چومپول سیلپا آرچا (راست) وزیر گردشگری

به گفته وزیر گردشگری تایلند، حمله و بدرفتاری ادعایی به یک گردشگر هلندی در کرابی را نمی توان تجاوز نامید، زیرا او این مرد را می شناخت. متأسفانه، این دیدگاه تحریف شده تنها نظر یک فرد نیست، بلکه ناشی از ایده های فرهنگی قدیمی است. تایلند.

اندرو بیگز در هفته گذشته در بانکوک پست ستونی را در تلاش برای تفسیر آن بیانیه به آن اختصاص داد. چیزی شبیه به این پیش میاد:

سریال تایلندی

در تلویزیون تایلند یک سریال پرطرفدار به نام "Chamloei Rak" یا "زندانی عشق" وجود داشت/هست. ما آن را یک اپرا صابون می نامیم، اما تایلندی ها آن را «آب بدبو» می نامند و با توجه به داستان های اغلب ملودراماتیک این درام، می توانم با نام تایلندی موافق باشم.

در اوایل داستان، قهرمان زیبا توسط قهرمان مرد زندانی، شکنجه و تجاوز جنسی می شود. پس چه کار میکند؟ آیا او با پلیس تماس می گیرد؟ آیا او برای حمله به مرد و اخته کردن او یک ماشین اصلاح پرچین می‌خرد؟

من اینطور فکر نمی کنم! با پخش موسیقی زیبای ویولن در پس‌زمینه، می‌توانید بانو را ببینید که به آسمان شب خیره شده است. او تصمیم می گیرد که تبدیل این مرد به یک انسان خوب را هدف زندگی خود قرار دهد.

کرابی

در مورد این سریال بسیار زیاد، من بعداً در این داستان به آن باز خواهم گشت، زیرا مطمئناً می خواهید بدانید که چگونه پایان می یابد. من این هفته برای جشنواره سالانه آندامان در کرابی بودم، شروع رسمی فصل اوج در آنجا. در میان همه آتش بازی ها و جوجه های کبابی، ابری سیاه به شکل تجاوز ادعایی به یک گردشگر هلندی 19 ساله در جولای سال جاری در آسمان ظاهر شده است.

مورد

داستان به خوبی شناخته شده است: زن تولد خود را در بار چانگ بیر در Ao Nong با دوست پسرش و یک مرد تایلندی جشن می گیرد. دوست زودتر به خانه می رود و مرد تایلندی بعداً به او پیشنهاد می دهد تا به خانه اش برود. با این حال، این زن در بیمارستان به سر می برد و اعلام می کند که مورد تجاوز و تجاوز قرار گرفته است. مرد تایلندی سپس فرار می کند - همانطور که مردان تایلندی عادت دارند وقتی کاری انجام می دهند - اما بعداً خودش را تحویل می دهد. او متهم است، اما قاضی او را با قرار وثیقه آزاد می کند.

مرد شیطانی اهل کرابی

این چرخش اتفاقات پدر دختر را عصبانی می کند و او یک موزیک ویدیو به نام "مرد شیطانی از کرابی" می سازد. مردی را با کت و کلاه بلند می بینید که تفنگی در دستانش در جنگلی قدم می زند. عصبانیت او کاملا قابل درک است.

پلیس کرابی ضدحمله می کند و همچنین کلیپی به نام «حقیقت کرابی» می گیرد که تاکنون کمتر از 100 بازدید در یوتیوب داشته است، در حالی که «مرد شیطانی از کرابی» در حال حاضر نزدیک به یک میلیون بازدید داشته است. از این نظر، آقا برنده آشکار است.

وزیر

آنچه بعداً دنبال شد تقریباً به اندازه خود جنایت تکان دهنده بود. وزیر گردشگری، چومپول سیلپا-آرچا، سخنان ظالمانه ای را بیان می کند که در سراسر جهان گسترش یافته است. او بسیار آگاهانه گفت، چیزهای بیشتری از آن چیزی بود که ممکن است تصور شود. دختر آن مرد را می‌شناخت، حتی روزی که این اتفاق افتاد با او در یک رستوران پیدا شده بود و بنابراین…. نمی توان آن را به عنوان تجاوز طبقه بندی کرد. چگونه چنین مقام ارشدی می تواند چنین پاسخی بدهد؟ آیا او در سرزمین رویایی شوونیستی زندگی می کند یا چیز دیگری در اینجا در جریان است؟

در غرب شما "رابطه جنسی توافقی" دارید، بنابراین هر دو شریک جنسی می خواهند و ما "تجاوز" را می شناسیم. بنابراین شما با رابطه جنسی موافقت می کنید یا برخلاف میل یکی از شرکا رابطه جنسی دارید. اگر فقط همه چیز در فرهنگ تایلندی سیاه و سفید بود، زیرا چیز دیگری دارد که جایی در وسط عبارات فوق الذکر نهفته است. آن وسط "آلو" نامیده می شود که مانند کلمه انگلیسی برای آلو تلفظ می شود.

ترجمه گرینگو: آلو به هلندی در متن این داستان دشوار است. این یک چیز پیش پا افتاده است و به همین دلیل است که من عبارت به همان اندازه پیش پا افتاده "لعنت به یک خانم" را انتخاب کردم.

گفتگو

من اولین بار این کلمه را حدود 15 سال پیش شنیدم که با یک همکار تایلندی درباره یک سریال تلویزیونی که در آن زمان محبوب بود صحبت می کردم. در هر سریالی صحنه ای وجود دارد که در آن یک زن به نوبه خود می رسد، درست مانند سایر عناصر مانند تصاویر تکان دهنده، خشونت، فریادهای زیاد، نگاهی اجمالی به گوشت برهنه و البته رابطه جنسی.

به من گفتند: «مرد سریال می‌خواهد با یک زن تجارتی راه بیندازد، بنابراین او را لعنت می‌کند.

نمی دانستم در مورد چه چیزی صحبت می کند.

او توضیح داد: "لعنتی"، "یعنی او را می برد و با او می خوابد"

پرسیدم: "این فقط به معنای داشتن رابطه جنسی است، اینطور نیست؟"

"خب بله و نه. نوبت دادن به کسی بیش از این است. او را مجبور به رابطه جنسی با او می کند.»

"پس این تجاوز است!"

او با لبخند پاسخ داد: "اوه نه، آن خم خئون است، اما لعنت کردن او چیز دیگری است..."

«این تعبیر را بس کن. تو به من می گویی که او را مجبور می کند با او بخوابد، اما به او تجاوز نمی کند؟ آیا او به او پیشنهاد پول می دهد؟»

او با جدیت پاسخ داد: "اوه نه، این فحشا است."

"البته، شما نمی توانید. خوب، او او را لعنت می کند و بعد چه؟

"حالا که او او را لعنت کرده است، نوعی رابطه ایجاد شده است که ادامه تجارت را آسان تر می کند!"

مدتی طول کشید تا بفهمم لعنتی در واقع یک وسوسه قدرتمند است. زن به هر شکلی نشان می‌دهد که مردی را دوست دارد، اما از نظر اجتماعی نمی‌تواند قدم بعدی را به سمت یک رابطه بردارد. یک مرد رمانتیک تایلندی سیگنال ها را به دست می گیرد و زن را مجبور به رابطه جنسی می کند و راه را برای یک رابطه هموار می کند.

"پس اجماع است؟"

"سوال سخت! اگرچه زن به رابطه جنسی رضایت نداد، اما اکنون که این اتفاق افتاده است، به هر نحوی یک رابطه ایجاد شده است، چیزی که زن ممکن است از ابتدا خواسته باشد.

"بنابراین اکنون ما در این سریال صابون با وضعیت رسوایی روبرو هستیم، جایی که یک زن مجبور می شود با مردی که به او تجاوز کرده است تجارت کند ...، ببخشید، لعنتی، به نفع از دست ندادن چهره."

اوه، این چیزی است که در توضیح من شنیدید؟ این به خوبی شکاف بین فرهنگ تایلندی و غربی را نشان می دهد.

خلاصه

به طور خلاصه، دو فعل مجزا در زبان تایلندی وجود دارد. اگر مرد زن را بشناسد او را به جهنم می زند (به آلو می زند) اگر کاملاً غریبه باشد خم خئون (تجاوز جنسی) است.

دومی معنایی تاریک و شوم دارد، حمله به یک زن درمانده، به عنوان مثال توسط یک دیوانه جنسی، که از بوته ها ظاهر می شود.

به همین دلیل است که چومپول سیلپا آرچا و دیگران نظراتی مانند "او او را می شناخت، با او به یک رستوران رفت، بنابراین نمی توان آن را تجاوز نامید." مرد احمق نیست، هر چند این طرز فکر حقیر به نظر برسد، بلکه از بافت جامعه ای نشأت می گیرد که از عمل بر این اساس دفاع می کند که مهاجم زن مورد نظر را می شناسد.

منطقی

من نمی توانم از منطق این طرز فکر پیروی کنم که به مرد اجازه می دهد یک خانم را بر اساس یک چشمک یا علامت بدنی دیگر فاک کند. این یک فرهنگ قدیمی مردسالارانه است که در آن یک زن عشوه گر هنوز هم می تواند هزینه زیادی بپردازد.

و... آن زن بیچاره «زندانی عشق» که تصمیم گرفته بود مردی را که او را لعنت کرده بود به یک آدم خوب و معقول تبدیل کند، چه می شود؟ خوب، او توانست با وادار کردن او ببیند چه اشتباهی انجام داده، او را تغییر دهد. فهمید چه زن خوبی است و عاشق هم شدند. و…. آنها با خوشحالی زندگی کردند!

قبلا گفتم صابون نیست آب بدبو!

28 پاسخ به "فرهنگی که "مرد شیطانی از کرابی" را ایجاد کرد"

  1. راب وی می گوید

    به این ترتیب تعداد تجاوزها را بسیار کم نگه می‌دارید، البته، زیرا بخش بزرگی از تجاوزها بین افرادی است که یکدیگر را می‌شناختند (خیلی کم). بسیار بیشتر از تعداد حوادث "تجاوز کامل غریبه به یک فرد تصادفی".
    شما تعجب می کنید که کسانی که آلو را به عنوان "کمتر بد" رد می کنند چه فکری می کنند اگر کسی (خودشان؟) بر خلاف میل خود توسط یک مرد یا یک زن مجبور به داشتن رابطه جنسی شوند. آیا آنها همچنین می گویند "اوه، خوب، من مورد تجاوز جنسی قرار نگرفتم زیرا قبلا با مهاجمم ملاقات کردم"؟

    • تینو پاکدامن می گوید

      دقیقاً منظورم همین است، راب وی. این مرتکب، معمولاً یک مرد، است که تجاوز را به عنوان "فقط آلو" رد می کند. که مبنایی برای ایجاد تفاوت فرهنگی نیست.

  2. تینو پاکدامن می گوید

    اندرو بیگز ستون نویس خوبی است و تایلندی را بهتر از من می داند. من کلمه آلو را نمی دانستم. طبق فرهنگ لغت، "آلو" به معنای "جنگیدن" برای هر چیزی است، به عنوان مثال برای مجبور کردن پسر خود به مسواک زدن. "Ploegplum" به معنای "استفاده از زور برای اقدام به تجاوز جنسی" است. «خمخون» تجاوز جنسی با دخول است. در گزارش رسمی آمده است: پلوگپلومخمخئون برای تجاوز جنسی.
    من به دو وب سایت رفتم و 50 پاسخ اغلب بسیار قدرتمند را خواندم. اکثریت قریب به اتفاق بیان کردند که «آلو» و «خمخون» در این زمینه یکسان و به همان اندازه بد هستند، اگرچه خمخون معمولاً خشونت بیشتری را شامل می‌شود. سپس با معلمم و سه نفر دیگر که این ماجرا را تایید کردند صحبت کردم. علاوه بر این، آنها اشاره کردند که فرقی نمی کند آشنا باشد یا غریبه. (تجاوز و تجاوز در هلند و در اینجا معمولاً توسط آشنایان کم و بیش اتفاق می‌افتد، اگرچه اگر آنها آشنا باشند، ممکن است مردم اغلب ساکت بمانند. این نیز می‌تواند توضیح دهد که چرا «آلو» کمتر جدی دیده می‌شود.)
    هر چیز دیگری که خواندم و شنیدم نشان داد که در آن سریال‌های آزاردهنده، «آلو» اغلب به عنوان یک تعبیر توسط مردان و نوجوانان ماچوی واقعی استفاده می‌شود تا کلمه «تجاوز جنسی» را ملایم‌تر کنند. همانطور که واضح است، زنان در این مورد کاملاً متفاوت فکر می کنند.
    دامی که اندرو در آن افتاد همین است. او نظر تعدادی از مردان ماچو را که به زنان از «حلقه‌های بالاتر» به چشم تحقیر می‌نگرند، با فرهنگ تایلندی در کل اشتباه می‌گیرد. می‌توانم اضافه کنم که همه روزنامه‌های تایلند به آقای چومپول سخنرانی کردند و برای قربانی ایستادند. این ایده که تایلندی‌ها به طور کلی بدشان نمی‌آید تجاوز و تجاوز زمانی که توسط کسی که می‌شناسند انجام می‌شود، داستان خوبی به نظر می‌رسد، اما تا حد زیادی ادامه دارد.

    • گرینگو می گوید

      @Tino: شما نمی توانید توضیح شفاف اندرو در مورد تفاوت زبانی بین "آلو" و "خمکون" را نادیده بگیرید. بنابراین تفاوت وجود دارد.
      برای من - و همچنین ظاهراً طبق افکار عمومی در تایلند - هیچ تفاوتی وجود ندارد، تجاوز به عنف تجاوز است، چه توسط شخص شناخته شده یا ناشناس انجام شود، اما مهم این است که در یک دعوی قضایی چه اتفاقی می افتد (در صورت وجود). ) اتفاق می افتد.
      قضات و کارمندان ارشد دولتی معمولاً در تفکر چندان مترقی نیستند و تفاوت در تفاوت های ظریف ممکن است نقشی داشته باشد، حتی تعیین کننده. همچنین به اظهارات کمیسر پلیس کرابی فکر کنید: "قانون و تفسیر آن در تایلند به سادگی با هلند (جهان غرب) متفاوت است."
      متأسفانه، من می ترسم که پرونده در نهایت با فضولی برای عامل جنایت به پایان برسد.

      • دیک ون در لوگت می گوید

        @ Gringo من فرض می کنم که قانون تایلند بین تجاوز و تجاوز تمایز قائل می شود و برای آن مجازات متفاوتی دارد. اما قانون شامل هیچ ماده ای نخواهد بود که یک آشنای قربانی را از تعقیب معاف کند. تنها چیزی که در دادگاه مهم است این است که آیا جرم می تواند به طور قانونی و قانع کننده اثبات شود یا خیر و این می تواند در پرونده های تجاوز جنسی دشوار باشد.
        به نظر من نتیجه گیری شما مبنی بر اینکه پرونده با یک فضولی به پایان می رسد خیلی سریع است. همچنین به این دلیل که تایلند از این وحشت دارد که گردشگران نه تنها از کرابی، بلکه خود کشور به دلیل تبلیغات منفی دوری کنند. ویتنام و میانمار در حال تبدیل شدن به رقبای قدرتمندی هستند.
        می توانید توضیح دهید که منظور از اظهارات کمیسر پلیس چیست؟ آیا مربوط به وثیقه است؟ اما ما در هلند وثیقه نداریم. او به چه چیزی اشاره می کند؟

        • گرینگو می گوید

          شاید حق با شما باشد، دیک، من خیلی سریع نتیجه گیری می کنم، اما مقاله را در این لینک بخوانید:
          http://asiancorrespondent.com/91901/thai-officials-damage-control-in-foreign-tourist-rape-case-backfires/
          این یک مرور کلی طولانی از کنترل آسیب توسط دولت تایلند و خواندنی است که شما را خوشحال نمی کند.
          من در این مورد سر سختی دارم، اما از صمیم قلب امیدوارم که حق با من نیست و مرتکب به مجازات شایسته خود برسد.

          • دیک ون در لوگت می گوید

            @ Gringo گرینگو عزیز، مقاله ای را که توصیه کردید خواندم. داستان خوبی است، اما هیچ اطلاعاتی در مورد نگرش دادستانی عمومی و دادگاه در پرونده های تجاوز جنسی و در این مورد نیز تجاوز جدی ندارد.

            پس بیایید زود نتیجه نگیریم. آقای جردان ممکن است در پاسخ ادعا کند که مجرمان همیشه از آن فرار می کنند، اما او برای این ادعا مدرکی ارائه نمی دهد.

      • تینو پاکدامن می گوید

        گرینگو چیزی که می توانید با اطمینان بگویید این است که نحوه تعریف مقاله "آلو" توسط شما به خوبی به این صورت ترجمه شده است: "نوبت دادن به یک زن". که کاملاً مطابق با روح مقاله است. از سوی دیگر، اکثریت تایلندی ها و همه زنان فکر می کنند که «آلو» و «خمخهون» به سختی با یکدیگر تفاوت دارند. من شما را به چالش می کشم تا به تعدادی از زنان تایلندی نزدیک شوید و بپرسید که آنها فکر می کنند تفاوت بین 'plam' (تن پایین) و 'khomkheun' (تن پایین، بالارونده) (همان، یکسان یا متفاوت) چیست و آن را در وبلاگ قرار دهید. گزارش.

        • گرینگو می گوید

          من بی قید و شرط معتقدم که شما، تینو، افکار عمومی با قربانی همدردی می کنند و اقدامات پلیس را تایید نمی کنند.
          به زودی درباره واکنش آن دسته از نخبگانی که شما نام بردید (که ممکن است داوران نیز به آن تعلق داشته باشند) خواهد آمد.

          همچنین لینکی که با دیک گذاشتم را بخوانید، اتفاقی تکان دهنده برای من!

          اگر فکر می کنید اندرو وارد یک تله شده است، پس من می گویم من را به چالش نکشید، او را به چالش بکشید!

  3. ج. جردن می گوید

    مجری: توهین جایز نیست و کلی گویی جایز نیست. هر تایلندی در مورد زنان چنین فکری نمی کند.

  4. ج. جردن می گوید

    ویراستاران عزیز ،
    من درک می کنم که شما ممکن است نظر من را ارسال نکنید.
    از روی احساس نوشته شده بود. مقاله شما به اندازه کافی می گوید.
    در اینجا معمول است که از یک تایلندی عصبانی شوید زیرا او کاری را درست انجام نمی دهد
    و شما به آن واکنش نشان می دهید، تهدید کننده زندگی است. من الان 7 سال است که در تایلند زندگی می کنم و چنین چیزی را دارم
    کم کم از همسرم یاد گرفتم که قبل از اینکه به هر چیزی واکنش نشان دهم باید دو بار فکر کنم و دوباره قورت بدهم.
    شما هر روز آن را در روزنامه های تایلندی می خوانید. تعداد کمی با قیمت کمتر تیراندازی شده اند.
    البته لازم نیست آخرین نظر من را هم ارسال کنید.
    جی جردن.

  5. ج. جردن می گوید

    آیا اولین داستان من (بدون توهین و تعمیم کسی) هنوز حاوی این هشدار است که زنان یا دخترانی که برای تعطیلات به تایلند می روند
    باید در نظر بگیریم که وزیر گردشگری تایلند دیدگاه های کاملاً متفاوتی نسبت به تجاوز به عنف ما دارد. به گفته وزیر، بیرون رفتن برای شام با یک مرد تایلندی به او حق یک ماجراجویی جنسی غیرارادی را می دهد.
    حتی توصیه می شود (اگر با 2 زن هستید) سوار مینی بوس شوید
    از یک شرکت تاکسیرانی و راننده نیز سعی می کند در راه به شما تجاوز کند.
    همه در روزنامه های تایلندی بوده است. من درستش نمی کنم
    این مشتریان معمولاً همه به خوبی از آنجا دور می شوند.
    آزاد با وثیقه یا اصلاً تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته است.
    بهتر است با یک تور گروهی بروید و با همه نزدیک باشید.
    یا اصلا به تایلند نروید. شاید بهترین چیز برای وزیر گردشگری، که فقط مشغول تلاش برای درست کردن دوباره همه چیز است.
    جی جردن.

    • @ Jordaan، من با توصیه شما به گردشگران زن موافق هستم که فقط برای نوشیدنی بیرون نروند یا با مردان تایلندی نروند (اما این برای هر کشوری صدق می کند).
      بقیه بحث شما و به خصوص دعوت شما برای نرفتن به تایلند به نظر من پوچ است. با این کار هزاران نفر از مردم تایلندی خیرخواه را که از گردشگری زندگی می کنند مجازات می کنید. آیا هر تایلندی باید برای یک ذهن بیمار (متجاوز به عنف) و یک وزیر گردشگری کهنه و کوته فکر بپردازد؟
      قبل از اینکه چیزی فریاد بزنید خوب فکر کنید و فقط از روی احساسات خود واکنش نشان ندهید.

    • دیک ون در لوگت می گوید

      @ Jordaan در آرشیو اخبار من در واقع گزارش هایی در مورد رانندگان تاکسی وجود دارد که به مسافران خود - مسافران تایلندی - حمله کرده اند. شما می نویسید: «آن مشتریان معمولاً همه به خوبی فرار می کنند. به قید وثیقه آزاد است یا اصلا تحت پیگرد قانونی قرار نمی گیرد. من به عنوان یک روزنامه نگار یاد گرفته ام که حقایق را گزارش کنم، بنابراین از شما می خواهم: لطفا حقایق، نام ها و اعداد را به من بدهید. اما من فکر می کنم که می توانم مدت زیادی برای آن صبر کنم.

  6. رنه می گوید

    یک سوال ساده اگر برای دختر این نابغه وزیر اتفاق می افتاد، فکر می کنید عامل جنایت عمر طولانی داشته باشد؟ می ترسم به دادگاه نرسد.

  7. ج. جردن می گوید

    آقای ون در لوگت عزیز، البته من روزنامه نگار نیستم. من هم همه چیز را یادداشت نمی کنم.
    من در تایلند زندگی میکنم. پوشش محلی را بخوانید. از خواندن شما نیز لذت ببرید
    مقالات و همه چیز را (تا حد امکان) در اتاق بالا ذخیره کنید.
    به همین دلیل من یک نظر شخصی ایجاد کردم.
    اگر مقاله‌ای را از «وبلاگ» می‌خوانم و احساس می‌کنم باید پاسخ بدهم، این کار را انجام می‌دهم.
    قضاوت بر عهده سردبیران است.
    من همچنین می خواهم بگویم که البته به روزنامه نگاران آموزش داده می شود که حقایق را گزارش کنند اما
    شما مجبور نخواهید بود به آنها زندگی کنید که آنها نیز کاملا رنگی هستند.
    جی جی

  8. جان وینمن می گوید

    آن وزیر تایلندی دارای ضریب هوشی یک موش صحرایی است. من تعجب می کنم که او برای به دست آوردن این موقعیت چه هزینه ای می پرداخت و همچنین اگر دختر خودش بود چه عکس العملی داشت.
    جانی

  9. کالین یانگ می گوید

    هفته گذشته به دلیل پرونده تجاوز جنسی و اگر می خواستم به آن نسبت به ند پاسخ بدهم، ملاقات بالایی داشتم. رسانه، چگونه چنگال در واقع در ساقه در اینجا. با این حال، نسخه آنها بسیار متفاوت از پدر بود. دخترش با این مرد تایلندی ارتباط برقرار کرده بود و او دوست پسرش را به خانه فرستاد تا احتمالاً با این مرد تایلندی رابطه جنسی برقرار کند. هر دو زیاد مشروب خورده بودند و با رضایت هر دو رابطه جنسی برقرار شد، اما این موضوع از کنترل خارج شد زیرا مرد تایلندی کاملاً خواستار بود. پلیس تایلند این پرونده را جدی خواهد گرفت و به گفته من، مرتکب می تواند روی مجازات سنگینی حساب کند. اطلاع رسانی شد، زیرا گردشگری بدون شک از این موضوع ضربه خواهد خورد.

    پرونده‌ای که علیه هموطنمان پیتر آ. هیچ اتفاق خاص یا جنایتکارانه ای رخ نداده بود، اما تایلند و پاتایا به ویژه توسط سازنده برنامه آلبرتو استگمن از SBS 6 کاملاً نادرست معرفی شدند. اقدامات قانونی علیه برنامه سازان در هلند در حال بررسی است. پیتر ا. اکنون وثیقه برگردانده شده است و موضوع با طوفانی در فنجان چای حل و فصل شد.

    قاتل ژولز اودکرکن، کارگردان سابق رابو نیز در آن زمان به قید وثیقه آزاد شد و پس از 7 سال به اعدام محکوم شد، اما ممکن است در آن سوی مرز مخفی شده باشد. تنها پس از مداخله امور خارجه و ملکه این اتفاق در تایلند رخ داد. برادرش به وثیقه نرسید و به حبس ابد محکوم شد. من تقریباً در تمام این پرونده ها به دلیل همدردی با خانواده شرکت کردم، اما همسر سابق عامل اصلی به طور معجزه آسایی تبرئه شد. پرونده، و در دادگاه تجدید نظر به مبارزه ادامه دهد. این چیزی نیست که شما می شناسید، بلکه مهم این است که چه کسی را در این کشور می شناسید. ناگفته نماند که یک برچسب قیمت به آن چسبانده شده است.

    • دیک ون در لوگت می گوید

      @ کالین دی جونگ چقدر خوب بود که به آنجا سر زدی. واقعا چقدر بالاست؟ این بازدید به اصطلاح بالا روایت متفاوتی از اتفاقات کرابی داشت. بنابراین این بازدید نه تنها زیاد بود، بلکه از میان بوته‌ها نگاه می‌کرد تا ببیند هلندی‌ها و مرد تایلندی چه می‌کنند. این بازدیدکننده عالی چگونه می‌توانست بفهمد واقعاً چه اتفاقی افتاده است؟ و این همان چیزی بود که بازدید عالی به طور خاص به شما گفت. به منظور انتشار این خبر؟ چه افتخاری باید بوده باشد.

      کالین عزیزم، زمانی بود که من به افسانه ها اعتقاد داشتم، اما آنها مدت هاست که از بین رفته اند و این داستان مرا به یک افسانه تبدیل می کند. فقط یک افسانه با یک پایان خوش به پایان می رسد و این در مورد داستان شما صدق نمی کند.

      وقتی به خواندن داستان شما در مورد پاتایا ادامه می دهم، فکر می کنم که آیا بهتر نیست در اسپاکنبورگ زندگی کنم، زیرا اتفاقات بسیار وحشتناکی در آنجا رخ می دهد. فکر می کنم این برای آرامش شما بهتر باشد. و من نمی فهمم این چیزها چه ربطی به تجاوز جنسی در کرابی دارد.

      شما خوش شانس هستید که ناظم پاسخ شما را قطع نکرد، زیرا آن چیزهای وحشتناک بسیار خارج از موضوع هستند، زیرا ناظم همیشه می داند چگونه آن را چنان متمدنانه فرموله کند. من خودم یک کلمه دیگر برای آن دارم.

      • کورنلیس می گوید

        این به طور کلی اصل پاسخ قبلی من - رد شده - بود (من دکمه "پاسخ" اشتباه را فشار داده بودم و معلوم نبود به چه کسی پاسخ می دهم). من همچنین تعجب کردم که آن «بازدید عالی» کیست و منظور از «آنها» و «آنها» کیست. بدون توضیح/توضیح، این یک مورد (خود) ضربه زدن به پشت است و مطلقاً چیزی به بحث اینجا اضافه نمی کند.

      • از پا افتادن می گوید

        آقای ون در لوگت عزیز،

        از پاسخ صحیح سیاسی شما متشکرم.
        همچنین باعث تعجب من شد که واکنش آقای دی یونگ از طریق سانسور وبلاگ تایلند انجام شد.
        می دانیم که نوشتن بیش از حد منفی در مورد سیستم حقوقی تایلند ممنوع است.
        من همچنین فکر می کنم که خانواده جولز اودرکرکن بسیار تحت تأثیر واکنش شما قرار گرفته اند.

        شما می نویسید: «وقتی به خواندن داستان شما در مورد پاتایا ادامه می دهم، نمی دانم که آیا بهتر نیست در اسپاکنبورگ زندگی کنید، زیرا اتفاقات بسیار وحشتناکی در آنجا رخ می دهد. فکر می کنم این برای آرامش شما بهتر باشد. و من نمی فهمم این چیزها چه ربطی به تجاوز جنسی در کرابی دارد. "

        فکر می کنم می توانید بررسی دقیق آقای کولینگ از سیستم حقوقی در تایلند را درک کنید.
        اما موافقم که این از نظر سیاسی نادرست است.

    • مارتن می گوید

      این جمله واقعاً گویای همه چیزهایی است که در جامعه تایلند اشتباه است: "پلیس تایلند قرار است این پرونده را جدی بگیرد و عامل آن می تواند روی مجازات سنگینی حساب کند، بنابراین به من گفته شد، زیرا گردشگری بدون شک از این موضوع ضربه خواهد خورد."

      در اینجا تلویحاً گفته می شود که در مرحله اول به این پرونده رسیدگی جدی نشده است. مرتکب هنوز می تواند روی یک مجازات سنگین حساب کند، نه به این دلیل که مرتکب جنایت وحشتناکی شده است. خیر زیرا او منافع اقتصادی گردشگری کرابی را به خطر انداخته است.

  10. کورنلیس می گوید

    مجری: نمی گوید به چه کسی پاسخ می دهید.

  11. کیز می گوید

    من تعجب می کنم که برخی از مهاجران هنوز از این که استانداردها و ارزش ها در تایلند در سطح کاملاً متفاوتی نسبت به خانه هستند شگفت زده می شوند. فرهنگ کهن مردسالارانه، بله! تایلند اخیراً شروع به توسعه کرده است و هنوز از بسیاری جهات راه طولانی در پیش دارد.

    اکنون منتظر پست هایی با بینش "زن تایلندی" از خوانندگانی هستیم که در نهایت ساده لوحی خود، در مورد این موضوع با دختر خود مشورت کرده اند.

    • BA می گوید

      شاید از دوست دخترم بپرسم فرق بین آلو و خم خئون هاها. اما فکر می کنم جواب را می دانم.

      من اتفاقی در تایلند بودم که آن کلیپ ویدیویی در اخبار منتشر شد، آن را با او در میان گذاشتم زیرا از من پرسید در مورد چیست. او برای قربانی متاسف بود، اما در غیر این صورت او کمی در مورد آن شنیده بود. این نیز یک چیز معمولی است، چنین کلیپ ویدیویی در سراسر جهان پخش می شود، اما در تایلند شما به اکثر مردم دسترسی ندارید زیرا زمان زیادی را صرف اخبار و غیره نمی کنند.

      درباره هنجارها و ارزش ها ما معمولا تا حد مرگ به پلیس می خندیم. گرفتار شدن برای رانندگی بدون گواهینامه رانندگی، زدن 300 بات و فقط حرکت، و غیره. اما در مواردی مانند این به طرز دردناکی مشخص می شود که چاقو نیز هر دو طرف را قطع می کند.

      در مورد خود پرونده، کل استدلال وزیر گردشگری تایلند البته مضحک است و امیدوارم آنها عامل را برای مدت طولانی در هیلتون بانکوک بیندازند. اما همانطور که جی. جردان و پیتر قبلاً صحبت کرده اند، من نمی فهمم ذهن شما در کجای داستان است، اگر به عنوان یک زن 19 ساله، در یک کشور غریب، با یک غریبه وحشی، فقط در آنجا بنشینید. یک بار و نوشیدنی و داشتن یک غریبه شما را به تنهایی به خانه می برد در حالی که (طبق گزارش ها) تحت تأثیر هستید. من هم نقش دوست را در این نمی فهمم که شما فقط اجازه می دهید. اما این همیشه یک فکر بعدی است و البته وحشتناک است که این اتفاق برای او افتاده است. اما نکته اخلاقی داستان این است که اغلب چیز دیگری پشت لبخند معروف وجود دارد و همچنین باید در تایلند به خوبی از خود مراقبت کنید.

      • @ BA، خوب است که شما همچنین به نقطه استانداردهای دوگانه دست زدید. مهاجرانی وجود دارند که فساد را در تایلند (بخشی از کشور) توجیه می‌کنند، اما وقتی این اتفاق می‌افتد روی پاهای عقب می‌ایستند. به این می گویند ریا.

    • مارتن می گوید

      @Kees: بین غافلگیر شدن در مورد چیزی و نگرانی در مورد چیزی تفاوت وجود دارد. خوشحالم که این پرونده وحشتناک سروصدا به پا کرده و بر سیستم حقوقی (یا آنچه که قرار است باشد) فشار بیاورد تا این موضوع را بپوشاند.

    • تینو پاکدامن می گوید

      کیس عزیز، به شما اطمینان می دهم که استانداردها و ارزش ها در تایلند و هلند در یک سطح است. در هر دو کشور افرادی هستند که به این هنجارها و ارزش ها پایبند نیستند و به همین دلیل است که در هلند شما پلیس، دادگاه و زندان (و تخلفات قضایی) نیز دارید. اما این درست است که سیستم قضایی در تایلند اغلب، بسیار بیشتر شکست می خورد.
      و من مطلقاً نمی فهمم چرا ساده لوحانه است که در مورد آن با "دختر بار آنها" صحبت کنیم. بارگرها عقل و عقیده ندارند؟


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم