بسیاری از کسانی که از پنوم پن، پایتخت کامبوج، میدان کشتار و موزه توول اسلنگ بازدید کرده‌اند، با سوالات بی‌پاسخ بسیاری باقی مانده‌اند. پل پوت بدنام چه کسی بود و چگونه ممکن است که او و یارانش پس از قتل عام یک سوم جمعیت کامبوج، با این همه رحمت از زمین خارج شوند؟ امروز قسمت 2.

دادگاه کامبوج

این دادگاه برای محاکمه رهبران رژیم خمرهای سرخ (پل پوت و همکاران) تأسیس شد. این دادگاه یک دادگاه کامبوج است که در آن کارشناسان خارجی به نمایندگی از سازمان ملل متحد حضور دارند. قضات قوانین بین المللی و کامبوج را اعمال می کنند. عجیب اینکه تنها در سال 1997 تصمیم به تأسیس این دادگاه گرفته شد و در 3 ژوئن 2006، تقریباً سی سال پس از جنایات ارتکابی، 27 قاضی، از جمله 10 قاضی خارجی، سوگند یاد کردند. قاضی هلندی خانم کاتینکا لاهویس یکی از آنها بود.

این دادگاه جایگاه بین المللی ندارد اما بخشی از سیستم حقوقی کامبوج است. تعجب آور نیست وقتی در نظر بگیریم که هون سن، نخست وزیر وقت کامبوج، از کادر سابق خمرهای سرخ بود و به هیچ وجه آن را نمی خواست.

پنج نفری که در ابتدا متهم شدند شامل کائینگ گوئک آن (دوک)، مدیر سابق زندان توول اسلنگ در پنوم پن و دومین مرد مهم خمرهای سرخ پس از پل پوت بودند. نوون چیا. پل پوت در 15 آوریل 1998 درگذشت و بازنشسته شد.

دفاع

تصور اینکه وکلایی وجود دارند که مشتاق دفاع از شرورانی مانند Nuon Chea هستند، سخت است. شاید چنین شخصی برای جلب توجه بین المللی، منیت بزرگی داشته باشد. با این حال این وکلای هلندی ویکتور کوپ و میشیل پلاسمن بودند که به همراه یک همکار کامبوجیایی از نوون چیا دفاع کردند.

غرور حرفه ای، میل به شهرت، کسب درآمد زیاد یا... کی می داند؟ شما باید یک فرد خاص باشید تا بتوانید از چنین شخصی دفاع کنید که تا حدی مسئول قتل دو میلیون نفر و عجیب‌ترین رژیم تروریستی در کمونیسم جهانی است و برای انجام این کار تمام تلاش خود را بکنید، همانطور که کوپه برای این کار انجام داد. کمتر از ده سال -از سال 2007 تا 2017- انجام داده است. آقای کوپه کاملاً با دادگاه خمر مخالف بود و حتی فکر می کرد که قوانین بین المللی اغلب در مورد حقوق اخلاقی است و برای یافتن حقیقت کافی نیست. به گفته وی، در سال 2017 پس از محکومیت موکلش به حبس ابد، به گفته وی، شاهدان مهمی شنیده نشده اند و نفوذ سیاسی قضات نیز زیاد بوده است.

نمی توان امیدوار بود که این وکیل انتظار تبرئه را داشته باشد زیرا در این صورت باید فرض کنید که او هرگز از موزه Tuol Sleng یا "زمین های کشتار" بازدید نکرده است، فیلم های ضبط شده معتبر مختلفی را که وجود دارد تماشا نکرده است یا هرگز با افراد معدودی صحبت نکرده است. که از جنایات فراوان جان سالم به در برده اند.

