmer.html
و: بهترین دوست پل پوت: تایلند.
https://www.washingtonpost.com/archive/opinions/1994/05/29/pol-pots-best-pal-thailand/ab3c52a0-5e4c-416c-991c-704d1fe816d6/
حتما الان از دست تایلند خیلی عصبانی هستی، نه؟ آنها همچنین هرگز عذرخواهی نکردند.
https://msuweb.montclair.edu/~furrg/pol/polpotmontclarion0498.html
همانطور که در لینک بالا به تفصیل توضیح داده شد، کسی که مقصر بزرگتر نسل کشی در کامبوج است، ایالات متحده، بزرگترین دوست پل پوت بود.
بنابراین ny.times نباید توجه را به تایلند به عنوان مقصر اصلی منحرف کند.
فقط با "PvdA new left به عنوان حامی کوبا و GDR" جستجو کنید و چیزهای بیشتری خواهید یافت.
چندین بار در اطراف مزارع کشتار قدم زدم، جایی که تکه های استخوان و مواد لباس افراد کشته شده پس از بارش باران از بالای زمین بیرون می آید. درختی که بچه‌ها را با جمجمه‌شان تا حد مرگ می‌کوبیدند. این مدرسه به زندان S-21 Tuol Sleng تبدیل شد. برای کلمات خیلی وحشتناک است
و این سوسیالیست هلندی بدون ترحم هنوز در شبکه پسران قدیمی است.
برعکس هیچ احترامی برای این مرد وجود ندارد. شفا دهنده هم مثل دزد بد است.
هر جنایتکار (مدعی)، از جمله نوون چیا، حق داشتن یک وکیل خوب را دارد.
مسکوویچ پیر (یهودی) یک بار گفت که اگر از مظنون جنایات جنگی منتن بخواهد دفاع خواهد کرد. وکیلی که از یک جنایتکار دفاع می کند فقط وظیفه خود را انجام می دهد و باید آن را به خوبی انجام دهد.
این چیزی که شما می گویید کریس اشکالی ندارد.
منتن ابتدا ماکس موزکوویچ، وکیل جنایی معروف در ماستریخت را محاکمه کرد، اما هیچ پاسخی دریافت نکرد. این داستان بار دیگر در Het Parool در 30 آگوست توسط آبراهام موزکوویچ، پسر و همکار مکس تایید شد: «منتن پدرم را به عنوان وکیل می‌خواست. او باید فکر می کرد که اگر یک یهودی از خودش دفاع می کرد، به نفعش بود. پدرم گفت نه. من خودم هرگز از جنایتکار جنگی که بخشی از خانواده ام را کشته، یا حداقل بخشی از دستگاه مسئول آن بوده، دفاع نمی کنم.
منبع: https://www.groene.nl/artikel/scrupules
با پوزش اما با کمی تفاوت:
در آن زمان، پدر شما از دفاع از جنایتکار جنگی پیتر منتن خودداری کرد.
"آره. همکار جرارد اسپونگ سپس از او دفاع کرد. من او را سرزنش نکردم. برعکس، او مرا به خاطر دفاع از بوترسه سرزنش کرد، اما من فکر نمی‌کردم که درست باشد. پدرم همیشه اضافه می کرد که منتن هم حق دفاع دارد. من کاملاً آن را تأیید می کنم. همه این حق را دارند.»
اکنون به مقاله جوزف جونگن برگردیم:
من این احساس را درک می کنم، اما اگر در یک محاکمه عادلانه به مظنون کمک حقوقی ندهید، به سمت بی قانونی می رویم.
همانطور که با دوست دختر آن... دیدیم که اکتبر گذشته به اتهامات مبهم و بدون محاکمه به طور نامحدود به زندان انداخته شد و اخیراً مجدداً پذیرفته شد.
پل بیچاره دوباره در کامنت ها پایین آمده است و او قبلاً مجبور به پرداخت هزینه آن شده است. جاه طلبی او برای تبدیل شدن به کمیسر پادشاه قبلاً از بینی او گذشته است. اما در مورد آن شرور دیگر: ویکتور کوپه. فقط داستان منتشر شده قبلی من را بخوانید: "خمرهای سرخ و لرز" در مورد این پرکننده جیب. ویراستاران قبلاً کار را برای شما آسان کرده‌اند و فقط فشار دهید: ادامه مطلب... و اگر می‌خواهید بیشتر بدانید، دکمه کنار داستان Yuundai را فشار دهید که وحشت‌های زندان S21 را توصیف می‌کند. داستان های خوشایندی نیست، اما ظاهراً افرادی هستند که می خواهند از قاتلان دسته جمعی دفاع کنند تا جیب خود را ببندند. این جور آدم ها واقعاً به من لرز می دهند.
باز هم: من احساس را درک می کنم.
اما اگر نخواهیم یک مظنون را با دفاعی که تمام تلاش خود را برای دفاع از منافع موکلش انجام می‌دهد، محاکمه عادلانه کنیم، می‌توانیم حکومت قانون را با زباله‌های حجیم تخلیه کنیم.
متأسفانه من نمونه هایی را در تایلند می بینم که در آن قوه قضاییه مستقل و بی طرف نیست. ناگفته نماند "کسی که نباید نامش برده شود" که عملاً فراتر از قانون است و بنابراین هر طور که صلاح می داند عمل می کند.
بله،
ویکتور کوپه نیز چندین سال در لیست شخصیت های من قرار دارد که برای پول دست به هر کاری می زنند.
کل مقدار پول (ژاپنی) از دادگاه کامبوج راه را اشتباه رفته است.
او از وکالت در کامبوج اخراج شده بود زیرا مدتی بود که به عنوان وکیل در هلند ثبت نام نکرده بود.