رئیس جنوس تحمل تایلند

توسط سرمقاله
Geplaatst در زمینه
برچسب ها: , ,
13 سپتامبر 2013

ریچارد 51 ساله اهل سنگاپور دوست دارد با دوست دوجنسه اش لی از مالزی به تایلند سفر کند. زیرا در اینجا "من می توانم خودم باشم". هر بار که در تایلند هستیم احساس خوشایندی می کنیم. اگر حق انتخاب داشتم، دوست داشتم اینجا باشم همجنسگرا متولد شدن.'

بنابراین بیشتر خواهد شد همجنسگرا گردشگران در مورد آن فکر می کنند، اداره گردشگری تایلند (TAT) باید فکر کند که اخیراً کمپین "Go Thai Be Free" را راه اندازی کرد. با پول خود وارد شوید، زیرا آنها آن را دارند. گی به عنوان نامیده نمی شوند دینک: درآمد دوگانه، بدون بچه. یک نظرسنجی آمریکایی در سال 2011 نشان داد که دگرباشان جنسی (لزبین، همجنسگرا، دوجنسه، ترنسجندر) به طور متوسط ​​3,9 بار در سال به تعطیلات می روند.

وب سایت مسافرتی lovepattaya.com روزانه 500 بازدید کننده منحصر به فرد جذب می کند و به گفته موسس Khun May، اینها افرادی هستند که می توانند چند پنی پس انداز کنند، زیرا در هتل های پنج ستاره اقامت می کنند. آنها بچه ندارند و بودجه دو برابری دارند، بنابراین معمولاً بیشتر از زوج های مستقیم خرج می کنند.

قانون و افکار عمومی چندان لیبرال نیستند

اگرچه تایلند به عنوان بهشتی برای همان جنسیت زوج ها، قانون و افکار عمومی چندان لیبرال نیستند. همجنس گرایان و لزبین ها نمی توانند ازدواج کنند و تایلند ثبت نام شراکتی ندارد. اما این ممکن است در حال تغییر باشد. در اوایل سال جاری، فعالان کمپین برای لایحه مشارکت مدنی را آغاز کردند. آنها به اصل 30 قانون اساسی استناد می کنند که تبعیض بر اساس جنسیت را منع می کند.

از طریق کمیسیون ملی حقوق بشر (NHRC)، پیشنهادی به کمیته پارلمانی عدالت و حقوق بشر رسید. این پیشنهاد قبلاً پنج بار مورد بحث و بررسی قرار گرفته و جلسات استماع قبلاً در چهار منطقه برگزار شده است. وقتی 20 نماینده مجلس آن را امضا کنند می تواند به مجلس برود. این پیشنهاد موفقیت آمیز بود، اما این پیشنهاد هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته است زیرا 10.000 امضا از شهروندان نیز لازم است. متأسفانه شمارنده فقط روی 4.000 است.

«افراد با گرایش جنسی متفاوت همیشه در یک منطقه خاکستری بودند. جامعه آنها را در سطح غیر رسمی می پذیرد، اما اگر بخواهند آن را قانونی کنند، به این راحتی نیست. تایرجینگ سیروفانیچ، کمیسر NHRC، گفت: افکار عمومی هنوز به نفع آنها نیست.

گی en جنسیت هر روز با قلدری روبرو شوید

این نه تنها در مورد افکار عمومی، بلکه در مورد برخی خانواده ها نیز صدق می کند. بنیاد جهت گیری جنسی و حقوق هویت جنسیتی و عدالت سال گذشته با 868 نفر مصاحبه کرد. همجنس گرا، لزبین en جنسیت در هفت استان 15 درصد از مصاحبه شوندگان گفتند که قبول نشده اند و 8 درصد تحت شرایط خاصی پذیرفته شده اند. 13 درصد اجازه نداشتند با شریک زندگی خود زندگی کنند. اعداد حتی بیشتر: 14 درصد نامیده شدند. 2,5 درصد از خانه های خود رانده شده بودند. 1,3 درصد مجبور به درمان روانی شدند. 2,4 درصد مورد تجاوز فیزیکی و 3,3 درصد مورد تعرض دوستان قرار گرفته بودند.