دور از تخت ما

برای بسیاری، خمرهای سرخ و کامبوج دور از ذهن ما بودند و اطلاعات کمی در مورد آنها وجود داشت. در HP/De Tijd، 9 ژانویه 2004، رولوف بومن قبلاً در مورد گذشته GML پل روزنمولر (GroenLinks) نوشته بود که از سال 1976 تا 1982 یکی از اعضای گروه مارکسیست-لنینیست ها (GML) بود که حتی برای قاتلان پول جمع آوری کرد. رژیم کمونیستی پل پوت و همکاران. این حزب می خواست هلند را به زور از روسیه استالینیستی، چین مائوئیستی و کامبوج پول پوت الگوبرداری کند. اینها رژیم های تمامیت خواه بودند که در مجموع حدود صد میلیون نفر را کشتند. همدردی با استالین و مائو را می توان در میان دیگر احزاب هلندی نیز یافت. به عنوان مثال، SP شیفته هر دو قاتلان دسته جمعی در دهه XNUMX بود، اما GML کمی رادیکال تر بود. قابل توجه است که پل پوت می تواند روی همدردی پل روزنمولر و همکارانش حساب کند. Roelof Bouwman در این باره در مقاله Collecting for Pol Pot می نویسد:

GML معتقد بود سوسیالیسم تنها با انقلاب مسلحانه می تواند ایجاد شود. خشونت توده ای انقلابی رهبری GML در سال 1978 در پیامی در روز اول ماه مه که در جلسه ای در براک گروند آمستردام توسط مرد جوانی که با کلاه لباس مبدل شده بود خوانده شد، گفت: "آنچه ما می خواهیم این است که کل جهان بورژوازی را لعنت کنیم." این جهان است که ما می خواهیم و در انقلاب خشونت آمیز آن را ویران خواهیم کرد.»

کمونیست‌های خمر در آن زمان مشغول اجرای این ایده در کامبوج بودند و بنابراین رژیم می‌توانست روی حمایت بی‌قید و شرط GML حساب کند. در واقع، روزنمولر و همکارانش باید نصف روز برای تبلیغ پول پات کار کرده باشند. او در مجله ماهانه GML Rode Morgen، در جزوه ها، اعلامیه ها و در رویدادها مورد ستایش قرار گرفت و حتی مجموعه ای برای رژیم او برگزار شد. GML به سادگی باور نمی کرد که خمرهای سرخ در مقیاس بی سابقه ای در کامبوج دست به قتل و شکنجه می زنند. به گفته رود مورگن، این مربوط به افسانه های ترسناک، تهمت ها و دروغ های قابل اثبات بود. بنابراین GML در بسیاری از جزوه‌ها، خواستار حمایت از کامبوچیای دموکراتیک شد، همانطور که کامبوج تحت عنوان خمرهای سرخ نامیده می‌شد: «زنده باد جنگ مردمی مردم کامبوچیا. زنده باد دولت قانونی کامبوچیای دموکراتیک به رهبری پل پوت.

این حمایت بی قید و شرط از پل پوت مورد قدردانی خمرهای سرخ قرار گرفت. در سال 1979، دوستان عزیز GML نامه گرمی از وزارت امور خارجه کامبوچیای دموکراتیک دریافت کردند. روزنمولر و رفقایش در این نامه به خاطر همبستگی و حمایت ستیزه جویانه شان قدردانی شد.

پل روزنمولر به ندرت توسط روزنامه نگاران با گذشته خود مواجه می شود. با این حال، در 19 ژوئیه 2004، آندریس کنول این کار را در برنامه Radio 1 De morgenen انجام داد. هنگامی که Knevel پرسید که آیا روزنمولر از گذشته GML خود پشیمان نیست، رهبر سابق GroenLinks چنین پاسخ داد: "حسرت مفهومی نیست که به ذهن خطور کند." بنابراین می بینید که برخی از سیاستمداران و همچنین برخی از احزاب سیاسی می توانند با باد خیلی چیزها منفجر شوند.

این واقعیت که درک ناچیزی از جنایات رهبران خمرهای سرخ وجود داشت یا اصلا وجود نداشت، حتی در مقاله اخیر در روزنامه روزانه Trouw مورخ نوامبر 2016 گواهی می دهد. این روزنامه آن را تحت عنوان "بهتر از دفاع نمی شود" منتشر می کند. رهبر خمرهای سرخ. داستانی در مورد وکیل کوپه.

روند داستان کم و بیش ستایش وکیلی است که می گوید دفاع از نوون چیا بهترین پرونده ای است که او تا به حال روی آن کار کرده است. پس از نه سال دادگاه خمرهای سرخ، آتش خاموش شد. "این است. بعد از این می ایستم هیچ چیز زیباتر از این وجود نخواهد داشت آیا باید به یک پولشویی کمک کنم یا چیزی؟» در واقع، به مدت نه سال، سازمان ملل متحد حقوق زیادی به او پرداخت. Dagblad Trouw فقط به Koppe اجازه می دهد تا صحبت کند و در مورد نسل کشی که در کامبوج رخ داده است سکوت می کند. روزنامه ای که می خواهد عینی باشد باید روی دیگر سکه را هم برجسته کند. گزارشگر رژیم ترور و کشتار دو میلیون انسان بی گناه را کاملاً نادیده می گیرد.

منابع:

  • کتاب برادر شماره یک، بیوگرافی سیاسی پل پات نوشته دیوید پی چندلر.
  • HP/De Tijd، Roelof Bouwman.
  • داگبلاد تراو، آته هوکسترا.
  • تاریخچه شبکه / اینترنت

14 پاسخ به “پل پوت و خمرهای سرخ، نگاهی به گذشته (نهایی)”

  1. لئو تی. می گوید

    جوزف، بابت این مقاله گسترده و آموزشی در 2 قسمت، به شما تبریک می گویم. من به طور کامل نتیجه گیری شما را در مورد وکلای هلندی خمرهای سرخ به اشتراک می گذارم. در مصاحبه های تلویزیونی، وکلا جنایات رژیم علیه بشریت را کم اهمیت جلوه دادند و به نظر می رسید سرنوشت وحشتناک قربانیان نادیده گرفته شده است. طبق گفته ویکی پدیا، پل روزنمولر نه تنها یکی از اعضای GML بود، بلکه در سال های 1981 و 82 عضو هیئت مدیره نیز بود. در آن زمان، GML کشتار جمعیت کامبوج را انکار کرد و زمانی که روزنمولر توسط Knevel این فرصت را پیدا کرد تا از این موضوع ابراز پشیمانی کند یا از خود فاصله بگیرد، او از این فرصت استفاده نکرد، احتمالاً به این دلیل که نفس عظیم او مانع شده بود. . همان پل روزنمولر در حال حاضر رئیس هیئت نظارت AFM (سازمان بازارهای مالی) است. برای من قابل درک نیست که با توجه به گذشته اش، این مرد چنین موقعیت سختی را به خود اختصاص داده است.

  2. پیتر می گوید

    یوسف،
    با تشکر از مقاله و جزئیات.
    وکلا و پول…
    آنها فقط روی پول تمرکز می کنند.
    حل یک مشکل به نفع آنها نیست.
    باید تا آنجا که ممکن است دوام داشته باشد.
    آنها ترجیح می دهند مشکلات بیشتری ایجاد کنند.
    وقتی دیگر کاری برای انجام دادن ندارند، شروع به بازی می کنند، دادگاه بالاتر و سپس دادگاه پایین تر.
    خوب، داشتن و حفظ شغل.
    ارزش‌های اخلاقی و وکلا با هم نمی‌آیند.

  3. مرغ می گوید

    در طول تعطیلاتمان از کشتار فیلدز و موزه اسلنگ توول بازدید کردیم. ما واقعاً چند روزی بود که از اتفاقی که آنجا افتاد، ویران بودیم، واقعاً نمی توانم درک کنم که چنین افرادی در دنیا وجود دارند و حتی بدتر از آن که می توانند از پس آن برآیند. آیا نمی توانستند زودتر دستگیر شوند و چرا افرادی به او کمک می کنند؟
    اگر درست است که کسی در مورد مرگ و زندگی تصمیم می گیرد، خدا یا بودا چرا این اجازه را می دهد؟
    وقتی اینطور به آن فکر می کنم، پل پوت زندگی و مرگ را تعیین می کند.
    شرم آور است که چنین افرادی اجازه به دنیا آمدن دارند.

  4. آقای BP می گوید

    خانواده من همچنین از مزارع کشتار و موزه اسلنج توول بازدید کردند. چیزی که بیش از همه تأثیر گذاشت، راننده تاکسی بود که 9 نفر از ده برادر و خواهر خود را به دست رژیم از دست داد. این را نباید ایراد گرفت و تا جایی که به من مربوط می شود، باید از پل روزنمولر در مورد این دوره سؤال کرد، زیرا راه رفتن بسیار آسان است!

  5. پیتر می گوید

    برخی که کاملاً "خارج از مسیر" بودند به همه چیز پاداش داده اند ...
    روزنمولر در 30 ژانویه 2003 شوالیه Orange-Nassau شد.
    در اواسط ژوئن 2007، او بی اعتبار شد، زیرا به عنوان مدافع مبارزه با "فرهنگ غصب" و قانون مبنی بر اینکه هیچکس نباید بیشتر از نخست وزیر درآمد کسب کند، خود به میزان قابل توجهی بیشتر از حقوق و دستمزد از بودجه عمومی پول و غرامت دریافت می کند. نخست وزیر، نخست وزیر، به اصطلاح هنجار بالکننده. معلوم شد که روزنمولر در سال 2004 حدود 200.000 یورو از بودجه عمومی از IKON، UWV و دو وزارتخانه دریافت کرده است.
    مبارزه با فرهنگ طمع….
    خب پس می تونی خودت رو بیشتر بگیری...

    • لئو تی. می گوید

      بله، پیتر، به عنوان عضوی از یک خانواده ثروتمند، پدرش مدیر و سهامدار عمده V&D بود، روزنمولر برای کارش پس از فعالیت سیاسی اش پاداش زیادی دریافت کرد. به عنوان مثال، De Telegraaf همچنین در سال 2005 گزارش داد که به عنوان رئیس PAVEM، یک نهاد مشاوره دولتی در مورد مشارکت زنان قومی، او سالانه 1 یورو برای یک "شغل" یک روز در هفته دریافت می کند. پس از انتشار و سوالات در مجلس نمایندگان، وی مبلغ 70.000 یورو از 2 یورویی که دریافت کرده بود را بازپرداخت کرد. از حامی و اشاعه‌دهنده ایده‌های مائوئیستی تا موقعیت فعلی‌اش به‌عنوان ناظر بر بازارهای مالی عجیب است، یک انقلاب کامل. Brederode گفته است که همه چیز می تواند تغییر کند. اما من واقعاً نمی خواهم توجه زیادی را از رنج وحشتناکی که مردم کامبوج متحمل شده اند منحرف کنم. و به همین دلیل است که می خواهم یک بار دیگر تأکید کنم که جوزف یونگن مقاله بسیار خوبی نوشته است.

      • پیتر می گوید

        کاملا موافق!
        از این نوع چهره ها در دولت بسیار زیاد است.
        خب روشنفکران…. احمقانه ترین کارها را انجام بده!
        روشنفکران ... در واقع افراد بسیار احمقی هستند، آنها با تفکر متفاوت خود را متمایز می کنند ... اما در واقع خودشان نمی توانند کاری انجام دهند و دیگران قربانی رفتار آنها هستند.
        من کاملا موافقم که جوزف جونگن مقاله خوبی نوشته است.
        حقیقت تاریخ را باید زنده نگه داشت.
        همین امر در مورد رومانی، چائوشسکو، 1967 تا 1989... چند سال پیش از سوی دولت های مختلف اروپایی با احترام تمام مورد استقبال قرار گرفت.
        آلبانی… تا سال 1991، همین داستان.

  6. دنی می گوید

    مقاله بسیار خوبی است و خوب است که نام های هلندی ذکر می شود که یک بار دیگر تاریخ اشتباه خود را نشان می دهد که اینها هنوز چه مردان اشتباهی هستند.
    ممنون از این توضیح خوب در مورد تاریخی که نباید فراموش شود.
    چه مرد بدی است روزنمولر و این حامیان شیطان: ویکتور کوپ و میشل پلاسمن.

    دنی

  7. مرد می گوید

    چرا این اجازه رو میدن؟؟
    "آنها" چه کسانی هستند و چه کسی نگذاشته است این همه این مدت ادامه داشته باشد؟؟؟؟
    پل پوت و دوستانش مجری بودند و اعمال آنها هرگز قابل توجیه نیست، هر مجازاتی خیلی سبک است.

    رهبران جهانی که در آن زمان اجازه چنین قساوتی را دادند به همان اندازه مجرم هستند - هرگز قبل از این که محاکمه ای آغاز نشده باشد، چه رسد به تحقیقات بین المللی.

    مرا به فکر وا می دارد...

  8. موریس می گوید

    من اغلب به کامبوج سفر می کنم و هر بار که با جنایات خمرهای سرخ مواجه می شوم، این فکر به ذهنم خطور می کند: چگونه مردم می توانند این کار را با مردم خود انجام دهند؟ و از آن هم دور شوید!
    Tuol Sleng یک خانه جن زده از نمایشگاه یا محصول والت دیزنی نیست... این یک واقعیت وحشتناک است!

  9. برت شیمل می گوید

    چیزی که همیشه در کل داستان پیرامون پل پوت و خمرهای سرخ آشکار نشده است، حمایتی است که او در یک مقطع از مردم کامبوج دریافت کرد. در سال 1970، زمانی که لون نول کودتای خود را انجام داد، خمرهای سرخ بسیار اندک بودند، پایگاه آنها در شمال کوهستانی، نزدیک به مرز لائوس قرار داشت و تقریباً شامل 5 تا 600 نفر مسلح بود. با این حال، فساد عظیم دولت لون نول و بمباران شدید روزافزون آمریکایی ها باعث شد که بیزاری نسبت به لون نول افزایش یابد و پل پوت با شروع جنگ داخلی علیه لون نول از این فرصت استفاده کرد. در ابتدا او حمایت اندکی دریافت کرد، اما زمانی که پادشاه سیهانوک، که در چین پناهندگی سیاسی دریافت کرده بود، از پل پوت بازدید کرد، که در کامبوج شناخته شد و سپس بسیاری از مردم کامبوج به این فکر افتادند که اگر پادشاه محبوب ما از پل پوت بازدید کند، پس از آن پل پوت هرگز نمی تواند. همانقدر بد باشید که لون نول ادعا می کند. از آن لحظه به بعد، حمایت از پل پوت به شدت افزایش یافت، نه به دلیل ایدئولوژی پل پوت، بلکه به این دلیل که آنها می خواستند از شر دولت لون نول خلاص شوند. این موضوع در سال 1975 حل شد، اما چیزی که جایگزین آن شد چندین برابر بدتر از دولت لون نول بود.
    به هر حال، بعداً از پادشاه سیهانوک پرسیده شد که چرا به دیدار پل پوت رفتی، او پاسخ داد: من توسط میزبانان چینی ام مجبور به انجام این کار شدم. تعداد کمی از مردم کامبوج این را باور دارند.

  10. فرانسوا نانگ لائه می گوید

    تفاوت دولت مشروطه ما با دیکتاتوری، از جمله این است که در کشور ما فردی تنها در صورتی محکوم می شود که به طور قطع ثابت شده باشد که مرتکب اشتباهی شده است. قوانین بسیار دقیقی وجود دارد که شواهد باید با آنها مطابقت داشته باشند. اگر شواهد دقیقاً با آن قوانین مطابقت نداشته باشند، معتبر نیستند. از آنجا که برای یک فرد غیرممکن است که کل پیچیدگی حقوقی را درک کند، شما حق دارید از یک وکیل استفاده کنید که از جمله موارد دیگر بررسی کند که آیا شواهد با قوانین مطابقت دارد یا خیر. این گاهی اوقات منجر به تبرئه شخصی می شود که "همه" می دانند مجرم است. با این حال ما این را در یک کشور قانون اساسی انتخاب می کنیم. ما معتقدیم که این واقعیت که هیچ کس به اشتباه محکوم نشده است، بیشتر از این واقعیت است که کسی به اشتباه محکوم نشده است. پرونده قتل پوتن و لوسیا دو بی ثابت می کنند که همه چیز می تواند به طرز وحشتناکی اشتباه پیش برود. آنها در نهایت وکیلی داشتند که درگیر پرونده شد تا به دنبال سوراخ هایی در شواهد باشد، پس از آن کاملاً مشخص شد که نه تنها شواهد موجود نبود، بلکه که مجرمان واقعاً نمی توانستند مجرم باشند.

    خوشبختانه، همین تعهد برای ارائه شواهد در مورد دادگاه هایی مانند دادگاه کامبوج نیز اعمال می شود. در غیر این صورت، مردم بر اساس خودسری کامل محکوم می شدند و این دقیقاً همان چیزی است که ما عاملان آن را مقصر می دانیم. حتی اگر «همه» آن را بدانند، مدرک لازم است. و به وکلایی نیاز است که شواهد را به نفع مظنونان بررسی کنند. زیرا تنها بر اساس شواهد قطعی می توان کسی را در یک کشور قانون اساسی محکوم کرد.

    فقط برای روشن شدن: من نمی‌توانم، جدای از این که وکیل نیستم، از کسی که واقعاً متقاعد شده‌ام مجرم است، دفاع کنم. و همچنین فکر می‌کنم مبالغی که وکلا برای یک ساعت کار می‌گیرند بسیار زیاد است. این که دادگاه را بهترین پرونده او بدانیم نسبتاً ناشیانه است، اما می توانم تصور کنم که از دیدگاه حرفه ای بسیار جالب تر از دفاع از یک دزد مغازه است. اما از حدی فراتر می رود که وکیل را به نوعی چشم پوشی از اقدامات موکلان خود متهم کنیم. هر کسی که مجبور است با یک اتهام غیرموجه برخورد کند، می تواند امیدوار باشد که وکیلی دارد که کاملاً به پرونده متعهد است. (و به ویژه امیدواریم که او بتواند آن را بپردازد). حقیقت اغلب پیچیده‌تر از آن چیزی است که ما می‌توانیم ببینیم، همانطور که از این نظر مشخص است که Trouw فقط یک روی سکه را برجسته می‌کند و بنابراین عینی نیست. مقاله مورد اشاره در مورد Koppe است، نه در مورد دوران خمرهای سرخ. خمر سرخ را جستجو کنید و صدها مقاله را در Trouw خواهید یافت که تمام اعمال نادرست را برجسته می کند، از جمله یکی در مورد Koppe. برای اینکه دادستان نتوانند یکی از این مقالات را به عنوان مدرک در نظر بگیرند و صدها مقاله دیگر را به راحتی فراموش کنند، به یک وکیل نیاز دارید.

    (یک بار نقش وکیل مدافع شیطان را بازی کردم)

    • لئو تی. می گوید

      موضوع آنطور که شما می نویسید متهم کردن وکلا به نوعی اغماض از اعمال موکلانش و یا تقبیح رویه قضایی (بین المللی) نیست. این نگرش و اظهارات وکلا در مطبوعات هلند و در هنگام حضور در تلویزیون است که من را آزار داده است. مشتریان آنها اساساً به عنوان پیرمردهای رقت انگیز توصیف می شدند و وضعیت وحشتناک قربانیان آنها اساساً نادیده گرفته می شد. شما می توانید و باید از یک وکیل انتظار داشته باشید که سخنان خود را در ملاء عام بسنجید. از این نظر، من صلاحیت شما را «دست و پا چلفتی» می‌دانم، که کوپه دادگاه را زیباترین چیز زندگی‌اش می‌خواند، که بسیار ضعیف بیان شده است. بسیار دردناک و بیهوده آزار دهنده برای بستگان بازمانده نزدیک تر می شود. علاوه بر این، من معتقدم که شما نمی توانید این دادگاه را با یک پرونده قضایی در هلند مقایسه کنید، که در آن ممکن است یک اتهام غیرموجه وجود داشته باشد.

  11. علامت می گوید

    چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید علیه حرفه وکالت بگویید، اغلب به درستی. با این حال، بدون حرفه وکالت، شما پاها را از زیر حق دفاع از خود دور کردید. کسانی که برای این استدلال می کنند قبلاً راه طولانی را به سمت رژیم هایی مانند رژیم خمرهای سرخ طی کرده اند. قبل از جهش فکر کن...حتی لازم نیست برای این کار روشنفکر باشی. تنها بودن در میان مردم کافی است.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم