آیا گنجشک ها در تایلند به گویش چینی جیک می زنند؟
در نسخه وبلاگ تایلند در 30 مه 2022، یک مقاله خوب در مورد گنجشک های بدجنس، آن شرورهای گستاخ در باغ نویسنده وجود داشت. او خوشحال است و از آن لذت می برد.
بیایید نگاهی دقیق تر به گنجشک تایلندی بیندازیم... زیرا بسیار نزدیک بود که تقریباً هیچ گنجشکی در تمام آسیا یافت نمی شد. و یک سوال بعدی: آیا گنجشک های تایلند همه یکدیگر را درک می کنند؟
توجه: در زبان هلندی اکنون می توانید گنجشک را به عنوان "او" یا "او" خطاب کنید. به هر حال، WNT ما (Woordenlijst Nederlandse Taal، یک نهاد رسمی شناخته شده برای دولت های هلندی و فلاندری) "m/f" را تجویز می کند. در هلند، گنجشک را ترجیح می دهند به عنوان "او" و در فلاندر به جای "او" نامیده می شود. به خودت نگاه کن…
با این حال، من هنوز نمی دانم که آیا نمونه های خنثی از نظر جنسیت نیز در میان گنجشک ها مشاهده شده است، زیرا در این صورت یک مشکل زبانی ایجاد می شود. و آیا باید گنجشک را مثلاً «گنجشک – چهچه میزند» یا «چیکچههایشان» یا چیزی شبیه به آن صدا کنم. خوشبختانه، ما هنوز آنجا نیستیم.
زیست شناسان بر این باورند که گنجشک به عنوان یک گونه در خاورمیانه XNUMX هزار سال پیش، زمانی که مردم عصر نوسنگی در آنجا اولین دانه های علف را (که به گندم، جو، ذرت معروف تکامل یافتند) در خاک پراکنده کردند و آنها را برداشت کردند. غلات. این به انقلاب کشاورزی نوسنگی معروف است. از این رو وجود غذای موجود برای گنجشک وجود دارد. از این رو عهد او با انسان است. و از این رو توزیع جغرافیایی سیستماتیک آن در شرق و غرب است.
گنجشک سازگاری فوق العاده ای دارد. تنها حوضه آمازون، مناطق قطبی و آفریقای مرکزی از معدود جاهایی هستند که او غایب است.
گنجشک، مانند سگ (معروف به گرگ اهلی)، از همان ابتدا یک "پیرو فرهنگ" به نظر می رسد، یعنی جوامع انسانی را دنبال می کند، دانه های ریخته شده را در مزارع می خورد و در بوته ها، پرچین ها، مراتع و سوراخ هایی که در آن لانه است زنده می ماند. می سازد. او یک عاشق واقعی مردم است.
اما با کمال تعجب، نویسنده مقاله ممکن است مهاجران چینی (نسل هفتم ششم؟؟) را در باغ خود در تایلند داشته باشد، با توجه به اظهارات او که بسیار پر سر و صدا هستند... 6. چرا؟
خوب، در سالهای 1958 تا 1964، گروههای بزرگی از «پناهندگان گنجشک جنگی» در جریان سرکوب گنجشکهای مائو و آزار و اذیت و قتلعامهای بعدی توسط تودههای فرسوده از چین مهاجرت کردند. این احتمال وجود دارد که پرواز گنجشک های چینی به باغ های تایلند ختم شده باشد.
رهبر بزرگ روشنفکر مائو تسه تونگ در دهه های 50 و 60 با مدیریت نابخردانه قحطی بزرگی ایجاد کرده بود و به دنبال قربانی بود تا پاسخگو نباشد. او نمیتوانست به کشتار و آزار و اذیت مردم خود ادامه دهد، بنابراین نقشهای درخشان در پیش گرفت.
او محاسبه کرده بود که هر گنجشک حدود 4 کیلوگرم دانه در سال مصرف می کند. او همچنین محاسبه کرده بود که در یک سال اخراج یعنی کشتن حدود 1 میلیون گنجشک 60 دهانه غلات بیشتر می شود. از نظر تئوری درست بود.
این یک کارزار بیهوده و مهمتر از همه عجولانه بود که تنوع زیستی را در آسیا به کلی مختل کرد. اما خیالپردازیهای مائو در مدینه فاضله کمونیستی قانون بود. آیا همه دیکتاتورهای جهان گوشه ای ندارند که آنها را به دستورات پوچ سوق دهد؟
دیکتاتور سرخ به راه انداختکمپین نابودی 4 طاعون. این فهرست شامل موش، مگس، پشه و گنجشک بود که به هیچ وجه در لیست سیاه حیوانات مضر قرار ندارد.
برنامه عملیاتی چه بود؟ همه چینیها، از قد بلند تا کوچکترین، مجبور بودند همه جا و همیشه صدای بلندی در بیاورند و گنجشکها را تعقیب کنند و آنها را در هوا نگه دارند تا زمانی که از خستگی به زمین بیفتند. البته گنجشکها را میتوان به انواع روشهای دیگر نیز کشت. هیستری دسته جمعی!
در طی این شش سال، تخمین زده میشود که تا یک میلیارد گنجشک مرده یا پرنده به وجود بیاید.
متأسفانه، عوارض جانبی به همان اندازه فاجعه بار بود. انبوهی از گونه های دیگر پرندگان به طور ناخواسته به دست «کمپین نابودی» مائو افتادند، اما شکار شدند. زیست شناسان استدلال می کنند که چین هنوز از کمپین نابودی پرندگان خود بهبود نیافته است.
می توانید نتیجه بگیرید کهکمپین نابودی 4 طاعون می توانست نتیجه دهد و هزاران چینی گرسنه را نجات دهد. متأسفانه اینجا نیز با پیامدهای فاجعه بار اما قابل پیش بینی در خط دوم. دومین فاجعه قحطی زمانی رخ داد که انبوه طاعون ملخ چین را ویران کرد و تمام غلات را بلعید... به دلیل نبود دشمنان طبیعی، که مهمترین آنها گنجشک بود.
مائو که کوته فکر بود، عواقب اجتناب ناپذیر و وخیم برای محیط زیست را در نظر نگرفت.
در هلند و بلژیک، گنجشک از سال 2004 در فهرست «قرمز» گونههای در خطر انقراض قرار دارد. جمعیت در حال حاضر به نصف کاهش می یابد. دلایل شناخته شده ای برای این امر وجود دارد. این "ویروس usutu" است که باعث مرگ می شود، همچنین در پرندگان سیاه. اما دیوانگی ساختوساز گسترده با شهرهای بتنی که در حال افزایش هستند و فرصت کمی برای لانههای آرام در پرچینها و بوتهها باقی میگذارند نیز یکی از مقصران این امر است.
و در نهایت: در مورد آن گنجشک های تایلندی که به زبان چینی چهچهه می خوانند و آواز می خوانند چه؟
در دهه 80، دنیای زیستی در اروپا، ایالات متحده و کانادا تحقیقات علمی را در مورد زبان پرندگان آغاز کردند. در سطح بین المللی، آنها مرغ سیاه را به عنوان موضوع مطالعه انتخاب کردند. مطالعات نشان داده است که پرندگان سیاه در اروپا به گونه ای متفاوت از دنیای جدید یا استرالیا سوت می زدند. آنها از لحن، ملودی و فرکانس های مختلف استفاده می کردند. اما آنها از تقسیم لحن غربی ما در do-re-mi پیروی می کنند.
صداهای ضبط شده از مرغ سیاه های کانادایی به پرنده های بریتانیایی، آلمانی و فرانسوی ارائه شد و آنها پاسخی ندادند یا با سردرگمی واکنش نشان ندادند. تحقیقات گستردهتر به این نتیجه رسید که برعکس نیز وجود دارد، حتی تفاوتهایی بین گروههای پرنده سیاه کانادایی و آمریکایی وجود دارد. آواز خواندن آنها به صداهای پسزمینه زیستگاهی که در آن زندگی میکنند، حومه شهر، حومه شهر، ربط دارد، نوزادان پرنده سیاه یاد میگیرند که زبان را مانند والدینشان بخوانند، بنابراین میتوانند مانند گویشهای ما، انواع مختلفی از آنها به وجود بیایند.
در هلند، باید در مورد جوانان و کلاغهای بزرگ تحقیق کرد و بله - شما حدس زدید - یک تالار بزرگ زلاندی بین همتایان خود در دلفزیجل قرار میگیرد و تالارهای بزرگ دلفزیج گیج، گیج و گیج به نظر میرسند. پرندگان هیچ تفاوتی با انسان ندارند… 555!
وقتی در قدم زدن بعدی خود در باغ خود در ویانگ پائو، لانگ سوآ، نونگ روآ یا دت اودوم، گنجشک ها را می شنوید، ممکن است از خود بپرسید که آیا آنها به زبان چینی و یا به زبان تایلندی خالص بومی جیک می کنند؟ در مورد اول، بازماندگان مائو و جنون او هستند که در مورد آنها می شنوید، مهاجرانی که در اوایل دهه XNUMX از تایلند پرواز کردند و به دنبال پناهندگی بودند.
آلفونس،
زیبا نوشته شده
در شهرهای هلند، برخی از گونه های پرندگان در حال حاضر زبان متقابل متفاوتی نسبت به روستاها ایجاد کرده اند.
پرندگان جوان در شهرهای بزرگ با صداهای ترافیکی بزرگ می شوند و از آنها تقلید می کنند.
فرانس دووال شاید یکی از برجسته ترین خبره های حیوانات باشد.
کتابهای او نگاهی متفاوت به جهان، جایی که ما در آن ایستادهایم، نسبت به آنچه که با آن بزرگ شدهایم، ارائه میدهد.
https://www.amazon.com/Frans-De-Waal/e/B000APOHE0%3Fref=dbs_a_mng_rwt_scns_share
برای پاسخ به سوال شما: من بارها در تایلند به موسن آسیب رسان گوش داده ام و واقعاً نامفهوم بود و بنابراین باید یک گویش چینی باشد. آیا شما همچنین می دانید که در مورد تایلندی های آسیب دیده چیست؟ آنها همچنین در هزار سال گذشته از چین آمده اند. بسیاری آن را نامفهوم می دانند!
هاها، تینو، نظر خوبی است. گاهی اوقات فکر می کنم که زنان تایلندی می توانند به خوبی گنجشک ها پچ پچ کنند و به همان اندازه درک آنها دشوار است.
وقتی جوان بودم، یادم می آید که به من گفتند گنجشک ها از چین آمده اند.
اما در مطالعات دهه های اخیر، به دلیل اولین فرهنگ های کشاورزی که در انقلاب موسوم به نوسنگی ده هزار سال پیش در آنجا پدید آمد، تمرکز بر خاورمیانه است. و به این دلیل که گنجشک پرنده ای فرهنگی است که مردم را دنبال می کند.
و گنجشک پس از آن از شرق به اروپا پرواز می کرد و از غرب آسیا را تصرف می کرد. درست مانند هومو ارکتوس که از آفریقا آمد و اولین بار به خاورمیانه رسید.
نمی دانم در این مدت تحقیقات جدیدی انجام شده است یا خیر.
در واقع هرگز به آن فکر نکردم، زیرا ظاهراً به طور خودکار تصور میکردم که گنجشکهای سراسر جهان به یک زبان صحبت میکنند.
حال این سوال برای من پیش میآید که آیا واقعاً توضیحی وجود دارد که چرا یک گونه ظاهراً زبان متفاوتی را در مکانهای مختلف ایجاد میکند، علیرغم اینکه آنها یک گونه هستند؟
به نظرم خیلی عجیبه!
من تا حدودی با نظریات چامسکی مانند فرضیه دستور زبان جهانی آشنا هستم، اما آنها فقط به تبیین رشد زبان به خودی خود و تا آنجا که من میدانم در زمینه رابطه احتمالی بین تحولات مختلف زبانی مربوط نمیشوند.
نمیدانم که آیا کسی در این مورد بیشتر میداند، زیرا من به طور شهودی احساس میکنم که باید هم بین زبانها و هم در یک گونه یک رابطه متقابل وجود داشته باشد.
پیشاپیش از شما متشکرم،
با احترام. میدان تابستانی توت