نایانا سوپاپونگ، هماهنگ کننده بنیاد Teeranat Kanjanaauksorn، چنین می گوید همجنسگرا en جنسیت مردم تایلند هر روز با آزار و اذیت روبرو می شوند. او می‌گوید تایلندی‌ها مشروط هستند که فکر کنند جامعه منحصراً از مردان و زنان تشکیل شده است. بسیاری از مردم وقتی می بینند پسرانی مانند دختران، دخترانی با لباس پسرانه یا روابط جنسی همجنس رفتار می کنند، ناامید می شوند. او می‌گوید که چنین افرادی به عنوان «فریک‌های طبیعت» شناخته می‌شوند.

نایانا در مورد یک کتاب درسی مدرسه می گوید که در مورد رفتار افراد مانند جنس مخالف هشدار می دهد و در یک اردوگاه پیشاهنگی پسر هیچ کس نمی خواست وارد چادر شود. همجنسگرا پسر را به اشتراک بگذارید چند سال پیش یکی امتحان کرد همجنسگرا پسری پس از کتک خوردن در حین تماس تلفنی صبحگاهی در مقابل تمام مدرسه به دلیل رفتار دخترانه خودکشی کند.

نایانا: «من لزوماً معلمان را مقصر نمی دانم. آنها آنچه را که خودشان یاد گرفته اند را آموزش می دهند. اما این خوب نیست. این نگرش باید تغییر کند. خشونت نامرئی بیشتر از خشونت مرئی صدمه می زند. می توان از خشونت فیزیکی جلوگیری کرد، اما نمی توان از خشونت نامرئی جلوگیری کرد. اگر قلب زخمی شود، شفای آن دشوار است.

گردشگران دگرباشان جنسی فقط جنبه رمانتیک تایلند را می بینند

اما گردشگران بدشان نمی آید. Jetsada 'Note' Taesombat، هماهنگ کننده ائتلاف تراجنسیتی تایلند، از اینکه گردشگران LGBT در تایلند احساس می کنند که در خانه خود هستند، تعجب نمی کند. آنها به عنوان گردشگر اینجا هستند. آنها فقط جنبه رمانتیک فرهنگ و سنت ما را می بینند. و البته مردم محلی پول خود را می خواهند. گردشگران احساس آزادی بیشتری برای نشان دادن هویت جنسی خود دارند زیرا در اینجا زندگی نمی کنند و تا حدی ناشناس هستند. اگر آنها اینجا کار می کردند و زندگی می کردند، می فهمیدند که کارهای زیادی وجود دارد که نمی توانند انجام دهند.

نایانا معتقد است که تمرکز بر گردشگری صورتی یک چیز را از دست می دهد: درک حقوق بشر. 'اگر ما همان جنسیت ازدواج نگاه کردن به آن فقط از نقطه نظر اقتصادی فقط مشکلات را تشدید می کند زیرا ما واقعاً ماهیت تنوع جنسی را درک نمی کنیم. اگر هنوز به این فکر کنیم همجنسگرا en جنسیت با افراد "عادی" متفاوت هستند، ما آنها را درک نمی کنیم.

آنجانا سووارناناندا، رئیس گروه حقوق لزبین های آنجاری، یک بیانیه کارشناسی را به یاد می آورد: جامعه تایلند به طور غیر رسمی می پذیرد. همجنسگرا en لزبین و رسما آنها را رد می کند. من فکر می کنم که تایلندی درست است همجنسگرا en لزبین سطحی، مانند نحوه رفتار و لباس پوشیدن آنها. اما وقتی صحبت از چیزهای مهم می شود، نسبت به آنها تعصب دارند.»

توجه می افزاید: «وقتی مردم در مورد آنها منفی فکر می کنند همجنسگرا en جنسیت مردم، قانون برای کسی معنی ندارد. زمان آن فرا رسیده است که قوانین، فرهنگ و ارزش های اجتماعی خود را برای درک بهتر تنوع جنسی مرور کنیم. ثبت نام شریک تنها اولین قدم به سوی برابری جنسیتی است.

(منبع: اسپکتروم، بانکوک پست، 8 سپتامبر 2013)

12 پاسخ به “The Janus Head of Thai Tolerance”

  1. از پا افتادن می گوید

    من به عنوان یک داوطلب در ماه اوت به تایلند آمدم و مکالمه انگلیسی را تدریس کردم. من تجربیات کاملا متفاوتی دارم، در نونگ کای یک اردوی تابستانی با 40 دانش آموز دبیرستانی، 20 دختر و 20 پسر 12-17 ساله داشتیم. از پسرها 3 نفر خانم بودند. آنها را به خوابگاه دختران اختصاص داده بودند و بعضی روزها سوتین آرایش و لاک می زدند. این امر توسط گروه کاملاً عادی تلقی می شد و حتی یک مورد آزار و اذیت هم نبود. سپس به کرابی رفتم، جایی که در یک دبیرستان تدریس می‌کردم، خانم‌هایی هم بودند که عمدتاً با دختران معاشرت می‌کردند و کاملاً عادی پذیرفته می‌شدند. بنابراین من اصلاً تبعیض در مدارس را به رسمیت نمی شناسم. البته تجربه من محدود است، اما از معلمان دیگر هم هیچ چیز منفی نشنیده ام.

  2. قرمز می گوید

    من حدود 10 سال است که در تایلند زندگی می کنم (4 سال بین ریون و بانکوک در مکان های مختلف) و 6 سال گذشته در آیسان با همسرم (هر چند در هلند ازدواج کرده ام) اما واقعاً هیچ چیز را در داستان بالا تشخیص نمی دهم. . نه در استان های دیگر که من بازدید می کنم (عمدتاً شمال و غرب بانکوک). من می توانم تصور کنم که برخی از مسلمانان با همجنس گرایی مشکلات بیشتری دارند (منظورم زنان و مردان است). درست مانند برخی از مسیحیان، اما من خودم هیچ تجربه منفی با آنها نداشته ام. از آنجایی که من کمک های پزشکی بشردوستانه ارائه می کنم، اغلب با مردم در تماس شخصی هستم. اکنون می توانم این را به شما بگویم: اگر فقط هلند در هر چیزی که به همجنس گرایی مربوط می شود مانند تایلند بود، بنابراین من کاملاً با نظر پیتر موافق هستم. من اغلب از مدارس بازدید می کنم یا با آنها سروکار دارم. همچنین در اینجا تمام آزادی برای همجنسگرایان. به مدرسه می آیند آرایش؟ : اشکالی نداره! من فکر می کنم داستان فوق از متن خارج شده است. من می توانم حدس بزنم که - پس از 10 سال از آمدن به خانه های مردم - من چیزی در مورد تایلند می دانم و فکر می کنم بسیاری دیگر نیز می دانند. و در مورد آن قانون که همجنس گرایان می توانند ازدواج کنند. درک کنید که تنها 15 کشور در جهان وجود دارند که در آنها این امکان وجود دارد و تایلند هنوز هم یکی از اولین (و احتمالاً اولین کشور آسیایی) خواهد بود که این امکان را در زمانی که همه چیز آماده است، فراهم می کند. نتیجه گیری یک همجنسگرا: به نظر من همه چیز دور از ذهن و غیر قابل توجیه است! نقطه !

    • هانس می گوید

      مدتی در روستای کوچکی در نزدیکی اودون تانی زندگی کردم.

      هرگز متوجه آزار و اذیت همنوعان کاتویس و هر چیز دیگری که در تایلند می گذرد، من اغلب از تحمل و پذیرش تایلندی ها شگفت زده شده ام.

      این واقعیت که دختر 15 ساله همسایه من آرایش می کند و به ملاقات دوست (لزبین) خود می رود، ظاهراً هیچ مشکلی ندارد، حتی از نظر والدین.

      در طول رژه، کاتوی ها اغلب روی شناورها قرار می گیرند.

      تنها صدای "وان" که تا به حال در مورد این شنیدم از دوست دخترم بود. کسانی که اجازه دادند که زیباترین مردان همجنسگرا یا کاتوی باشند.

  3. جک اس می گوید

    اینجا در دهکده بازار هوآ هین یک غرفه لوازم آرایشی با دو پسر خانم، لباس‌های مشکی بسیار شیک، با موهای بلند و مشکی زیبا وجود دارد. دوست دخترم گاهی به شوخی می گوید که من آنها را دوست دارم. همین.
    یک خانم پسر هم در کنار خانه ما زندگی می کند که اینجا در ساخت خانه ما کار کرده است. او هم مثل بقیه مردها کار می کند، فقط شما فوراً متوجه می شوید که او چگونه صحبت می کند و حرکت می کند که یک پسر خانم است. یک کاتوی بسیار زیبا که ظاهرا مورد قبول همکارانش هم هست.
    گاهی اوقات نظرات خنده‌داری در مورد کاتویی می‌شنوم، اما نمی‌توانم بگویم که واقعاً مورد تبعیض قرار می‌گیرند یا از آنها اجتناب می‌شود.
    علاوه بر این، اگر ارقام ذکر شده در بالا درست باشد، می توانید بگویید: نه 14 درصد مورد آزار کلامی قرار گرفته اند، بلکه 86 درصد مورد آزار کلامی قرار نگرفته اند، 87 درصد می توانند با شریک زندگی خود زندگی کنند، 97,5 درصد از خانه اخراج نشده اند، 98,7 درصد درصد نیازی به درمان نداشتند، 97,6 درصد مورد حمله فیزیکی قرار نگرفتند، و 96,7 درصد مورد حمله قرار نگرفتند.
    حالا اعداد چه شکلی هستند؟ بد نیست نه؟
    برای من همیشه جالب است که ببینم مردم چگونه با اعداد دستکاری می کنند. آیا یک فاجعه قطار یا زلزله در هند پرجمعیت رخ می دهد، نوشته شده است که چه تعداد مجروح یا کشته شده اند، اما اگر بعد شروع به دادن درصد کنید، بسیار متفاوت به نظر می رسد. اما این موضوع دیگری است.
    بنابراین برای بازگشت به تعداد همجنس‌بازان، لزبین‌ها و بانوهای بدرفتار، من شخصاً فکر می‌کنم که دقیقاً درصد بدی نیست که با آنها خوب رفتار شود.

  4. آقای BP می گوید

    من معتقدم که در مورد تحمل همجنس‌گرایان و همجنس‌گرایان، همه چیز درست نیست. اما همانطور که Sjaak می گوید: اعداد را برگردانید و داستان کاملاً متفاوتی دریافت خواهید کرد.
    من در آموزش و پرورش با افراد 13-19 ساله کار می کنم. در اینجا نیز تفاوت های عمده ای را در زمینه پذیرش مشاهده می کنید. مردم بومی هلند مطمئناً همیشه آنقدر مدارا نمی کنند که ما می خواهیم خود را در خارج از کشور نشان دهیم. با این حال، به جرات می‌توانم بگویم که اگر همجنس‌گرا هستید، اگر در هلند یا تایلند زندگی می‌کنید بدشانس نیستید. اما مطمئناً می تواند بهتر باشد. همه ما می توانیم به آن کمک کنیم. من آن را در آموزش و پرورش امتحان می کنم.

  5. رود می گوید

    در دهکده ای که من زندگی می کنم تعداد زیادی از جوانان ترنس و همجنس گرا را می بینم.
    برخی در سن بسیار پایین.
    جوانترین پسر ترنسکشوالی که من او را می شناسم تنها 6 سال داشت که از قبل می دانست که نمی خواهد پسر شود.
    من هرگز ندیده ام که کسی به دلیل ترجیحاتش مورد تبعیض قرار بگیرد.
    گاهی اوقات به کسی می خندند، اما هرگز بدخواهانه نیست و هیچ قلدری وجود ندارد.
    پسرها معمولاً نسبت به دخترها در مورد ترجیحات جنسی خود بازتر هستند.
    اما وقتی بزرگتر می شوند (حدود 20+؟) کمتر باز است و در خیابان متوجه آن نمی شوید.
    برخی نیز ظاهراً بعداً ترجیحات خود را تغییر می دهند و تازه ازدواج می کنند.
    من واقعا نمی دانم که آیا بسیاری از این روابط همجنس گرا در دوران کودکی ممکن است ربطی به همجنس گرایی نداشته باشند، اما اینکه داشتن رابطه جنسی با پسر دیگری فقط یک راه قابل قبول برای جلب رضایت شماست.

    مردم تایلند به طور کلی بسیار صمیمی تر هستند.
    خانواده ها گاهی اوقات تا سن بالای 15 سال بچه ها روی تخت ها یا روی تشک های کنار هم می خوابند.
    پسرها از طرف بابا و دخترها از طرف مامان.
    من فکر می‌کنم که همه آن برادرانی که کنار هم دراز می‌کشند، مانع از ترس پسران غربی از لمس یکدیگر می‌شوند، که ممکن است برقراری تماس جنسی با پسران دیگر را برای آنها آسان‌تر کند.
    برای توضیح ترس از جوانان غربی، می خواهم مثالی بزنم که در جوانی من (فکر می کنم در حدود سال 1543) پسرها هنوز در حالی که بازوهای خود را روی شانه های یکدیگر قرار می دادند راه می رفتند.
    همچنین نوعی صمیمیت.
    (اما وقتی جوان بودم، 3 مرد را هم در یک تخت یک نفره محکم می خوابیدم.)
    چیزی نیست که امروزه می بینید.
    شما پسرها را با هم می بینید، اما آنها معمولاً به یکدیگر دست نمی زنند.

  6. رود می گوید

    من اون پسر کوچولو رو میشناسم که تو 6 سالگی میدونست که نمیخواد پسر بشه چون پدر و مادرشو میشناسم و به خاطر رفتار دخترانه و فقط بازی با دخترا به جای پسرهای دیگه بهش کاتوایی میگفتن.
    بنابراین به نظر می رسد که این کاتوئی بیشتر یک نتیجه گیری باشد تا یک فرض.
    حالا من روانشناس نیستم، بنابراین نمی دانم که آیا این برای واجد شرایط بودن او به عنوان یک کاتو کافی است یا خیر.
    از سوی دیگر، ترجیح جنسی نه تنها توسط وراثت، بلکه توسط محیط نیز تعیین می شود.
    شخصی در جایی در مقیاسی به دنیا می آید که از اولویت برای مردان یا ترجیح برای زنان است، اما بسته به محیط می تواند از آن نقطه به سمت مردان یا زنان تغییر کند.
    بنابراین در نهایت احتمالاً مهم نیست که ترانسوستیت صلاحیت تا چه حد درست است یا خیر.
    او احتمالاً حداقل از طرف ترانسوستیت شروع کرد.
    و اگر خودش از این بابت احساس خوشبختی کند.
    و هنوز هم همینطور است.
    جوانان روستای [آیسان] با مفهوم همجنسگرا آشنا هستند.
    گی برای همجنس گرایان و توت برای ترنسوستیت استفاده می شود.
    آنها همچنین تمایز واضحی بین این دو قائل می شوند.

    آنچه ممکن است این است که اصطلاح همجنس گرا در اینجا همان معنایی که در هلند وجود دارد ندارد.
    زبان همیشه نقطه دشواری در برقراری ارتباط است.
    کلمات مشابه در یک کشور دیگر همیشه معنی یکسانی ندارند.
    احتمالاً فقط به معنی پسرهایی است که برای لذت با یکدیگر رابطه جنسی دارند و نه پسرهایی که همجنسگرا هستند.
    من باید در مورد آن پرس و جو کنم.

  7. قرمز می گوید

    من از نظرات این تصور را دریافت می کنم که به عنوان یک همجنس گرا کمتر از یک فرد معمولی ( هلندی ) مستقیم می شناسم . قضاوت های (پیش) برای برخی از نویسندگان بسیار بد است. آیا گاهی فکر کردن خیلی سخت است و بعد فقط در کامنت هایی مانند مرد و زن و غیره فرار می شود. هرگز شناخته نشد! من مرد هستم دوست پسرم هم همینطور. آنچه نوشته شده است تایلندی تر از هلند نیست. فقط همه چیز کمی راحت تر از هلند است و مردم می توانند بیشتر از هلند ابراز وجود کنند. به خصوص اگر در مکان های مذهبی در هلند زندگی می کنید. درآمد دگرجنسگرایان از همجنسگرایان نیز رایج ترین چیز در هلند است. فقط در هلند مخفیانه می رود همانطور که در بالا توضیح داده شد. بنابراین یک بار دیگر: خوشحالم که مردم اینجا نسبت به هلند بازتر هستند و امیدوارم که ازدواج همجنسگرایان به زودی در تایلند محقق شود. عواقب حقوقی مهمی برای خود مردم دارد و آنها به شدت به آن نیاز دارند. و در مورد چیزهایی که واقعا می دانید بنویسید. همه چیز را واضح تر می کند. اتفاقاً کلمه گی در بین همجنس گرایان در تایلند بسیار رایج است. حداقل در جایی که من زندگی می کنم و در نزدیکی (خون کائن) هستم. من Travastites را در هیچ کجای تایلندی نمی بینم. خوب با فرنگ بله ملکه ها تفاوت این است : ترانسوستیت به وضوح مردی است مبدل و ملکه مردی (تقریباً) غیرقابل تشخیص (که به آن لیدی پسر نیز می گویند). بنابراین کسی که سبیل و/یا ریش و پاهای مو دارد ترنسوستیت است و ملکه کسی است که فقط زمانی متوجه می‌شوید که مرد است. هنگامی که او شلوار خود را به تن دارد، اغلب نمی توانید آن را ببینید زیرا آلت تناسلی "پنهان" شده است.
    ترانسوستیت «برآمدگی» دارد! اینطور واضح تر؟

    مجری: یک جمله خیلی صریح را حذف کرد.

  8. قرمز می گوید

    سر پل، تا آنجایی که می توانم بگویم، نام کسی را به طور مشخص ذکر نکرده ام و به کسی پیشنهاد نکرده ام - از جمله شما. اما اگر کفش مناسب است، آن را بپوشید. در بیمارستان ما از کلمه ملکه همانطور که کم و بیش توصیفش می کنم استفاده می کردیم و در دنیای همجنس گرایان نیز آن را می شناختم (از جمله موارد دیگر). اکنون 10 سال است که اینجا هستم، این امکان وجود دارد که مردم آنجا (در هلند) اکنون متفاوت به کلمه ملکه نگاه کنند. اگرچه من امروز از آمستردام در این مورد تماس داشتم و همان توضیحاتی را که نوشتم به من دادم. من می خواهم آن را در همین جا بگذارم تا به بحثی بی پایان نپردازم.

    مجری: لطفا جلسه چت را تمام کنید.

  9. کریس می گوید

    من الان 7 سال است که در دانشگاهی در تایلند کار می کنم و در همه مقاطع تحصیلی دختر و پسر همجنسگرا وجود دارد. تعداد دختران لزبین بیشتر است، اما تعداد دانش آموزان دختر نیز بیشتر است. مطلقاً هیچ مدرکی مبنی بر تبعیض در کلاس ها وجود ندارد. من 1 موردی را می شناسم که درخواست یک خانم برای حضور دخترانه (در لباس یک دانش آموز دختر) توسط دانشگاه رد شده است. در عصرهای مهمانی (مثلاً در وداع سال چهارم)، لیدی‌بوها به‌عنوان لیدی‌بوی شناخته می‌شوند.
    در دانشگاه مسیحی هلند که قبلاً در آن کار می کردم، مردم مطمئناً با همجنس گرایان مشکل بیشتری داشتند. من کاملا مطمئن هستم که خانم ها تحمل نمی شوند.

  10. رود می گوید

    روابط بالغ وجود دارد، اما واقعا قابل مشاهده نیست.
    این لزوماً به معنای پذیرفته نشدن این روابط نیست.
    تایلندی ها بسیار پذیرا هستند.
    درست است که مردم تایلند معمولاً ترجیح می دهند که تفاوت زیادی با بقیه مردم نداشته باشند.
    این همچنین به این معنی است که اگر دو نفر از یک جنس با هم رابطه داشته باشند، صراحتاً این را به جامعه اعلام نمی کنند.
    اینها اتفاقاً تجربیات یک جامعه روستایی است.
    هنگامی که به پاتایا می آیید، احتمالا تجربه بسیار متفاوت خواهد بود.
    اما بله، آیا هنوز هم می توانید پاتایا را به عنوان نمونه ای از جامعه تایلندی در نظر بگیرید؟
    محیط مصنوعی است و به شدت روی رابطه جنسی متمرکز شده است، زیرا درآمد از آنجا حاصل می شود.
    علاوه بر این، درصد زیادی از مردم پاتایا احتمالاً دیگر اصالتاً تایلندی نیستند.
    به خصوص اگر گردشگران را حساب کنید.
    بنابراین رفتار تایلندی به شدت سازگار خواهد شد.

  11. خود می گوید

    یک خواهر شوهر 2 پسر، دوقلو، 42 ساله، هر دو همجنسگرا دارد. آنها نمی توانند یک رابطه جدی به سن خودشان پیدا کنند. یکی آن را رها می کند، دیگری همه نوع دوستی های معمولی دارد. هر دو با مادر زندگی می کنند. بیرون رفتن و نگاه کردن آنها را خسته می کند.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم